درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۱۰) (قسمت دوم)

خلق یهود اما فریب نمی خورد

و

به مبارزه بر ضد امپریالیسم انگلیس ادامه می دهد

و

امپریالیسم انگلیس را مجبور به خروج از کشور می کند.

اما با شروع جنگ جهانی دوم،

امپریالیسم انگیس برای مقابله با فاشیسم که در صد سلب هژه مونی از امپریالیسم انگلیس (سرکرده سابق جهان) و برقراری هژه مونی فاشیستی خود بود،

دوباره به برمی گردد و از سازمان های مسلح خلق یهود برای مبارزه بر ضد فاشیسم حمایت می کند و چه بسا به آنها حتی نسلیحات و آموزش عملیات جنگی می دهد تا پل ها و راه آهن ها و غیره را منفجر کنند.

خلق فلسطین و اعراب تحت رهبری مفتی محمد امین

به فاشیسم می پیوندند.

محمد امین حتی در جهان کذایی اسلام

مثلا در بالکان

واحدهای نظامی اس اس تشکیل می دهد

که

دوشادوش ارتش نازی

بر ضد بلشویسم و دموکراتیسم و مقاومت انتی فاشیست می جنگند.

محمد امین شخصا با آدولف هیتلر در رابطه بوده و سالها در المان زندگی کرده بود.

زباله هیتلر تحت عنوان «نبرد من» و خرافه مبتنی بر توطئه ـ تئوری «پروتکل صهیون» پر خواننده ترین زباله و خرافه در فلسطین و ممالک عربی بوده است.

پس از شکست فاشیسم

محمد امین به اتهام همکاری با فاشیسم

دادگاهی می شود و ممنوع الورود به فلسطین می گردد.

ولی دورادور در سیاست فلسطین به خرابکاری خود ادامه می دهد.

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۱۰) (قسمت اول)

درنگی

از

یدالله سلطانپور


همانطور که ذکرش گذشت،

امپراطوری روم

قلمرو یهودی نشین یودیا را با قلمرو سوریا فلسطینا پیوند می دهد

و

بعد خلق یهود از این قلمرو جدید بیرون رانده می شود

و

سنگ بنای تضادی نهاده می شود که کماکان شعله می کشد.

امپراطوری عثمانی

این سرزمین متعلق به خلق یهود و خلق فلسطین را تسخیر و مستعمره می کند.

در جنگ جهانی امپریالیستی اول

خلق یهود و خلق فلسطین

در مبارزه رهایی بخش ملی

بر ضد امپراطوری عثمانی به مبارزه می پردازند.

اما به طرق مختلف:

خلق فلسطین و اعراب برای کسب استقلال به امپریالیسم انگلیس پناه می برند.

امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول شکست می خورد.


خلق یهود و خلق فلسطین

اما

فقط ارباب عوض می کنند.

برخی از قبایل متعلق به خلق فلسطین

در همکاری با امپریالیسم انگلیس به جنگ بر ضد قبایل دیگر خلق فلسطین و خلق یهودمی پردازند.

خلق یهود اما فریب نمی خورد

و

به مبارزه بر ضد امپریالیسم انگلیس ادامه می دهد

و

امپریالیسم انگلیس را مجبور به خروج از کشور می کند.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۷۷۵)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

کسی که چیزی در این دنیا برای احسان ندارد،

در روز قیامت،

به قول سعدی

«بی بضاعت» محشور خواهد شد و خدا داد بی ستد به کسی نمی دهد و چنین کسی به قعر دوزخ افکنده می شود:

بضاعت، به چندان که آری، بری

و گر مفلسی، شرمساری بری

که بازار چندان که آکنده تر

تهیدست را دل پراکنده تر.

معنی تحت اللفظی:

در روز قیامت، به همان اندازه که احسان کرده ای، اجر خواهی گرفت.

اگر فقیر بوده ای و قادر به احسان نبوده ای، شرمسار خواهی ماند.

در بازار محشر میزان کالا هر چه بیشتر باشد،

افراد تهیدست (کسانی که در دنیا احسان نکرده اند) به همان میزان پریشانتر می گردند.

