درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۵)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

به قول شکسپیر

دختران در مجردی هیچی نمیخواهند جز یک شوهر خوب ، و همینکه گیرشان آمد، همه چیز میخواهند.

رویا

دکاتر جنقوری شبیه آخوندها هستند:

طوطی وش اند و نه خوداندیش.

دلیلش

بیگانگی هر دو با الفبای مارکسیسم است.

من ـ زور شکسپر از دختران چیست؟

دختران انتزاعی در کره مریخند و نه در کره زمین.

در کره زمین هم دختر فرح و شاه دختر است و هم دختر شیخ و هم دختر کارگر و دهقان و پیشه ور و معلم و مهندس و استاد دانش کاه و زندانبان و شکنجه گر و جلاد، دختر است

و

تفاوت اینها با همدیگر از عردبیل تا عنگلستان است.

ادامه دارد.

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۳۳۷)

میم حجری

https://hadgarie.blogspot.com/2024/03/blog-post_99.html

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۹۱۹)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال

بی تکلف بشنو، دولت درویشان است.

معنی تحت اللفظی:

فرق دولت گدایان با دولت شاهان

زوال ناپذیری اولی و زوال پذیری دومی است.

حافظ در این بیت غزل

در مقابل دولت فئودالی سلاطین، دولت خیالی دراویش را قرار می دهد.

بعد

دوئالیسم حاصله را وارونه می سازد:

دولت فئودالی موقتی ـ تاریخی تلقی می شود

و

دولت خیالی دارویش، ضد ضربه و رویین تن.

صدها سال پس از مرگ حافظ

ویکتور هوگو

در رمانی تحت عنوان «گوژپشت نوتره دام»

در واویلای انقلاب ضد فئودالی در فرانسه

این تصور حافظ را تجسم مادی می بخشد:

گدایان پاریس

در منظقه ای در حاشیه شهر

سلطنت گدایان را برپا می دارند و همه مراسم دولت فئودالی را به مورد اجرا می گذارند:

مثلا متخطیان از قانون خود را محاکمه و محکوم و الکی اعدام می کنند.

حافظ

در این بیت غزل،

دروغ بزرگی را به زور شعر به خورد خواننده مفلوج می دهد.

او اول ادعا می کند دراویش دولت دارند، بعد ادعا می کند که دولت دراویش لایزال و فناناپذیر است.

دراویش گرسنه و ژنده پوش خفته در طویله متروک و یا در زیر پل به تأیید سر می جنبانند.

چون چیزی که وجود نداشته باشد، نابود هم نخواهد شد.

هنر ایجاد چیزی ناموجود است، بقیه کارها خود به خود درست می شوند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه بورژوایی (۱)

پروفسور دکتر ولفگانگ ایشهورن

برگردان

شین میم شین

۱

  • اصطلاح جامعه بورژوائی، قبل از مارکس، در تئوری جامعه بورژوائی تشکیل می یابد.

۲

  • در اوایل قرن هجدهم میلادی در مغایرت با تئوری قرارداد اجتماعی بورژوائی، نظریه جدیدی با نظرات زیر شکل می گیرد:

الف

  • بنا بر این نظریه جدید، انسان همیشه در فرم معینی از جامعه (مثلا خانواده) زندگی کرده است.

ب

  • جامعه با دولت یکسان نیست.

پ

  • دولت به مثابه نهاد سیاسی تنها بعد از توسعه و تبدیل جامعه ابتدائی به جامعه بورژوائی، در نتیجه توسعه اقتصاد، پیدایش تفاوت های اقتصادی میان فقیر و غنی و پیدایش مالکیت خصوصی از جامعه بورژوائی نشو و نما یافته است.

۳

  • آدام اسمیت و فرگسون سهم بسزائی در تدوین مفهوم جامعه بورژوائی به عهده داشته اند و این مفهوم برای اولین بار در آثار آنان مطرح شده است.

۴

  • هگل اندیشه جامعه بورژوائی را به تئوری پخته تری تکامل داده است که هرچند حاوی ماهیت ایدئالیستی است، اما حاوی نکات و نظرات واقع بینانه بیشماری است.

۵

  • در تاریخ نگاری منطقی ـ اسپه کولاتیو (مبتنی بر حدس و گمان) هگل، جامعه بورژوائی به مثابه آنتی تز خانواده در روح اخلاقی و عرفی مطرح می شود و دولت به مثابه سنتز، به مثابه وحدت اصل خانواده و جامعه بورژوائی نمودار می شود.

۶

  • در جامعه بورژوائی افراد به مثابه اشخاص مستقل با اهداف اگوئیستی (مبتنی بر خودپرستی) خود ظاهر می شوند.

۷

  • جامعه بورژوائی «صحنه نمایش لذت و عشرت لگام گسیخته، صحنه نمایش ذلت و ریاضت و صحنه نمایش فساد اجتماعی جسمی و اخلاقی است.»
  • (هگل، «فلسفه حقوق»، پاراگراف ۱۸۵)

۸

  • شاخص های جامعه بورژوائی به شرح زیرند:

الف

  • توسعه سیستمی از نیازمندی ها

ب

  • توسعه کار و تقسیم کار

پ

  • استفاده از ماشین آلات

ت

  • افزایش جمعیت و رشد صنعت

ث

  • انباشت ثروت و انباشت همزمان حداعلای فقر و ذلت.

۹

  • به نظرهگل، دولت به مثابه جامعه بورژوائی و یا دولت برونی عبارت است از پیوندی که به مثابه یک کل، خود را در حرکت اضداد عیان می سازد.

ادامه دارد.

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۴)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

وقتی به عمل تنفست دقت کنی

نفس کشیدن برات سخت میشه،

وقتی درحین سکس به لذتی که ازآن بایدعایدت شود فکر کنی

به ارگاسم و لذتش نمیرسی،

در جست وجوی خوشبخت بودن،

خوشبختی رو خنثی میکنه

و

هر چه بیشتر دنبال لذتی باشی

از لذت و هدفت دورتر میشی.

رویا

عجب خرافاتی:

۱

وقتی به عمل تنفست دقت کنی

نفس کشیدن برات سخت میشه،

قضیه درست بر عکس ادعای دکتر رویا ست:

توجه دقتمند به تنفس خویش در شرایط محیط زیستی متفاوت

به تحول کیفی آن منجر می شود

و

نه به دشوار گشتنش.

شناخت هر چیز

پیش شرط بهبود آن چیز است.

هر نبات و هر جانور از حشرات تا حیوانات در روند دقت به خود و محیط زیست خود

تغییر و تکامل می یابد.

۲

وقتی درحین سکس به لذتی که ازآن بایدعایدت شود فکر کنی

به ارگاسم و لذتش نمیرسی

در حین سکس

(اگر سکس، سکس باشد و نه عملیات مکانیکی خرکی)

اصلا نمی توان فکر کرد.

برای اینکه در حین سکس، غریزه یکه تاز میدان است و عقل (با پوزه بند بر پوزه) در گوشه ای افتاده و از کار افتاده است.

لذت

به شرطی حاصل می آید که سکس مبتنی بر عشق باشد و نه به نیت لذت.

لدت

هدف نیست.

هدف رهایش از فشار غول آسای عشق به مدد سکس است.

سکس

منفذ خروج بخار سماور جوشان و خروشان روح و روان است .

۳

در جست وجوی خوشبخت بودن،

خوشبختی رو خنثی میکنه

چرا؟

پیش شرط جست و جوی خوشبختی

تعریف پیشایپش خوشبختی است.

من ـ زور دکاتر جفنگ گوی جنقوری از خوشبختی چیست؟

اگر جوینده خوشبختی خوشبخت باشد، دلیلی برای جست و جوی خوشبختی نخواهد داشت.

چه رسد به اینکه جست و جوی خوشبختی،

خوشبختی حی و حاضرش را خنثی کند.

۴

هر چه بیشتر دنبال لذتی باشی

از لذت و هدفت دورتر میشی.

پس به هر چه بیندیشی،

کوفتت می شود.

خردستیز دیگری در قرون وسطای دیگری

درست عکس ادعای دکتر رویا را ادعا کرده است:

حتی عمیق تر از دکاتر.

هر چیز که در جستن آنی، آنی

مثلا

اگر در جست و جوی اورگاسمی، خودت شخصا اورگاسمی.

اگر در جست و جوی خوشبختی هستی، خود خودشبختی هستی .

یعنی خلایق باید به عوض خوشبختی، دکتر رویا را جست و جو کنند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۱

  • اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان به مسابقات ورزشی کودکان و جوانان جمهوری آلمان دموکراتیک اطلاق می شدند.

