Staat – Wikipedia

 

 پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین

 

 

دولت

ادامه 

 

۲۸

  •      با توسعه امپریالیسم، تضادهای زیر حدت گرفتند:

 

الف

  •     تضاد میان بورژوازی و پرولتاریا

 

ب

  •     تضاد میان انحصارات و خلق

 

پ

  •     تضاد میان دول امپریالیستی

 

ت

  •     تضاد میان خلق های تحت استعمار و قدرت های استعماری امپریالیستی

 

۲۹

  •     این امر به تشدید تضاد میان دولت کاپیتالیستی  و توده های خلق منجر شده و منجر می شود.

 

۳۰

  •     همانطور که تاریخ دولت بورژوازی بزرگ آلمان نشان می دهد، این دولت به دژخیم خلق آلمان و خلق های دیگر  مبدل می شود.

 

۳۱

  •     دلیل آن قبل از همه در ذوب تنگاتنگ قدرت انحصارات با قدرت دولتی است که بدین طریق سرمایه داری انحصاری ـ دولتی تشکیل می یابد.

 

۳۲

  •     سرمایه داری انحصاری ـ دولتی ابزار قدرت گروه نسبتا کوچکی از صاحبان انحصارات است که در تضاد با منافع کلیه نیروهای صلح طلب، دموکراتیک و سوسیالیستی خلق قرار دارد.

 

۳۳

  •     سرمایه داری انحصاری ـ دولتی نه «دولت حق (قانونی) دموکراتیک»، بلکه قدرت انحصارات است که با قدرت دولت کاپیتالیستی ذوب شده و به دستگاه سرکوب خلق و به دستگاه سوق خلق در راستای منافع انحصارات مبدل شده است.

 

دولت سوسیالیستی

 

۱

  •     دولت سوسیالیستی، دولت تاریخی طراز نوینی است.
  •     دیکتاتوری پرولتاریا ست.

 

۲

  •     دولت سوسیالیستی در مبارزه بر ضد دولت بورژوازی با در هم کوبیدن کل دستگاه دولتی بورژوازی پدید آمده است.

 

۳

  •     هدف این دولت سوسیالیستی نه ابدیت بخشیدن به حاکمیت طبقاتی طبقه کارگر، بلکه تأسیس جامعه بی طبقه است که بی نیاز از دولت برای تنظیم امور خویش است.

 

۴

  •     دولت سوسیالیستی دیگر در خدمت استثمار و سرکوب اکثریت خلق توسط اقلیتی نیست.

 

۵

  •     در دولت سوسیالیستی، طبقه کارگر در وحدت مستحکم  با دیگر طبقات و اقشار زحمتکش در شهر و روستا بر اساس مالکیت جامعتی بر کلیه وسایل مهم تولید، به اعمال قدرت سیاسی می پردازد. 

 

ادامه دارد.