سعدی

صحرای محشر را بازاری تصور و تصویر می کند.

هر کس کالایی بسته به بضاعت مالی اش (میزان احسانش در دنیا) می آورد تا به خدا بفروشد و منازل بهشت بستاند.

اگر کسی احسان نکرده باشد و با دست خالی به بازار محشر رود، از خدا چیزی نمی ستاند و با کله به قهقرای دوزخ می افتد.

سعدی در این دو بیت شعر

دیالک تیک داد و ستد

را

وارونه می سازد:

دیالک تیک داد و ستد

را

سعدی

در دنیا به شکل دیالک تیک توانگر و گدا بسط و تعمیم داده بود.

اکنون در عقبی

به شکل دیالک تیک خدا و بنده بسط و تعمیم می دهد.

اکنون

خدا نقش مشتری توانگر به خود می گیرد

و

بنده

نقش فروشنده.

در دنیا بر عکس بوده است:

گدا

نقش فروشنده اجر اخروی داشته است

و

توانگر

نقش مشتری اجر اخروی.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفهیم تجسمی (۲)

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

۱۵

  • فلسفه ماتریالیستی عصر جدید، اوبژکت ها، روندها و غیره مادی را نه با توسل به کیفیت های پنهان مبهم و نه با توسل به موجودات ماورای طبیعی مبهم نا مشهود، بلکه برمبنای تصورات مدلی توضیح می دهد.

۱۶

  • مثلا دکارت به کمک فرضیه اتری و ماتریالیسم فرانسوی قرن هجدهم میلادی به کمک مدل مادی از جهان که عمدتا مبتنی بر خواص مکانیکی مشهود (یعنی مبتنی بر تفهیم تجسمی) اوبژکت ها بوده، توضیح می دهد.

۱۷

  • موفقیت های مکانیک کلاسیک و فیزیک نظری در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی به تشکیل جهان ـ تصویر مبتنی بر علوم طبیعی در قرن نوزدهم می انجامد که در خطوط اصلی اش ماتریالیستی ـ مکانیکی بوده و حاوی الزامات متدئولوژیکی بوده که کلیه پدیده های جهان مادی را به کمک مفاهیم، فرضیه ای و یا تئوری های مشهود (یعنی مبتنی بر تفهیم تجسمی) توضیح می دهد.

۱۸

  • این اصل تفهیم تجسمی که در فیزیک قرن نوزدهم مقبولیت عمومی داشته، در جریان توسعه بعدی فیزیک به کلی دچار تزلزل می شود.

۱۹

  • مکانیک کلاسیک که با حرکت و تأثیر متقابل مکانیکی اجسام در مکان سه بعدی اقلیدسی و در زمان مطلق کار می کند و قوانین حرکت و تأثیر متقابل مکانیکی را مورد پژوهش قرار می دهد، مثال بارزی برای یک تئوری مبتنی بر تفهیم تجسمی بوده است.

۲۰

  • تئوری های فیزیکی ـ کلاسیک دیگر مثلا ترمودینامیک، استاتیستیک فیزیکی و الکترو دینامیک نیز علیرغم بغرنج و پیچیده بودن شان اصولا تئوری های مبتنی بر تفهیم تجسمی بوده اند.

۲۱

  • از این رو با پیدایش تئوری کوانتومی و تئوری نسبیت در آغاز قرن بیستم که توضیح مبتنی بر تفهیم تجسمی اوبژکت ها و پدیده های نسبیتی و کوانت ها دیگر ممکن نبوده، وضع جدیدی در فیزیک مدرن به وجود می آید:

الف

  • پلانک می تواند در سال ۱۹۰۰ میلادی نشان دهد که اشعه الکترو مغناطیسی (آنسان که طبق تفهیم تجسمی تصور می رفت) پیوسته نیست، بلکه از سهام کوچکتر بیشمار (کوانت ها) تشکیل یافته است.

ب

  • اینشتین در سال ۱۹۰۵ میلادی در باره جذب اشعه (تابش) همین نظر را اعلام می دارد.

پ

  • بورن در سال ۱۹۱۳ میلادی ثابت می کند که نه فقط انرژی تابش، بلکه همچنین انرژی اتم ها کوانتی شده است.