۲

  • اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان اولین بخش آموزش و پرورش همه جانبه شخصیت های سوسیالیستی جوان محسوب می شدند.

۳

  • آماج های اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان به شرح زیر بوده اند:

الف

  • پیشبرد کودکان و جوانان جمهوری آلمان دموکراتیک بر مبنایی پهناور.

ب

  • برآمدن از عهده توسعه پیگیر کارآیی های بخش اعظم کودکان و جوانان

پ

  • هدایت آنها به سوی تمرین قاعده مند و منظم و شرکت در مسابقات ورزشی.

۴

  • در حین اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان، مسابقات ورزشی در رشته های زیر صورت می گرفتند:

۱

  • در رشته دو میدانی

۲

  • در رشته فوتبال

۳

  • در رشته هاکی

۴

  • در رشته مسابقه پنجگانه مدرن

۵

  • در رشته کشتی

۶

  • در رشته قایقرانی

۷

  • در رشته ژیمناستیک

۸

  • در رشته بوکس

۹

  • در رشته وزنه برداری

۱۰

  • در رشته جودو

۱۱

  • در رشته اسب سواری

۱۲

  • در رشته پارو زنی

۱۳

  • در رشته والیبال

۱۴

  • در رشته شنا

۱۵

  • در رشته شمشیربازی

۱۶

  • در رشته هندبال

۱۷

  • در رشته کانو

۱۸

  • در رشته دوچرخه سواری

۱۹

  • در رشته تیراندازی

۲۰

  • در رشته های مختلف اسکی

۲۱

  • در رشته لیز روی یخ

۲۲

  • در رشته رقص روی یخ

۲۳

  • در رشته دوندگی روی یخ

۲۴

  • در رشته هاکی روی یخ

۲۵

  • در رشته بی اتلون

۵

  • اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ انجام یافتند.

۶

  • اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان هر دو سال یکبار صورت می گرفتند.

۷

  • تدارک اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان مرکزی به عهده اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان قصبات و مناطق بوده است.

۸

  • پیشمسابقات اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان در مدارس و دیگر همبودهای ورزشی توسط اتحادیه تمرین و ورزش کشوری سازمان داده می شدند.

۹

  • قاعدتا کودکان از سن ده سالگی می توانستند در اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان شرکت کنند.

۱۰

  • مسئولیت رهبری و تدارک اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان به عهده اتحادیه تمرین و ورزش کشوری در همکاری تنگاتنگ با سازمان جوانان آزاد آلمان (اف دی ید)، سازمان پیشاهنگی «ارنست تلمان» و ارگان های آموزش و پرورش خلق بوده است.

۱۱

  • تعداد روزافزونی از کودکان و جوانان جلب جنبش اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان شده بودند و توسعه کارآیی آنها چشمگیر بود.

۱۲

  • قهرمانان اروپا و جهان و اولمپیک جمهوری آلمان دموکراتیک از اسپارتاکیادهای کودکان و جوانان بوده اند.

پایان

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۳)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه


قابل توجه زنان:

دوتا از مهمترین دغدغه ها و دلمشغولی های مردان:

۱- کشش به سمت موقعیت های اجتماعی و قدرت طلبی

۲- سکس و لذت خواهی

اگر این دو رو در مرد محدود ویا قطع کنی

به مثابه تنبیه آنان است و آنها از شما منزجر و متنفر خواهند شد.

مشخصه مهم دکتر رویا

بی اعتنایی به حرف همنوع و یا عدم فهم حرف همنوع است.

اگر یک میلیون بار هم بگویی

زن و نر انتزاعی و حتی گاو و خر انتزاعی وجود ندارد،

دو زاری اش نمی افتد.

او

شاید

معنی انتزاعی (مجرد) را اصلا نمی فهمد.

دکتر خصوصی احمد شاملو از او می پرسد:

منظورت از مجرد چیست که می نویسی:

من آن چیز مجرد را جسته ام

من آن چیز مجرد را می جویم.

شاملو هم مثل دکتر رویا و دیگر شعرا و دکاتر و اساتید جنقوری

معنی مجرد را که نشخوار کرده است، نمی داند.

دکترش می پرسد:

نکند منظورت عشق باشد.

شاملو می عندیشد و می عندیشد و بالاخره می گوید:

عشق و خیلی چیزهای دیگر.

ادامه دارد.

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۱۷)

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿۞ وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَّا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾
[ آل عمران: ۷۵]

از ميان اهل كتاب كسى است كه اگر او را امين شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مى‌گرداند، و از ايشان كسى است كه اگر امينش شمرى و دينارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند.

زيرا مى‌گويد:

راه اعتراض مردم مكه بر ما بسته است و كس ما را ملامت نكند.

اينان خود مى‌دانند كه به خدا دروغ مى‌بندند.

کریم

در این آیه،

به طبقه بندی اتیکی (اخلاقی) اهل کتاب می پردازد:

۱

از ميان اهل كتاب كسى است كه اگر او را امين شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مى‌گرداند، و از ايشان كسى است كه اگر امينش شمرى و دينارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند.

برخی از اهل کتاب امین اند و برخی دیگر ناامین.

کریم برای مقایسه این دو دسته از اهل کتاب،

دیالک تیک اندک و بیش

را

به شکل دیالک تیک دیناری و قنظاری بسط و تعمیم می دهد:

امین

اگر قنطاری قرض کند، پس می دهد و ناامین اگر دیناری قرض کند،

داوطلبانه پس نمی دهد.

می توان گفت که کریم، برای تفهیم این تفاوت رفتاری و اخلاقی

دست به مبالغه می زند:

او دیالک تیک خرده و خروار را به خدمت می گیرد.

سعدی هم بیشک تحت تأثیر کریم است، وقتی می گوید:

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست

ای برادر، سیرت زیبا بیار.

سعدی هم دست به مبالغه می زند:

صورت را هیچ و سیرت را همه چیز جا می زند تا نقش تعیین کننده سیرت در دیالک تیک صورت و سیرت را به تأکید نشان دهد.

سعدی

بهتر از همه می داند که صورت زیبا، نقش مهمی به عهده دارد و نمی توان هیچش شمرد.

۹۹ درصد اشعار سعدی مختص به صورت زیبا ست.

سعدی چه بسا به سیرت معشوق اصلا اشاره نمی کند.

۲

زيرا مى‌گويد:

راه اعتراض مردم مكه بر ما بسته است و كس ما را ملامت نكند

کریم

دلیل عدم پرداخت داوطلبانه گروه دوم را رو در بایستی مسلمین از مطالبه طلب خویش می داند و نه حرص مال و یا فقر و فاقه آنان.

۳

اينان خود مى‌دانند كه به خدا دروغ مى‌بندند.

عجب نتیجه گیری ئی.

اهل کتاب اصلا کاری به خدا ندارند.

مگر مردم مکه، خدا هستند؟

﴿بَلَىٰ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ وَاتَّقَىٰ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾
[ آل عمران: ۷۶]

آرى هر كس كه به عهد خويش وفا كند و پرهيزگار باشد،

خدا پرهيزگاران را دوست مى‌دارد.

کریم در این آیه،

دیالک تیک عهد و وفا

را

به شکل دیالک تیک قرض گرفتن و قول پرداخت در موعد معین دادن بسط و تعمیم می دهد

و

وفا کنندگان به عهد خویش را جزو پارسایان محسوب می دارد و مورد علاقه الله می داند.

هدف کریم

حفظ هماهنگی و هارمونی جامعتی است.

﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾
[ آل عمران: ۷۷]

كسانى كه عهد خدا و سوگندهاى خود را به بهايى اندك مى فروشند در آخرت نصيبى ندارند و خدا در روز قيامت نه با آنان سخن مى‌گويد و نه به آنان مى‌نگرد و نه آنان را پاكيزه مى‌سازد. و برايشان عذابى دردآور است.

کریم

اکنون

از عهد بشر با الله سخن می راند.

مسلمین به همان سان که با همدیگر عهد می بندند، ظاهرا با الله هم عهد می بندند.

احتمالا

مثلا در حین دعا:

خدایا فلان گره کار مرا واکن، منهم به فقرا لقمه نانی می دهم.

جالب در این آیه،

الله ـ تصور و الله ـ تصویر کریم است:

الله در روز قیامت با عهدشکنان و بی وفایان به عهد با الله

نه حرف می زند، نه نگاهشان می کند و نه تطهیرشان می کند (احتمالا از آلودگی ها و گناهان تطهیر نمی کند).

این بی توجهی و قهر الله برای مسلمین دردناک است.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۹۱۸)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

هیچکس به خوبی حافظ،

سعدی را درک نکرده

و

هیچکس به اندازه حافظ

با آجرهای فکری سعدی عمارت شکوهمند فلسفه خود را بر پا نداشته است.

مبین حقیر، گدایان عشق را، کاین قوم

شهان بی کمر و خسروان بی کله اند.

معنی تحت اللفظی:

گدایان عشق را تحقیر نکن.

اینها شاه بدون کمر و خسرو بی کلاه اند.

حافظ در این بیت، به پیروی از سعدی میان اضداد دیالک تیکی علامت تساوی می گذارد و به تخریب دیالک تیک شاه و گدا می پردازد.

گدایان عشق حافظ تنها فرقی که با شاهان و خسروان دارند، نداشتن کمر و کلاه است.

حافظ برای اثبات ادعای خود می تواند به گنجینه دیالک تیکی سعدی چنگ زند و دیالک تیک نمود و بود (ماهیت) را به خدمت گیرد.

حتی دشمنان خونی دیالک تیک، به دیالک تیک عینی نیاز دارند:

گدایان عشق حافظ ظاهر گدا (نمود) و ماهیت شاهانه دارند.

حافظ برای اثبات نظر خود از این قاعده دیالک تیکی استفاده می کند که ماهیت واحدی می تواند در نمودهای متفاوت عرض اندام کند:

شاه می تواند با کمر و بی کمر باشد و خسرو می تواند با کلاه و بی کلاه باشد.

سرمایه دار می تواند فاشیست و یا دمکرات باشد، بی آنکه ماهیتش عوض شود.

ادامه دارد.

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۲)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

مادر پسر نوجوانی بهم گفت پسرم خودشو تو اتاقش حبس و به خودارضایی اعتیاد پیداکرده چاره چیست؟

پاسخ دادم:

دستی که عاطل‌وباطل باشد شیطان به شیطنتی مشغولش می‌کند..

رویا

عجب مشاورانی جنقوری گندیده «تربیت» کرده است.

استمنا

چه توسط زنان و چه توسط نران

فرمی از ارضای نیاز جنسی است.

اخیرا پژوهشی از تله ویزیون اروپا در این زمینه منتشر شد:

استمنا اصلا فاجعه نیست.

کسب و کار همه روزه فروید و یونگ

استمنای دسته جمعی بوده است.

همان فروید و یونگی که مرجع تقلید دکاتر جنقوری گندیده اند.

حداقل می گفتی:

صیغه ای، همسری، همدمی برایش پیدا کن تا از فرط تنهایی به خود ارضایی مجبور نشود

دکاتر جنقوری

ترحم انگیزند.

تعریف ساده ترین مفاهیم را حتی نیاموخته اند

به همین دلیل ول معطلند

به همین دلیل خجالت ر ا با شرم یکسان می پندارند.

شرم دست در دست با شعور و شخصیت می رود.

مرتجعین

بی شعور و بی شخصیت و بی شرم اند.

شرم خصیصه ای انقلابی است

حدس بزنید از کیست.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه اولیه (۲) (بخش آخر)

پروفسور دکترهانس شولتسه

برگردان

شین میم شین

۱۳

  • در این دوره به برکت توسعه نیروهای مولده، تقسیم کار میان رشته های زیر امکان پذیر می گردد:

الف

  • میان کشاورزی و دامپروری

ب

  • میان صنعت دستی و کشاورزی

پ

  • میان تجارت و کشاورزی

ت

  • میان تجارت و صنعت دستی.

ث

  • میان کردوکار مادی و کردوکار فکری

۱۴

  • تفکر انسان های جامعه اولیه در آغاز کاملا به وسیله پراتیک بلاواسطه زندگی شان تعیین می شود که در آن، جهان خارج به درستی انعکاس می یابد.

۱۵

  • به قول مارکس و انگلس، «طبیعی است که شعور، در آغاز عبارت بود از آگاهی صرف به محیط محسوس پیرامون و به پیوند ساده چیزها و انسان های دیگر با فرد شناسنده.»
  • (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۱)

۱۶

  • در مرحله بعدی جامعه اولیه، بر مبنای کردوکار حیاتی انسانی، تصورات تخیلی راجع به پیوندهای علی (علتی ـ معلولی) هنوز ناشناخته در طبیعت تشکیل می شوند، که تحت شرایط اجتماعی معین به نگرش های مذهبی توسعه می یابند.

۱۷

  • در این نگرش ها (مثلا توتمیسم، انیمیسم، فیتیشیسم و امثالهم) عجز انسان ها در مقابل طبیعت انعکاس می یابد.

  • مراجعه کنید به انیمیسم، فیتیشیسم

انیمیسم

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9841

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9864

پایان

۱۸

  • ولذا نخستین فرم جهان بینی، که در جامعه اولیه تشکیل می یابد، آمیزه ای از نظریات ماتریالیستی خودپو راجع به طبیعت و زندگی انسانی و تصورات اسطوره ای بوده است.

۱۹

  • در این نظریات، روابط انسان ها نسبت به محیط زیست شان به شکلی تخیلی ـ توهمی انعکاس می یابد.

۲۰

  • فرم های مختلف شعور جامعتی، به ویژه اخلاق، هنر و مذهب در جامعه اولیه جوانه می زنند، ولی همچنان نامتمایز، درهم تنیده و منسجم به وجود خود ادامه می دهند.

۲۱

  • فرم های معینی از شعور، مثلا شعور سیاسی و قضائی، تنها پس از پیدایش مالکیت خصوصی، طبقات و دولت توسعه می یابند.

۲۲

  • در دامن جامعه اولیه است که به دنبال تقسیم کار و رواج مبادله محصولات تولیدی، مالکیت خصوصی بر وسایل تولید توسعه می یابد و میان همبودهای خانوادگی و خانواده های منفرد نابرابری اقتصادی پدید می آید.

۲۳

  • سپس اشرافیت جنتیل (اشرافیت نجابتی) پا به عرصه وجود می نهد:

  • سالخوردگان، سرلشگران، کاهنان دارائی عمومی را از آن خود می کنند و اعضای خانه خراب شده همبود را به نوکر و سرسپرده خود تبدیل می کنند.

۲۴

  • بدین طریق، اولین فرم تاریخی برده داری (برده داری پدرسالارانه و یا خانگی) در جامعه نجابتی پدرسالار پا به عرصه وجود می نهد، که نخست اسرای جنگی و سپس اعضای همبود نجابتی به غلام و برده مبدل می شوند.

۲۵

  • پیش شرط پیدایش برده داری به قول مارکس و انگلس، عبارت بوده از «رشد تولید در کلیه رشته ها (دامپروری، کشاورزی، کار صنعتی خانگی) که امکان تولید فراورده مازاد بر احتیاج فردی را برای نیروی کار انسانی فراهم می آورد» و تصاحب محصول کار دیگران را به طور کلی امکان پذیر می سازد.

  • (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۱۵۷)

۲۶

  • تحدید (محدود گشتن) حقوق همبود خانوادگی و توسعه عناصر دولت، با تشکیل اشرافیت نجابتی دست در دست می رود.

پایان

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۳۳۶)

میم حجری

https://hadgarie.blogspot.com/2024/03/blog-post_82.html

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ق) قرارداد منع تسلیحات هسته ای (قرارداد مربوط به ممانعت از توسعه تسلیحات هسته ای

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۱

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای به قرارداد حقوق مللی ئی اطلاق می شود که در اول ماه ژوئیه سال ۱۹۶۸ توسط اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده امریکا و انگلستان در شهرهای مسکو، واشنگتن و لندن همزمان امضا شده است.

۲

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای به ابتکار اتحاد جماهیر شوروی در سازمان ملل متحد و بر طبق قطعنامه های سازمان ملل متحد تصویب شده است.

۳

  • بخش اعظم دول جهان نیز قرارداد منع تسلیحات هسته ای را پذیرفته اند.

۴

  • دولت های دارنده تسلیحات هسته ای که این قرارداد را امضا نکرده اند، فرانسه و جمهوری خلق چین اند.

۵

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای، دول دارنده تسلیحات هسته ای امضا کننده این قرار داد را به پرهیز از اقدامات زیر مکلف می سازد:

الف

  • «به پرهیز از انتقال مستقیم و غیرمستقیم تسلیحات هسته ای و یا تأسیسات انفجاری ـ اتمی دیگر به کشورهای دیگر.

ب

  • به پرهیز از پشتیبانی از دولتی که فاقد تسلیحات هسته ای است و یا تشویق و تشجیع آن، در زمینه تولید این تسلیحات و دستیبابی دیگرگونه به این تسلیحات و یا نیل به کنترل این تسلیحات.»