ت

  • ده بروگلی در سال ۱۹۲۴ میلادی به این نتیجه می رسد که نه فقط نور، بلکه همه ذرات حاوی طبیعت دوگانه اند.

  • یعنی هم حاوی خواص موجی اند و هم حاوی خواص ذره ای اند.

(این بدان معنی است

که

ما با دیالک تیک ذره ای و موجی سر و کار درایم.

مترجم)

ث

  • علاوه بر این «امواج ماده» مورد نظر او را نمی توان به مثابه امواج مکانیکی و یا الکترومغناطیسی به معنای تفهیم تجسمی کلاسیک تلقی کرد، بلکه آنها بنا بر طبیعت فیزیکی خود حاکی از امواج احتمالاتی اند.

ج

  • و سرانجام در سال ۱۹۲۷ میلادی هایزنبرگ به فرمولبندی رابطه نامعین نایل می آید و جنبه ذره ای ماده را دیگر بر مبنای تفهیم تجسمی رایج در فیزیک کلاسیک مطرح نمی کند.

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۹)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

آنتی سمیتیسم

(یهودی ستیزی)

تازگی ندارد.

منشاء آن خیلی خیلی قدیم است.

یهودی ستیزی

در آنتیک (جهان باستان کلاسیک) شروع می شود.

مشخصه توده و طبقه حاکمه در آنتیک تحمل موضعگیری فکری همدیگر بوده است.

آنها به خدایان بیشماری باور داشتند.

یعنی در انتیک پولی ته ئیسم (چند خدا پرستی) رایج بوه استد.

با تشکیل یهودیت اما برای اولین بار از خدای واحد سخن به میان کشیده می شود

و

مونوته ئیسم

تبلیغ می شود

و

یهودی ستیزی

همین جا

شروع می شود.

در سال ۷۲۲ قبل از میلاد

نورد رایش اسرائیل توسط آسوری ها تار و مار می شود.

در سال ۵۸۶ قبل از میلاد،

بابلیان معبد خلق یهود در اروشلیم را در هم می کوبند و مضمحل می سازند.

در سال ۶۵ قبل از میلاد

امپراطوری روم

سرتاسر اسرائیل را پس از محاصره و قتل و غارت تسخیر می کند و به استانی از امپراطوری روم مبدل می سازند.

اکنون تحقیر خلق یهود و مقاومت و مبارزه خلق یهود

بر ضد امپراطوری برده داری روم آغاز می شود که به جنگ های یهودی معروف است.

امپراطوری روم در این جنگ پیروز می شود و سنگ بنای یهودی ستیزی ئی نهاده می شود که تا امروز ادامه دارد.


امپراطوری روم

قلمرو یهودی نشین یودیا را با قلمرو سوریا فلسطینا پیوند می دهد .

بعد خلق یهود از این قلمرو جدید بیرون رانده می شود و سنگ بنای تضادی نهاده می شود که کماکان شعله می کشد.

خلق یهود

از سوی دیگر با انشعابی در مذهب خویش مواجه می شود:

فرقه منشعب از یهودیت

پس از تولد عیسی از نصارا

ادعا می کند که عیسی پسر خدا ست و خدای مادی و ملموس (گوشتمند) حی و حاضر در زمین است و پیروانش قوم برگزیده خدا هستند.

این فرقه مذهبی جدید که روابط حسنه با امپراطوری برده داری روم داشته است،

این افسانه را رواج می دهد که گویا خلق یهود

عیسی ابن مریم را به صلیب کشیده است.

صحت و واقعیت این تئوری خرافی هنوز اثبات نشده است.

این تئوری خرافی

ولی رواج وسیع پیدا کرده است و فرقه مذهبی یا دشده به دین بزرگی تحت عنوان مسیحیت استحاله یافته است و به مذهب حاکم در اروپا بدل شده است.

مسیحیت برای تضعیف یهودیت،

تهمت قاتلان خدا را به خلق یهود زده است.

تحقیر و تخریب خلق یهود در قرون وسطی اوج گرفته است.