۶

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای، دول فاقد تسلیحات هسته ای امضا کننده این قرار داد را به پرهیز از اقدامات زیر مکلف می سازد:

الف

  • «به پرهیز از قبول مستقیم و یا غیرمستقیم تسلیحات هسته ای، تولید و تهیه تسلیحات هسته ای و دیگر تسلیحات انفجاری ـ اتمی.»

ب

  • به پرهیز از طلب کمک و یا قبول کمک در زمینه تولید و تهیه تسلیحات هسته ای از دول دیگر.

۷

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای، دول امضا کننده این قرار داد را به قبول اقدامات ضمانتی در زمینه رعایت تکالیف مندرج در این قرارداد مکلف می سازد.

۸

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای، کلیه امضا کنندگان این قرارداد را به حسن نیت در زمینه موافقاتی راجع به اقدامات مؤثر در رابطه با توقف مسابقه تسلیحاتی ـ هسته ای در آینده نزدیک و در رابطه با خلع سلاح هسته ای و در رابطه با عقد قرارداد راجع به خلع سلاح عمومی و کامل تحت کنترل سختگیرانه و مؤثر بین المللی مکلف می سازد.

۹

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای محدودیت زمانی ندارد.

۱۰

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای بر آن است که ۲۵ سال پس از تصویب این قرار داد، باید کنفرانسی تشکیل یابد تا اعتبار نامحدود آن و یا تمدید آن به مدت معینی تصویب شود.

۱۱

  • هر دولت امضا کننده قرارداد منع تسلیحات هسته ای می تواند از این قرار داد خارج شود، اگر بر آن باشد که «شرایط خارق العاده ای محتوای این قرارداد را، خطری برای عالی ترین منافع کشورش نمودار می سازند.»

۱۲

  • چنین دولتی اما باید سه ماه قبل از خروج از قرارداد منع تسلیحات هسته ای، تصمیم و دلایل خود را به اطلاع دیگر امضا کنندگان این قرارداد و شورای امنیت سازمان ملل متحد برساند.

۱۳

  • قرارداد منع تسلیحات هسته ای در پنجم ماه مارس سال ۱۹۷۰ توسط اتحاد جماهیز شوروی، ایالات ممتحده امریکا و انگلستان و ۴۰ دولت دیگر تصویب شده است.

  • مراجعه کنید به خلع سلاح

خلع سلاح

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8325

پایان

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۱)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

اکثر دختران و زنان در اطراف شما که به موقعیت اجتماعی بالا، ثروت ، تحصیلات عالیه ، رفاه و.. رسیدند؛

آیا در مجردی با همت و تلاش خودشان به این آپشن ها رسیدند یا بعد از ازدواج با حمایت ها و موقعیت اجتماعی شغلی همسرشان به موفقیت های کنونی شان رسیدند ؟

هدف و آماج دکتر رویا

همان هدف و آماج اجامر طبقه حاکمه فوندامنتالیستی ـ اسلامی است:

زحمتکش ستیزی و زن ستیزی

است.

تئوری ارتجاعی و فاشیستی

متد و مفاهیم متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) را به همراه می آورد:

دکتر جنقوری اسلامی

دیالک تیک زن و نر

را

از سویی

و

دیالک تیک مجرد و مشخص

را

از سوی دیگر

تخریب می کند

و

یا با دوئالیسم جایگزین می شود:

دکتر رویا

یا زنان انتزاعی را را به خوانندگان لاطائلات خود نشان می دهد و یا نران انتزاعی را.

خواننده کودن لاطائلات او

از او نمی پرسد:

من ـ زورت از زنان و نران مشخصا کیانند؟

مگر عکس این ادعا هم میسر نبوده و نیست؟

مگر

نران پیشرفت و پست و مقام خود را مدیون تعلقات طبقاتی زنان شان نیستند؟

ترشیده ترین دختران متعلق به روحانیت و بازاریت

پس از پیروزی عنگلاب اسلامی

شوهر کرده اند.

دلیلش چیست؟

روابط اعضای هیئت حاکمه در جنقوری و جهان چه بسا خویشاوندی خانوادگی است.

علاوه بر این

زنان و دختران اروپایی

مثلا آلمانی

از هر لحاظ و نظر بر نران و کره نران

صدها بار برتری دارند.

زنان و دختران اروپایی

اصلا تن به رابطه زناشویی نمی دهند.

زنان و دختران اروپایی

شخصیت های آزاد خودمختاری اند و از وابستگی بیزارند.

شخصیت هایی اندیشنده و رزمنده اند و نه طوطی وش.

فخر انگیزند.


ادامه دارد.

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۶۰)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

فالو کنید فورا بک میدم

اگه بهت بک ندادم منشن بزار
حریفه
بعد میگن چرا به ما زنان به چشم کالا نگاه میکنید آیا مشتری و خریدار میخواهید ؟ یا فالور و دنبال کننده افکار و ایده ها؟ انتخاب با شماست

رویا

محتوای این پست این زن زیبا

نمایش اندام فوق العاده زیبای خویش است که پرمشتری ترین نعمت در جنقوری و جهان است.

کسب و کار خیلی از نران هم ارسال عکس از مهمترین اعضای عندام خویش به هر ننه قمری است

قانون کالایی گشتن همه چیز

ربطی به جنسیت ندارد

نران که خردمندتر از زنان نیستند.

ادامه دارد.

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۱۶)

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾
[ آل عمران: ۷۱]

اى اهل كتاب، با آنكه از حقيقت آگاهيد، چرا حق را به باطل مى آميزيد و حقيقت را كتمان مى‌كنيد؟

ما در این آیه نیز با تئوری شناخت کریم آشنا می شویم:

کریم

در این آیه

دیالک تیک حقیقت و باطل

را

مطرح می سازد

و

اهل کتاب را به دلیل مخلوط سازی حقیقت به باطل و کتمان حقیقت

مورد انتقاد قرار می دهد.

خلایق اکنون در دهه سوم قرن بیست و یکم

از این دیالک تیک خبر ندارند.

حتی در ادبیات و مواعظ و رسانه های امپریالیستی،

چنان وانمود می شود که انگار ضد حقیقت نه باطل، بلکه دروغ است.

در حالیکه دروغ، ضد راست است و نه ضد حقیقت.

ما باید در روند تحلیل آیات قرآن کریم

به تفاوت حقیقیت با حق پی ببریم.

انتقاد کریم در این آیه به آمیزش حقیقت به باطل و در نتیجه، کتمان حقیقت مربوط می شود.

درک کریم از این شیوه و ترفند عوامفریبی ستایش انگیز است.

این طرز و طریق و ترفند عوامفریبی همچنان و هنوز رواج دارد:

تحویل آمیزه ای از حقیقت و باطل به همنوع و کتمان حقیقت.

کسب و کار مستمر ایده ئولوگ های امپریالیستی و فاشیستی و فوندامنتالیستی

همین است.

﴿وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾
[ آل عمران: ۷۲]

طايفه‌اى از اهل كتاب گفتند:

در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده است ايمان بياوريد و در آخر روز انكارش كنيد،

تا مگر از اعتقاد خويش باز گردند.

کریم در این آیه،

از ترفند دیگری برای گیج و سر در گم سازی همنوع پرده بر می دارد:

برخوردی مبتنی بر نوسان در قضاوت راجع به واقعیت امری.

در این صورت

دیالک تیکی از تصدیق و تکذیب

به خدمت گرفته می شود.

بدین طریق

حقیقت و باطل با هم قاطی می شوند و در نتیجه حقیقت کتمان می شود.

﴿وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ أَن يُؤْتَىٰ أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِندَ رَبِّكُمْ ۗ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾
[ آل عمران: ۷۳]

و گفتند:

جز پيروان دين خود را تصديق مكنيد.

بگو:

هدايت، هدايت خدايى است.

و

اگر گويند كه به ديگران همان چيزهايى ارزانى شود كه به شما ارزانى شده است،

يا اگر گويند كه فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مى‌ايستند،

بگو:

فضيلت به دست خداست، به هر كه خواهد آن را عطا مى‌كند، كه او بخشاينده و داناست.

در این آیه

چالش فقهی میان اهل کتاب و مسلمین تماتیزه می شود.

کریم

هم محتوای فقهی کتب مقدس سابق را تصدیق می کند

و

هم به نقد و نفی آنها می پردازد.

هدف کریم

توسعه و تکامل انقلابی محتوای فقهی تورات و انجیل است.

این برخورد کریم را نفی دیالک تیکی هر چیز کهنه می نامند.

کریم

در چالش با اهل کتاب

هرجا که قادر به استدلال علمی و تجربی و تاریخی نمی شود،

دانایی لایتناهی خدا را مطرح می سازد.

﴿يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾
[ آل عمران: ۷۴]

هر كه را بخواهد خاص رحمت خود مى‌كند و خدا صاحب كرمى است بس بزرگ.

در این آیه

هم

جای استدلال علمی و منطقی و تجربی و تاریخی را اشاره به قدر قدرتی الله می گیرد.

الله

به سلاطین و خوانین قلدر قدر قدرت مطلق العنان و خودکامه

شباهت پیدا می کند.

ادامه دارد.

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۵۹)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

مسعود فیروزی، مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی، با بیان اینکه «طلاق‌های وکالتی افزایش یافته»،

گفت:

«۵۸ درصد متقاضیان طلاق، زنان و ۱۱ درصد مردان هستند و مابقی توافقی است.» او افزود:

«دلایل اصلی طلاق، خشونت خانگی، اعتیاد، خیانت، اختلال روانپزشکی، اختلال جنسی و مشکلات اقتصادی است.»

رویا

اختلال روانپزشکی؟

اختلال جنسی؟

این مفاهیم عجق وجق را خراسانیان از کجاشان در می آورند و به خورد خلایق می دهند؟

در هر صورت دلیل این اختلالات در سیستم حاکم نیست؟

در طبقه حاکمه مرتجع متمایل به عهد بوق و چماق و چپق نیست؟

مشخصه مهم فوندامنتالیسم و فاشیسم

خردستیزی، زن ستیزی، زحمتکش ستیزی و اخلاق ستیزی است.

بیشتر فیلم های پورنو

در دوره سیطره فاشیسم (هیتلر) در المان تولید شد.

ژاپن سابقا فاشیستی

هنوز هم پیشاهنگ تولید فیلم های پورنو ست.

دلیل مقام اول داشتن زنان در طلاق در جنقوری

توسعه فکری و فرهنگی چشمگیر زنان است.

زنان

دیگر حاضر به تحمل منجلاب ذلت و نکبت و کثافت زندگی به هر قیمت نیستند

این خودش نعمتی است که سیستم سرمایه داری به همراه اورده است.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۹۱۷)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

سلاطین عزلت، گدایان حی

منازل شناسان گم کرده پی

معنی تحت اللفظی:

عاشقان، سلاطین گوشه نشینی و دراویش حی و حاضرند.

ره دانان ریشه گم کرده اند.

سعدی

در این بیت شعر،

با گذاشتن علامت تساوی میان اضداد دیالک تیکی به تخریب دیالک تیک سلطان و گدا و دیالک تیک منزل شناس و گمراه می پردازد.

عاشقان مورد نظر سعدی سلطان گوشه عزلت و تنهائی اند و گدایان کوچه و بازار.

همه چیز را می شود تحریف کرد و وارونه جلوه داد، مگر دیالک تیک جذب و دفع را.

حتی عاشق مجنون باید چیزی بخورد، چیزی بپوشد، جائی بخوابد.

کار امری اجتماعی است و با جهانگریزی جور در نمی آید و لذا برای جهانگریز چاره و راهی جز گدائی نمی ماند.

سعدی

با این تحریف

شعبده بازانه

هم به توجیه جهانگریزی و هم به تشویق گدائی می پردازد.

حافظ نیز همین اندیشه سعدی را به طور کلی از آن خود می کند.

حافظ

حتی دیالک تیک رنج و گنج تجربی و عینی و واقعی سعدی

را

به صورت دوئالیسم کنج و گنج بسط و تعمیم می دهد و تخریب می کند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه اولیه (۱)

پروفسور دکترهانس شولتسه

برگردان

شین میم شین

۱

  • جامعه اولیه، قدیمی ترین فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی بوده که در کلیه کشورهای جهان، پس از خروج انسان از جهان جانوران (که به برکت کار میسر شده) تشکیل می شود.

۲

  • جامعه اولیه بر مالکیت اشتراکی بر وسایل تولید، بر کار مشترک کلیه اعضای جامعه و بر تقسیم محصولات کار به تساوی میان اعضای جامعه، مبتنی بوده است.

۳

  • در این جامعه از طبقات و استثمار خبری نبوده است.

۴

  • جمعیت همبودهای خانوادگی که روابط شان در آغاز در روابط اقتصادی خلاصه می شد، به طوایف و همبودهای طایفه ای وابسته بوده اند.

۵

  • همه اعضای همبودهای خانوادگی و طوایف، بی اعتنا به سن و سال، از حقوق برابر برخوردار بوده اند.

۶

  • به قول ولادیمیر ایلیچ لنین، «همبستگی میان مردم و خود جامعه، انضباط و نظم کار به وسیله نیروی عادت، نیروی سنت، اوتوریته و یا احترام به مسن ترین فرد همبود و یا زنان حفظ و تحکیم می شد.
  • زنان، در این دوره نه تنها با مردان برابر حقوق بوده اند، بلکه چه بسا، مقام بالاتری داشته اند.»
  • (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۹، ص ۴۶۵)

۷

  • و لذا در جامعه اولیه، هنوز دولتی، به مثابه ابزار سرکوب قهرآمیز طبقه ای به وسیله طبقه دیگر، وجود نداشته است.

۸

  • در مراحل آغازین جامعه اولیه، ازدواج گروهی مرسوم بوده است که بعدها جای خود را به ازدواج دو نفره می دهد.

۹

  • تا زمانی که اقتصاد خانگی (که تحت نظر زنان اداره می شد) در تقسیم طبیعی کار میان جنسیت ها از نقش مقدم برخوردار بود، ازدواج گروهی رواج داشت، منشاء نسب انسان ها، زنانه بود و حق وراثت مادری.

۱۰

  • این امر به تضمین جایگاه ممتاز زنان در جامعه منجر می شد (دوره مادرسالاری).

۱۱

  • با توسعه کشاورزی و دامپروری و تمرکز آندو در دست مردان، مردان در مقایسه با اقتصاد خانگی مقام برتری کسب می کنند و با برقراری نسب مردانه و حق توارث پدری، دوره پدرسالاری آغاز می شود که دوره سیطره مردها ست.

۱۲

  • تاریخ جامعه اولیه به دو دوره بزرگ تقسیم بندی می شود:

الف

دوره توحش

  • مشخصات دوره توحش به شرح زیر بوده اند:

۱

  • در دوره توحش انسان ها وسایل کار ابتدائی (چماق، تبر سنگی، کارد سنگی و بعدها تیر و کمان) به کار می برند.

۲

  • در دوره توحش انسان ها ابزار و آلات و ظروف چوبی تولید می کنند.

۳

  • در دوره توحش انسان ها آتش را به خدمت می گیرند.

۴

  • در دوره توحش انسان ها مایحتاج زندگی خود را از آنچه که به طور بلاواسطه در طبیعت می یابند، تهیه می کنند.

ب

دوره بربریت

  • مشخصات دوره بربریت به شرح زیر بوده اند:

۱

  • در دوره بربریت انسان ها از وسایل کار سنگی به وسایل کار فلزی (مس، برنز، آهن) گذر می کنند.

۲

  • در دوره بربریت انسانها به تغییر آگاهانه طبیعت بر طبق اهداف خود می پردازند.

۳

  • در دوره بربریت انسان ها به کشاورزی و دامپروری آغاز می کنند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ت) تسلیحات هسته ای (۲) (بخش آخر)

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۸

· تنها دولتی که تاکنون از تسلیحات هسته ای در جنگ استفاده کرده، ایالات متحده امریکا بوده است.

۹

· هواپیماهای ایالات متحده امریکا بدون ضرورت نظامی در ۶ ماه اوت و در ۹ ماه اوت سال ۱۹۴۵، دو بمب تجزیه هسته ای با قدرت انفجاری ۲۰ هزار تن تری نیترو تولوئول (به اختصار، ۲۰ ک. تی تن ان تی) بر دو شهر ژاپن، هیروشیما و ناگازاکی پرتاب کردند که در اثر آن دو بمب ۳۳۵ هزار نفر کشته شدند و حدود ۴۰۰ هزار نفر زخمی و علیل گشتند.

۱۰

· امپریالیسم ایالات متحده امریکا از آن بعد از در انحصار خود داشتن بمب های اتمی برای پیشبرد نقشه های سیطره جویانه جهانی اش و به عنوان تسلیحات جنگ سرد استفاده کرده است.

۱۱

· با شکست این انحصار توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۹، این دیپلوماسی مبتنی بر فشار و زورگویی به مدد تسلیحات هسته ای ایالات متحده امریکا پایان یافت.

۱۲

· تصاحب تسلیحات هسته ای توسط اتحاد جماهیر شوروی حامی دول سوسیالیستی در مقابل اعمال تجاوزگرانه امپریالیستی و فاکتور مهمی در بازداشتن امپریالیسم از جنگ هسته ای است.