حتی طرز پوشش خلق یهود و محله خاص سکونت آنان توسط کلیسای مسیحی تعیین و تحمیل شده است.

ضمنا

خلق یهود از انجام کارهای معمولی از قبیل کشاورزی، باغبانی، خیاطی و نجاری و غیره

محروم شده اند.

تنها کارهایی که خلق یهود مجاز به انجامش بوه اند،

کارهای مربوط به پول بوده اند که مسیحیان مجاز به انجامش نبوده اند.

از این به بعد

توطئه تئوری های جدیدی اختراع می شوند و رواج داده می شوند.

مثلا

مبنی بر اینکه یهودیان کودکان مسیحیان را می دزدند و در مراسم مذهبی خون شان را مورد استفاده قرار می دهند

و

یا پاندمی طاعون نتیجه سم ریختن یهودیان در چاه های اب بوده است و الی آخر که ذکرشان قبلا گذشته است.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۷۷۴)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

برآسود درویش روشن نهاد

بگفت:

«ایزدت روشنائی دهاد.»

معنی تحت اللفظی:

گدا سر سفره توانگر نابینا شکمی از عزا در آورد و گفت:

«خدا قوه بینایی را به چشمانت برگرداند.»

کسی که چیزی در این دنیا برای احسان ندارد،

در روز قیامت،

به قول سعدی

«بی بضاعت» محشور خواهد شد و خدا داد بی ستد به کسی نمی دهد و چنین کسی به قعر دوزخ افکنده می شود:

۱

بضاعت، به چندان که آری، بری

و گر مفلسی، شرمساری بری

معنی تحت اللفظی:

در روز قیامت، به همان اندازه که احسان کرده ای، اجر خواهی گرفت.

اگر فقیر بوده ای و قادر به احسان نبوده ای، شرمسار خواهی ماند.

احسان

در جامعه ـ تئوزی سعدی، معیار رفتن به بهشت و دوزخ است.

درست به همین دلیل

ثروتمندی که احسان میکند،

به قول سعدی

می خورد و می خوراند،

می پوشد و می پوشاند،

می نوشد و می نوشاند،

هم در بهشت دنیوی است و هم در بهشت اخروی است

و

فقرا

هم در دوزخ دنیوی و هم در دوزخ اخروی اند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفهیم تجسمی (۱)

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

۱

  • تفهیم تجسمی زمانی می تواند در مورد نشان دادن فکری چیزها، سیستم ها، روندها و غیره مصداق داشته باشد که آن، فرم تصاویر حسی را داشته باشد و یا فقط از مفاهیم تجربه روزمره استفاده کند.

۲

  • تفهیم تجسمی زمانی شامل حال یک تئوری علمی خواهد شد که برای فرمولبندی آن تئوری تنها مفاهیمی لازم باشند که به طور بیواسطه ای از تجربه روزمره حاصل می آیند.

۳

  • به زبان سمیوتیکی می توان گفت که علائم سمیوتیکی لازم برای فرمولبندی آن تئوری باید حاوی معنای ایده تیکی باشند.

۴

  • تفهیم تجسمی حتما نباید شامل حال تشریحات فکری باشد، بلکه بیشتر باید مشروط به درجه تجربه و پراتیک اجتماعی، علمی ـ تاریخی و همچنین فردی باشد.

۵

  • مسئله تفهیم تجسمی اگر چه امروز آن، عمدتا در توسعه فیزیک مدرن نقش بازی می کند، بنا بر محتوای ان یک مسئله فلسفی است.

۶

  • این مسئله روابط تنگاتنگی با مسائل زین دارد:

الف

  • با مسئله اساسی فلسفه

ب

  • با مسئله مربوط به ماهیت واقعیت عینی

پ

  • با نحوه و نوع شناخت واقعیت عینی به وسیله انسان.

۷

  • حتی در فلسفه یونان باستان در مورد این مسئله دو نظریه متضاد رو در روی هم قرار داشتند:

الف

۱

  • ایدئالیسم عینی افلاطون وجود و مشخصات اشیا، روندها و غیره مادی را بدین طریق توضیح می داد که ایده های منطبق با آنها در قالب مادی آنها داخل می شوند (مثلا ایده آب وارد آب می شود، ایده میز وارد میز می شود) و درآنها سهیم می گردند (و روح ما که قبل از تولد ایده بی غل و غش آب را تماشا کرده است، آن را دو باره به خاطر می آورد و باز می شناسد.)