۱۳

· ظرفیت تسلیحات هسته ای اتحاد جماهیر شوروی به نیروهای صلح طلب که بر ضد امپریالیسم می رزمند، در مبارزه برای خلع سلاح عمومی و کامل، خوش بینی و اعتماد به نفس می بخشد.

· مراجعه کنید به خلع سلاح

خلع سلاح

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8325

۱۴

· سیاست دول سوسیالیستی در زمینه خلع سلاح و ممنوعیت تسلیحات هسته ای به اولین نتایجش منجر شده است:

الف

· عقد قرارداد ممنوعیت آزمایش تسلیحات هسته ای در جو زمین، در فضای کیهانی و در زیر آب دریاها در ۵ ماه اوت سال ۱۹۶۳.

ب

· قرارداد انسداد (سد کردن) تسلیحات هسته ای

· مراجعه کنید به قرارداد سد کردن تسلیحات هسته ای

پایان

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۱۵)

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنجِيلُ إِلَّا مِن بَعْدِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾
[ آل عمران: ۶۵]

اى اهل كتاب، چرا درباره ابراهيم مجادله مى‌كنيد،

در حالى كه تورات و انجيل بعد از او نازل شده است؟

مگر نمى‌انديشيد؟

عجب سؤالی!

اینکه کسی راجع به چیزی بحث و مجادله می کند،

نتیجه تفکر او ست.

فرق هم نمی کند که آن چیز قبل از چیزهای دیگر باشد و یا پس از چیزهای دیگر.

﴿هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾
[ آل عمران: ۶۶]

هان اى اهل كتاب،

گرفتم كه در آنچه بدان علم داريد مجادله‌تان روا باشد،

چرا در آنچه بدان علم نداريد مجادله مى‌كنيد؟

در حالى كه خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.

در این آیه از تئوری شناخت کریم پرده برمی افتد:

پیش شرط بحث و مجادله راجع به چیزی، علم بدان چیز است.

به نظر کریم،

اهل کتاب به ابراهیم علم ندارند.

بنابرین بحث و مجادله راجع به او ناروا ست.

سؤال این است که منظور کریم از نداشتن علم به ابراهیم چیست؟

احتمالا در تورات و انجیل از ابراهیم سخن رفته است.

این بدان معنی است که به ابراهیم علم دارند
و

به همین دلیل هم راجع به او بحث می کنند.

کریم برای اثبات اتهامش

اهل کتاب را نادان و الله را دانا قلمداد می کند.

چون الله دانا به ابراهیم است، پس مجادله راجع به او ناروا ست.

﴿مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾
[ آل عمران: ۶۷]

ابراهيم نه يهودى بود نه نصرانى، بلكه حنيفى مسلمان بود.

و از مشركان نبود.

مگر در آن زمان اسلام وجود داشت تا ابراهیم مسلمان باشد؟

﴿إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ﴾
[ آل عمران: ۶۸]

نزديك‌ترين كسان به ابراهيم همانا پيروان او و اين پيامبر و مؤمنان هستند.

و خدا ياور مؤمنان است.

این جمله کریم، معیوب است:

خود ابراهیم که جزو نزدیکانش محسوب نمی شود.

﴿وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴾
[ آل عمران: ۶۹]

طايفه‌اى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند و حال آنكه نمى‌دانند كه جز خود را گمراه نمى‌كنند.

مخاطب کریم در این آیه اهل کتاب است.

طایفه ای از اهل کتاب در پی گمراه سازی همکیشان خویش اند.

ولی آنها به عوض برآمدن از عهده این کار، خودشان گمراه می شوند.

پیش شرط صحت این ادعای کریم،

مؤمن بودن پیشاپیش این طایفه است.

سؤال در این صورت این است که مگر مرض دارند که همکیشان خود را گمراه سازند؟

این بدان می ماند که یکی مثلا ارمنی باشد و در صدد گمراه سازی ارامنه باشد.

در نتیجه به عوض برآمدن از عهده گمراه سازی آنها، خودش گمراه شود و مثلا مسلمان شود.

﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ﴾
[ آل عمران: ۷۰]

اى اهل كتاب، با آنكه خود به آيات خدا شهادت مى‌دهيد، چرا انكارشان مى‌كنيد؟

معلوم نیست که منظور کریم از این اتهام چیست:

اهل کتاب هم مؤمن به آیات الهی اند و هم منکر آیات الهی اند.

چنین ادعایی غیرمنطقی است:

کسی نمی تواند در آن واحد هم مؤمن باشد و هم کافر.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۹۱۶)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

اسیرش نخواهد رهائی ز بند

شکارش نجوید خلاص از کمند

معنی تحت اللفظی:

کسی که اسیر عشق باشد، خواهان ازادی از بند نمی شود

و

کسی که شکار عشق باشد، خواهان رهایش از کمد نمی شود.

سعدی

در این بیت شعر،

برای نشان دادن وارونگی همه چیز در خطه عشق کذائی

دیالک تیک اسارت و رهائی و دیالک تیک کمند و استخلاص

را

وارونه می سازد:

اسیر عشق، اسارت را به آزادی برتر می شمارد

و

شکارعشق برای استخلاص از کمند حتی دست و پائی نمی زند.

این چیزی جز خودستیزی و مازوخیسم نیست.

اکنون فقط باید جوی دیالک تیک عشق را در شط دیالک تیک طبقات حاکمه و توده جاری ساخت.

بقیه کارها به خودی خود رو به راه می شوند

و

جامعه طبقاتی می تواند مسحور از عشق تحمیلی، هزاران سال دیگر عمر کند و بشریت حتی آرزوی رهائی و برابری را به خاطر خود خطور ندهد.

به نظر سعدی اسیر عشق چنان به اسارت خود خوگر و معتاد شده، که اصلا طالب رهائی از آن نیست و هرکس که در کمند عشق افتاده، راه نجاتی از آن نمی جوید.

اینجا خودستیزی با خردستیزی توأم است:

ایراسیونالسم (خردستیزی) این ماجرا آنجا ست که آرزو و رؤیای دلبخواه و ذهنی، زیباتر از واقعیت عینی است.

این واقعیت امر بر خلاف تصور سعدی نه در خود عشق کذائی، بلکه در عشق گمشده ای است که روزی در جامعه اشتراکی اولیه وجود داشته و در جهنم جامعه طبقاتی برباد رفته است.

در جامعه طبقاتی عشق به معنی واقعی کلمه دیگر وجود ندارد.

عشق واقعی ته نشین شده به صورت ایدئالی در اعماق ذهن انسان «نوعی» هر از گاهی به بهانه ای سر از خواب دیرین برمی دارد و انسان محروم ازعشق را به احیای مدینه فاضله برباد رفته فرا می خواند.

شیفتگی انسان به رؤیا چیزی دیگر است و عشقواره موجود در جامعه طبقاتی چیزی دیگر.

سعدی و حافظ بیهوده می کوشند، این دو چیز ماهیتا متفاوت را یکی قلمداد کنند.

سعدی و حافظ و حتی ضد اجتماعی آنها شمس تبریزی از چنین عشقی بی خبرند.

سعدی و حافظ

عشق خود را در شاهدی، شاهی، شاهزاده ای، خداوند نعمتی، بزرگی، خواجه ای، خان خونریزی و یا در انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنان می یابند و سر بر آستانش می سایند و برای کاسه لیسی به ابراز عشق به آنان می پردازند و وابستگی برده وار خود نسبت به قدر قدرتی پخمه را

عشق نام می دهند تا حد اقل پیش «من» خویش سربلندی کاذبی احساس کنند.

اهل طریقت و عرفان نیزدر بهترین حالت به چیزی خیالی و ماورای طبیعی دل می بندند.

عشق واقعی نمی تواند در جامعه طبقاتی به وجود آید.

برای عشق باید جامعه بی طبقه گمشده در پله ای متعالی بنا شود و شرایط عینی واقعی برای نشو و نمای آن فراهم آید و گرنه هر عشقواره ای در جامعه طبقاتی عمری کوتاه خواهد داشت و به بهانه ای محو خواهد شد و شکوه و شکایت و آه و سوز و زاری سعدی و حافظ و هزاران شاعر خیالپرست دیگر دلیل بر این امر است.

عشق در جامعه طبقاتی

مثل هر چیز دیگر به وسیله معیارهای ارزشی آن جامعه تعیین و تحریف می شود.

از عشق فقط نامی توخالی و بی محتوا باقی مانده است و چه بسا بر هوس و نیازهای جنسی و یا شبه جنسی دلالت دارد.

این وابستگی یکجانبه به معشوق در فلسفه سعدی و حافظ نه عشق، بلکه بردگی اجتماعی است که ایدئالیزه و آرمانی شده است.

نوعی خود فروشی است، که در زر ورق عشق، آبرومندانه جلوه داده می شود.

این را محمود دولت آبادی، نگارنده هشیار «کلیدر» هم می داند.

ادامه دارد.

جامعه

Bild

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14007

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14010

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14017

۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14022

۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14030

۶

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14035

۷

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14039

۸

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14042

۹

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14048

۱۰

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14054

پایان

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه (۱۰) (بخش آخر)

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

دیگر معانی مفهوم جامعه

۱

  • لازم به یادآوری است که مفهوم جامعه به معانی دیگری نیز به کار می رود که به لحاظ عملی و نظری اهمیت یکسان ندارند، ولی می توانند برای فلسفه و جامعه شناسی از اهمیت شایانی برخوردار باشند.

۲

  • «جامعه» اغلب به مثابه مشخصه ای برای حیات جامعتی انسانها به طور کلی، برای واقعیات امور مجرد و عام که در همه فرماسیون های اقتصادی ـ جامعتی و تاریخی رواج داشته اند، به کار می رود.

۳

  • منظور همین معنای جامعه است، وقتی که گفته می شود که حیات انسانی همواره در جامعه صورت گرفته است و یا وقتی که از رابطه میان طبیعت و جامعه سخن می رود.

۴

  • در این زمینه می توان به نکات زیر اشاره کرد:

الف

  • استفاده از این مفهوم جامعه برای اهداف علمی معینی مجاز نیست.

ب

  • مفهوم جامعه یک انتزاع عالی است.

  • در این مفهوم هر آنچه که وجه مشترک همه فرماسیون های اقتصادی بوده، برجسته می شود.

پ

  • این مفهوم نمی تواند مسائل مشخص نظام جامعتی معینی را در نظر بگیرد.

ت

  • این مفهوم به مفهوم جامعه به معنای فرماسیون اقتصادی تعلق دارد و از اجزای تابعه آن محسوب می شود.

۵

  • مفهوم «جامعه» اغلب برای مشخص کردن ساده وضع خاص معینی در روابط اجتماعی مورد نظر به کار می رود.

۶

  • وقتی که از جامعه آلمان غربی صحبت می شود، همین معنی در مد نظر قرار دارد و منظور خطوط خاص سیستم سرمایه داری انحصاری ـ دولتی آلمان است.

۷

  • این مفهوم جامعه نیز به مفهوم مارکسیستی جامعه به معنای فرماسیون اقتصادی ـ جامعتی تعلق دارد و از اجزای آن محسوب می شود.

۸

  • گاهی هم مفهوم «جامعه» در رابطه با عمده کردن مشخصات اوضاع و احوال اجتماعی معینی به کار می رود، ولی این مشخصات اگرچه از نقطه نظرهای معینی خاص این جامعه اند، ولی ماهیت فرماسیون اقتصادی مربوطه را تشکیل نمی دهند و جای تحلیل آن را نمی توانند بگیرند.

۹

  • به این معنا ست، وقتی که از جوامع کشاورزی و یا جوامع پدرسالار صحبت می شود.

۱۰

  • به همین سان نیز می توان از جوامع صنعتی صحبت کرد.

  • ولی اشتباه تئوریکی فاحش مفهوم جامعه صنعتی در تئوری بورژوائی معاصر در این نیست که مفهوم جامعه در رابطه با عمده کردن سطح رشد صنعتی نیروهای مولده مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه در این ادعا ست که خصلت یک نظام اجتماعی را در صنعتی بودن آن خلاصه می کند.

۱۱

  • و بالاخره باید توجه داشت که در تبیین های سیستمتئوریکی ـ سیبرنتیکی، پیوندهای سیستمی حیات جامعتی، مفهوم جامعه اغلب معنای خاصی کسب می کند.

۱۲

  • به عنوان مثال می توان واحد مولد کالا در اقتصاد ملی سوسیالیستی را به عنوان سیستم تفسیر کرد و بقیه «جامعه» را در مقابل آن به عنوان محیط زیست سیستم تلقی نمود که به واسطه اینپوت و آوت پوت با هم پیوند دارند.

پایان

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۵۸)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

غریزه و طبیعت

باعث شده که زن ها معنای زندگیشون رو توی ازدواج و همسری و مادری

ببینن

ممکنه برخی زن ها تحت تاثیر تبلیغات فمنیستها ازدواج رو مانع پیشرفت فردی بدونن و تلاش کنن در همه مقاطع علمی، سیاسی،فرهنگی ، ورزشی و.. به درجات بالا برسن ولی وقتی مادر وهمسر نباشن، تهش میگن خب که چی؟!

دکتر رویا

نه تعریف مفاهیمی را که به کار می برد، می داند و نه از دیالک تیک مربوطه خبر دارد.

غریزه در دیالک تیک غریزه و عقل وجود دارد.

غریزه

ضد دیالک تیکی عقل است.

غریزه

آش کشک خالته

بخوری پاته، نخوری پاته.

خلایق در مقابل غریزه

اختیاری ندارند تا مثلا برای معنی بخشیدن به زندگی، تصمیم بگیرند.

پیش شرط پیشاپیش تصمیمگیری

داشتن عقل اندیشنده است.

عقل اندیشنده به اندازه توانش بر غریزه لگام می زند.

ازدواج و جفتگیری

غریزتا و طبیعتا و جامعتا

به موجود

دیکته می شود

تا نوع مربوطه حفظ شود و توسعه یابد و تکثیر شود.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ت) تسلیحات هسته ای (۱)

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۱

  • تسلیحات هسته ای به مهمترین تسلیحات امحای جمعی اطلاق می شود.

  • مراجعه کنید به تسلیحات امحای جمعی

۲

  • تسلیحات هسته ای با ظرفیت امحا (نابودسازی)، تحرک و برد عظیم خود در ترکیب با موشک ها و تسلیحات هسته ای (تسلیحات موشکی ـ هسته ای) به عنوان نوع نوینی از تسلیحات نمودار می گردند که به انقلابی در امور نظامی منجر می شود و توسعه فراتر امور نظامی را تحت تأثیر قرار می دهد.

  • مراجعه کنید به تسلیحات موشکی ـ هسته ای

۳

فونکسیون تسلیحات هسته ای مبتنی است بر انرژی هسته ای که در اثر تجزیه هسته ای و یا واکنش های ترکیب (سنتز) هسته ای آزاد می گردد.

۴

  • مؤثریت تسلیحات هسته ای مبتنی بر ۴ فاکتور امحایی زیر است:

الف

  • مبتنی است برامواج فشار و مکش

ب

  • مبتنی است بر تشعتشع نوری (حرارتی)

پ

  • مبتنی است بر تشعشع یونیزه کننده فوری ـ هسته ای

ت

  • مبتنی است بر تشعشع هسته ای مابقی

۵

  • از تسلیحات هسته ای تاکنون دو نوع زیر شناخته شده است:

الف

  • تسلیحات هسته ای مبتنی بر تجزیه هسته ای و یا تسلیحات هسته ای یک مرحله ای

ب

  • تسلیحات هسته ای مبتنی بر ترکیب (سنتز) و یا تسلیحات هسته ای دو مرحله ای و یا چند مرحله ای (تسلیحات هسته ای هیدروژنی)

۶

  • تسلیحات هسته ای را می توان به صور (در فرم های) زیر مورد استفاده قرار داد:

۱

  • به صورت موشک

۲

  • به صورت اجسام پرنده (مثلا به صورت تاوروس)

۳

  • به صورت بمب

۴

  • به صورت پرتاب با توپخانه

۵

  • به صورت گلوله

۶

  • به صورت مین زمینی

۷

  • به صورت مین دریایی

۸

  • به صورت موشک زیر آبی (تورپدو)

۷

  • حامل تسلیحات هسته ای و پرتابگر تسلیحات هسته ای امروزه از قرار زیر است:

الف

  • موشک

ب

  • جسم پرنده

پ

  • هواپیما

ت

  • کشتی

ث

  • گلوله

ج

  • توپخانه

ادامه دارد.

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۱۴)

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾
[ آل عمران: ۵۹]

مثَل عيسى در نزد خدا، چون مثَل آدم است كه او را از خاك بيافريد و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد.

خلقت عیسی مسیح شبیه خلقت آدم است.

الله ادم را از خاک خلق کرد و گفت موجود شو و موجود شد.

عجب تشبیهی کریم در این آیه دارد.

خرافه خلق حوا و ادم (و نه فقط آدم) مبتنی بر تشکیل پیشاپیش تندیس حوا و آدم بوده است.

از عیسی مسیح، تندیسی در بین نبوده است.

ضمنا

عیسی مسیح بر خلاف حوا و آدم، از مادری به نام مریم،

زاده شده است.