۲

  • اما از آنجا که عالم ایده ها خارج از دسترس نگرش بیواسطه است، پس توضیح افلاطون توضیحی اصولا مبهم (مغایربا تفهیم تجسمی) و نا روشن از جهان بوده است.

ب

  • اتمیسم ماتریالیستی جهان باستان (دموکریت، اپیکور، لوکرتس) ـ برعکس او ـ وجود و مشخصات اشیا، روندها و غیره مادی را برمبنای مشخصات، حرکت و تأثیر متقابل اتم ها (کوچکترین ذرات مادی) توضیح می داد و بدین طریق توصیف وتوضیح به مراتب روشنتر (منطبق با تفهیم تجسمی) عرضه می کرد.

۸

  • گرایش ایدئالیستی ـ عینی را در قرون وسطی فلسفه اسکولاستیکی ادامه می دهد.

۹

  • فلسفه اسکولاستیکی، خودویژگی اوبژکت های مادی (یعنی به کمک حواس قابل ادراک بودن آنها) را در به اصطلاح «کیفیت های پنهان» می داند که گویا در بطن اشیا نهفته اند.

۱۰

  • مثلا سنگ علت بر زمین افتادن را به مثابه مشخصه ای در بطن خود نهفته دارد.

۱۱

  • این نظریه اما در واقع بر زمین افتادن سنگ را اصلا توضیح نمی دهد.

۱۲

  • چون هر کدام از «کیفیت های پنهان» فرضیه ای مصلحتی است که از آن چیزی جز آنچه که برای توضیح پدیده مورد نظر ارائه می شود، حاصل نمی آید.

۱۳

  • با توسل به «کیفیت پنهان» واضح (مثلا بر زمین افتادن سنگ) به وسیله ای مبهم (مشخصه نا مرئی بر زمین افتادن) توضیح داده می شود.

۱۴

  • این متد را در واقع کلیه جهان بینی های ایدئالیستی و مذهبی مورد استفاده قرار می دهند، زمانی که وجود خدا، ایده های مطلق و امثالهم را اثبات می کنند:

الف

  • از سوئی تنوع جهان مادی را با توسل به «کیفیت های پنهان» توضیح می دهند.

ب

  • از سوی دیگر توصیف این موجودات مفروض ماورای حسی را به کمک مفاهیم حاصله از تجربه اصولا رد می کنند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) انقلاب صنعتی

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۱

· انقلاب صنعتی به تحولی فنی، اقتصادی و اجتماعی ـ اقتصادی اطلاق می شود که گذار از مرحله مانوفاکتور سرمایه داری به سرمایه داری صنعتی منجر شده است و پایه مادی ـ فنی گذار قطعی از فئودالیسم به سرمایه داری را پدید آورده است.

· مراجعه کنید به فئودالیسم، کاپیتالیسم

فئودالیسم

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11736

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11740

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11749

پایان

کاپیتالیسم

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2837

۲

· انقلاب صنعتی به تشکیل بورژوازی صنعتی و پرولتاریای صنعتی مدرن منجر شده است.

۳

· انقلاب صنعتی در هر کدام از کشورهای جهان به طور ناهمگون و در ازمنه مختلف صورت گرفت.

۴

· انقلاب صنعتی در سال های ۷۰ قرن ۱۸ در انگلستان شروع شده و در سال های ۳۰ قرن نوزدهم در المان صورت گرفته است.

۵

· انقلاب صنعتی مبتنی بر دو تحول فنی زیر بوده است:

الف

· ماشین الات

ب

· موتور محرک

۶

· اگر استفاده از ماشین آلات بدون وسایل فنی مشخصه اصلی مانوفاکتور توسعه یافته بود، استفاده از وسایل کار فنی (ماشین بخار) گذار به فابریک (کارخانه) را امکان پذیر ساخته است.