﴿الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ﴾
[ آل عمران: ۶۰]

اين سخن حق از جانب پروردگار تو است. از ترديدكنندگان مباش.

کریم در این آیه،

به عوص ارائه دلیل تجربی و منطقی، زور می گوید.

چون الله چنین ادعا کرده، پس تردید روا نیست.

این چیزی جز دگماتیسم نیست.

﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾
[ آل عمران: ۶۱]

از آن پس كه به آگاهى رسيده‌اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آنگاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم.

این دیگر نور علی نور است:

هر کس شک داشت، بگو بیاید تا بر دروغگو نفرین کنیم.

دلایل، قوی باید و من، تقی.

﴿إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾
[ آل عمران: ۶۲]

همانا اين داستانى است راست و درست. جز اللّه هيچ خدايى نيست. او خدايى پيروزمند و حكيم است.

در قصه و داستان بودن این ماجرا شکی نیست.

قصه و داستان اما حتما نباید صحت داشته باشد.

﴿فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ﴾
[ آل عمران: ۶۳]

اگر رويگردان شوند، خداوند مفسدان را مى‌شناسد.

ماشاء الله بر کریم.

هر کس خرافه خلقت عیسی مسیح را قبول نکند، مفسد فی الارض است.

و هنر الله این است که مفسدان را می شناسد.

﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾
[ آل عمران: ۶۴]

بگو:

اى اهل كتاب، بياييد از آن كلمه‌اى كه پذيرفته ما و شماست پيروى كنيم:

آنكه جز خداى را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او نسازيم

و

بعضى از ما بعضى ديگر را سواى خدا به پرستش نگيرد.

اگر آنان رويگردان شدند

بگو:

شاهد باشيد كه ما مسلمان هستيم.

محتوای این آیه کریم هم ادعای محض است و بس.

کریم در این آیه

حقانیت یهودیان و مسیحیان را عملا به رسمیت می شناسد:

همه تورات و انجلیل را قبول دارند.

فرق مسلمین با آنان این است که مسلمانند.

ادامه دارد.

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۵۷)

درنگی

از

ربابه نون

دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه

از زیبایی های سکس؛

حسادتِ مردانه و حیای زنانه است .

مردی که ازعشق ومعشوقه ی خود دربرابر نگاه های هرز محافظت میکندو این تلاش برای مالکیت بر سکس زن و حذف رقیبان

جزو زیبایی های رابطه جنسی و حتی موردخوشایند زن است.

همچنین شرم و حیای زن در امورات مربوط به سکس او رادرچشم مرد گران میکند.

۱

همچنین شرم و حیای زن در امورات مربوط به سکس او رادرچشم مرد گران میکند.

آنچه که دکتر رویا به زنان تعلیم می دهد،

بار دیگری بر دوش آنان و انتظارات دیگر نران از آنان به هنگام جفتگیری است.

زنان تربیت یافته در مکتب مشاور بیسواد و بی شرم خانوادگی

باید مثل هنرپیشه ای به هنگام مراسم جفتگیری تئاتر بازی کند و شرم و حیا بروز دهد تا نران بی شرم کیف نر کنند.

در قاموس دکتر رویا

همه چیز از اصالت و محتوا تهی می شود و فرم محض می گردد.

سکس از عشق تهی می شود و در ادها و اطوارهای توخالی معینی خلاصه می شود.

در «صنایع» پورنو

هم

جای خالی عشق

را

چه بسا با لباس ها و افزارهای تحریک کننده پر می کنند.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۹۱۵)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

ملامت کشانند مستان یار

سبکتر برد اشتر مست، بار

معنی تحت اللفظی:

عشاق

مست معشوقند و هر ملامتی را می پذیرند.

درست به همان سان که شتر مست، بهتر بار می برد.

سعدی

در این بیت شعر،

عاشق مست از عشق یار را ملامتکش می نامد و به شتر مستی تشبیه می کند که در بیهوشی عاشقانه بار ملامت را بهتر می برد.

منظور از ملامت چیست؟

منظور سعدی، به احتمال قوی، ملامت عاشق لایعقل از سوی خردمندان قوم است.

عاشق مست به انتقاد عقلا وقعی نمی نهد، ملامت آنها را از یک گوش می شنود و از گوش دیگر بیرون می فرستد.

عاشقان چنینند!

سعدی

اکنون و همین جا

شالوده فلسفه خردستیز حافظ را

یعنی

بی اعتنائی به خرد رهائی بخش راهگشا را

پی ریزی می کند.

مستان یار تن به هر خواری و ملامت و ذلت می دهند و همانند شتر مست سبکتر زیر بار می روند.

فقط کافی است، معشوق را برای شان از نو تعریف کنی، بقیه کارها خود به خود رو به راه می شود.

در غیاب خرد،

از انسان همه چیز می توان ساخت.

انسان در غیاب خرد می تواند به پرستش هر چیز و هرکس داوطلبانه تن در دهد و میلیونها انسان دیگر را زنده زنده بسوزاند، به رگبار مسلسل ببندد، بمباران کند، زجر و شکنجه دهد و سالها بعد حتی در باره قربانیان خود کتاب بنویسد و از «عذاب بی دلیل وجدان»،چ خود را رها سازد و ضمنا میلیونر شود.

خرد بدترین مزاحم جباران تاریخ بوده است.

دفاع مدافعان نظامات جامعتی محکوم به زوال از خردستیزی بیهوده نیست.

عشق

اکنون

به افیون توده مولد بدل می شود.

اکنون

در اوایل قرن بیست و یکم،

در هشتصدمین سالگرد تولد سعدی،

عشق برده به بنده دار و عشق به انعکاس آسمانی ـ انتزاعی بنده داران و عشق به اشیاء (کالاها) در وسعتی غیرقابل تصور تبلیغ و ترویج می شود

و

ایراسیونالیسم

در هر منبری (رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه ها، اینترنت، مسجد و کلیسا و کنشت، هالیوود و پلی بوی و کنسرنهای مردم خر کن دیگر) تشریح و تبلیغ می شود.

اندیشه های ندانمگرایانه و خردستیز سعدی و حافظ اکنون به صورت فیلم و تئاتر و نمایش در می آیند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه (۹)

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

ج

مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی جامعه

ادامه

ب

جنبه پیش بینانه ـ عملی مفهوم مارکسیستی جامعه

۱

  • و سرانجام باید به جنبه پیش بینانه (پروگنوستیکی) و عملی مفهوم جامعه اشاره کرد که از اهمیت بزرگی برخوردار است.

۲

  • از مفهوم مارکسیستی جامعه معلوم می شود که اگر کسی بخواهد بی توجه به روابط و نیروهای محرکه واقعی جامعتی، جامعه ای «ایدئال» و «عادلانه» بر پا دارد و نقشه های اوتوپیکی خود را جامه عمل بپوشاند، کردوکار او به لحاظ نظری، بی معنا و به لحاظ عملی، بی ثمر و بیهوده خواهد بود.

  • مراجعه کنید به اوتوپی

اوتوپی

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9929

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9935

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9944

۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9966

۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9990

پایان

۳

  • از نقطه نظر مفهوم مارکسیستی جامعه، پیش بینی راستین توسعه جامعتی و کسب دانش واقعی راجع به امکانات واقعی ساختمان جامعه آینده تنها بر مبانی زیر میسر خواهد بود:

الف

  • بر مبنای تحلیل فرماسیون اقتصادی مربوطه

ب

  • بر مبنای بررسی قانونمندی های حاکم بر توسعه آن فرماسیون

پ

  • بر مبنای بررسی رابطه متقابل میان فرماسیون جامعه و رشد نیروهای مولده

ت

  • بر مبنای کشف نیروهای محرکه ی طبقاتی توسعه و تحول فرماسیون های اقتصادی.

  • مراجعه کنید به نیروهای محرکه

نیروهای محرکه اجتماعی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7581

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7580

۴

  • مفهوم ماتریالیستی ـ تاریخی جامعه ـ بدین طریق ـ مبانی لازم را برای تنظیم طرح و برنامه عملی تحول آتی جامعه در راستای منافع طبقه کارگر و توده های زحمتکش پدید می آورد.

۵

  • مفهوم مارکسیستی جامعه ثابت می کند که سوسیالیسم یک فرماسیون اقتصادی کیفیتا جدیدی است که در انطباق با خصلت جتمعتی نیروهای مولده مدرن قرار دارد.

  • مراجعه کنید به سوسیالیسم

سوسیالیسم

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6158

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6157

۶

  • مفهوم مارکسیستی جامعه در معنای اصلی اش با مفهوم فرماسیون اقتصادی یکسان است.

ادامه دارد.