۷

· انقلاب صنعتی روندی طولانی بوده است که در جریان آن با توسعه تولید بزرگ، پایه مادی ـ فنی سرمایه داری پدید آمده است.

۸

· تحولات فنی به تسریع مناسبات استثماری کاپیتالیستی منجر شده اند.

۹

· با تشکیل مناسبات تولیدی کاپیتالیستی تضادهای جامعه کاپیتالیستی شروع به رشد کرده اند.

۱۰

· بدین طریق شالوده اجتماعی ـ اقتصادی برای تشکیل جنبش کارگری انقلابی مدرن پدید آمده است.

پایان

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۶۳)

میم حجری

https://hadgarie.blogspot.com/2023/10/blog-post_21.html

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۸)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

در سال های ۱۹۳۶ فاشیسم آلمانی تحت رهبری «حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران آلمان» (نازیسم) به قبضه قدرت سیاسی در آلمان نایل می آید.

باند خونخوار نازی

تحت رهبری آدولف هیتلر

رادیکال ترین نماینده آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) بوده است

و

آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی)

را

به برنامه سیاسی خود تبدیل می کند.

خلق یهود اکنون به طرز سیستماتیکی تحقیر و تخریب می شود

و

از کلیه حقوق اجتماعی و حتی حیاتی محروم می گردد.

اکنون پروگروم ها و ترور و هولوکاوست در دستور روز قرار می گیرند.

۶ میلیون نفر از یهودیان اروپا

پس از کشیدن شیره جان شان و غصب دار و ندارشان

یا دسته دسته به رگبار مسلسل بسته می شوند و در خاوران های فاشیسم چال می شوند

و

یا به کوره های آدم سوزی سپرده می شوند، مسموم می شوند و خاکستر می شوند

که به زبان عبری، «شوا» یعنی سقوط و یا فاجعه بزرگ نامیده می شود.

این نقطه اوج وحشت انگیز آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) است.

با حمله متفقین به رایش سوم (آلمان فاشیستی)

سران نازی

اردوگاه آوشویتس در لهستان

را

منفجر می کنند

و

یهودیان بی رمق را به راه پیمایی مرگ آمیز وا می دارند.

بازماندگان اردوگاه ها توسط متفقین آزاد می شوند

و

با حمایت کمونیست ها و صهیونیست ها به کشورهای مختلف و از آنجمله به سرزمین موعود (اسرائیل کنونی) می روند

که

جزو مستعمرات امپراطوری عثمانی و بعد امپریالیسم انگلیس بود.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۷۷۳)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

قیامت که بازار مینو نهند

منازل به اعمال نیکو دهند

معنی تحت اللفظی:

اهل بهشت در روز قیامت

به توجه به اعمال شان از نعمت بهشت برخوردار خواهند شد.

در این بیت شعر سعدی

بهشت ـ تصور و بهشت ـ تصویر فئودالی سعدی

تبیین می یابد.

بهشت برین

در ایده ئولوژی فئودالی

طویله ای طبقاتی است.

منظور سعدی از منازل، طبقات بهشت است.

در طویله طبقاتی بهشت

برابری حاکم نیست.

بقالی که پشیزی به گدایی داده، شاید دم در بهشت در کلبه ای زندگی کند

و

نه

بسان حاتم طایی که اسبی را برای پذیرایی از میهمانی ذبح کرده است.

حاتم طایی

حتما

در قصر مجللی با حوریان و غلمانان ماهرو زندگی خواهد کرد.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر مفهومی

پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان

شین میم شین

۱

  • تفکر مفهومی به تفکری اطلاق می شود که ضد تفکر مبتنی بر الهام (اینتوئی سیون) باشد.

۲

  • تفکر مفهومی به تفکر منطقی بالنده از قضاوتی به قضاوتی، از مفهومی به مفهومی اطلاق می شود.

۳

  • هر تفکرعلمی حاوی خصلت مفهومی است.

(یعنی

بدون فراگیری پیشاپیش تعریف مفاهیم رشته علمی مربوطه،

نمی توان علم مربوطه را درک کرد.

حتی

بدون فراگیری پیشاپیش مفاهیم فقهی،

نمیت وان فقه مربوطه را فراگرفت.

مترجم)

۴

  • به نظر کانت، تفکر بشری تفکر مفهومی است و نه مبتنی بر الهام.

(شعار کانت:

تفکر، یا تفکر مفهومی است و یا اصلا تفکر نیست.

یعنی

کمتر از عرعر است.

مترجم)

پایان

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۷)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

«آموزه نٰژادها»

در اواخر قرن نوزدهم اشاعه وسیع می یابد.

بشریت

بنا بر این تئوری، بسته به تعلقات نژادی کذایی

به

خیر و شر

طبقه بندی می شود.

همانطور که قبلا اشاره رفت،

نژاد

از مفاهیم علم بیولوژی (زیست شناسی) برای طبقه بندی جانوران است.

نژاد در جامعه بشری

در روند صدها هزار ساله به طبقات اجتماعی استحاله یافته است.

مراجعه کنید

به

نژاد

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3653

پایان

نژاد و تئوری نژادی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6109

پایان

تزهای دهگانه راجع به رابطه نژاد و نژادپرستی (راسه و راسیسم) (بخش اول)

پروفسور دکتر مارتین بلومن تریت

برگردان

شین میم شین

۱

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_15.html

۲

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_53.html

۳

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_8.html

۴

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_18.html

۵

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_81.html

۶

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_176.html

۷

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_759.html

۸

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_333.html

۹

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_885.html

۱۰

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_573.html

ادامه دارد.

تزهای دهگانه راجع به رابطه نژاد و نژادپرستی (راسه و راسیسم) (بخش اول)

پروفسور دکتر مارتین بلومن تریت

برگردان

شین میم شین

تأملی در تأملات مانی

(بخش دوم)

۱۱

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_642.html

۱۲

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_556.html

۱۳

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_937.html

۱۴

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_729.html

۱۵

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_932.html

۱۶

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_867.html

۱۷

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_477.html

۱۸

https://hadgarie.blogspot.com/2018/10/blog-post_386.html

پایان

یهودیان

در قرون وسطی اصلاح پذیر تلقی می شدند.

چون در نظام فئودالی، مذهب معیار تعیین کننده ای بود.

یهودی می توانست دگم های یهودیت را با دگم های مسیحیت جایگزین سازد

و

مسیحی شود.

ولی در قرن نوزدهم، نژاد معیار تعیین کننده ای محسوب می شود

و

یهودیان

(و سیاه پوستان و سرخ پوستان و زرد پوستان و غیره)

جزو پست جماعت بی ارج و ارزش

قلمداد می شوند.

اکنون

نه طرز و استیل زیست یهودیان، بلکه زیست آنان به طور کلی

مورد حمله قرار می گیرد.

این فرم نوینی از آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) بوده است.

ویلهلم مار

(خبرنگار المانی)

در سال ۱۹۷۹ میلادی

به تأسیس لیگای آنتی سمیت ها (انجمن یهودی ستیزان)

مبادرت می ورزد

که

انجمنی سیاسی با تزهای من در آوردی مبتنی بر توطئه تئوری های زیر
بوده است:

نژاد یهود

جمعیتی طماع و پولپرست است

و

سودای تسخیر جهان به هر قیمت را در سر دارد.

این توطئه تئوری های خرافی و من در اوردی

از قدیم بوده اند و تازگی نداشته اند.

اما

پس از جنگ جهانی اول

وسیعا تبلیغ می شوند.

دلیل شکست امپریالیسم آلمان در جنگ جهانی اول

را

ژنرال های آلمانی

به گردن یهودیان می اندازند

تا خود را به آب زمزم بشویند و تطهیر کنند.

ادعا می کنند که ارتش آلمان در جنگ، شکست ناپذیر بوده است.

دلیل شکست ارتش امپریالیسم آلمان

این بوده که نیروهای دموکراتیک (یهودیان و سوسیالیست ها)

خنجر از پشت زده اند.

این افسانه «خنجر از پشت»

در جمهوری وایمار در امپریالیسم آلمان به صور مختلف اشاعه وسیع می یابد و آب به آسیاب «انتی سمیتیسم» (یهودی ستیزی) و آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی)

می ریزد.

ادعا می شود که شبکه وسیعی از بانکداران و سرمایه داران یهودی

به اصطلاح «یهودیت بین المللی»

از شکست امپریالیسم آلمان سود کلان برده اند.

در این زمینه «پروتکل صهیون» که به دستور تزار روس جعل شده و چیزی جز سر هم بندی کردن خرافاتی از رمان های مختلف نبوده،

به خدمت گرفته می شود.

محتوای این پروتکل را توطئه تئوری یهودی تشکیل می دهد.

این پروتکل جعلی در سال ۱۹۰۳ در روسیه منتشر می شود

و

در سال های ۱۹۲۰ به پر خواننده ترین کتاب در مقیاس جهانی مبدل می شود.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۷۷۲)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

برآسود درویش روشن نهاد

بگفت:

«ایزدت روشنائی دهاد.»

معنی تحت اللفظی:

گدا سر سفره توانگر نابینا شکمی از عزا در آورد و گفت:

«خدا قوه بینایی را به چشمانت برگرداند.»

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک داد و ستد

را

به شکل دیالک تیک طعام و دعا مسخ و مثله و مخدوش می کند.

گدا، به ازای طعام، نه چیزی، بلکه دعائی تحویل او می دهد.

بدین طریق

دایره داد و ستد بسته نمی شود و لذا باید شخص ثالثی پا به عرصه نهد و این دایره را ببندد.

گدا در فلسفه سعدی، نمی تواند آدم حساب شود.

گدا حتی پشیزی در جیب ندارد و کسی که هیچ ندارد، در جامعه ماقبل سرمایه داری، در واقع هیچ است.

کسی که چیزی برای دادن ندارد، نمی تواند وارد دیالک تیک داد و ستد شود.

دیالک تیک

عضو هیچکاره و منفعل نمی پذیرد.

عضو دیالک تیک باید نقشی به عهده بگیرد، باید مؤثر باشد و ضمنا تأثیر بردارد.

از این رو ست که در جهان بینی سعدی،

گدایان و بی خانمانان (طبقه درویش) روسیاه هر دو عالم اند.

ادامه دارد.

تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی)

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13153

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13158

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13162

۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13169

۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13174

۶

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13182

۷

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13187

۸

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13193

۹

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13197

۱۰

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13203

۱۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13210

۱۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13215

۱۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13221

۱۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13228

۱۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13233

۱۶

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13238

۱۷

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13241

۱۸

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13244

۱۹

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13248

۲۰

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13252

۲۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13255

۲۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13259

۲۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13264

۲۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13269

۲۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13274

پایان

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (۲۵) (بخش آخر)

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

۱

ایگور کون

(۱۹۲۸ ـ ۲۰۱۱)

فیلسوف

روانشناس

متخصص مسائل جنسی شوروی و روسیه

  • دانشمند شوروی به نام کون در کتاب خود تحت عنوان «فلسفه تاریخ در قرن بیستم» (۱۹۶۴) این مسئله را مفصلا مورد بحث قرار داده است.

۲

  • نتیجه حاصل از تاریخچه «تفکر تاریخی» را ورنر کراوس به شرح زیر جمعبندی می کند:

الف

  • «مهمترین سلاح در نبرد بر ضد ایدئولوژی بورژوائی عبارت است از اندیشه تاریخیت کلیه مناسبات انسانی که با آن ادعای طبقه حاکمه مبنی بر اعتبار طبیعی و ابدی حاکمیت طبقاتی به طور تعیین کننده ای زیر ضربه قرار می گیرد.

ب

  • تنها متد ماتریالیستی ـ تاریخی است که به مشاهده و تماشای صرف حوادث قناعت نمی ورزد، بلکه وارد عمل می شود و چشم اندازی برای آینده می گشاید.

پ

  • برای پرولتاریا که جز آینده چیزی ندارد و تمامی شناخت گذشته را برای تدارک راه نیل به این آینده به خدمت می گیرد، اکت شعورسازی با اکت تفکر تاریخی مطابقت پیدا می کند.»

  • مراجعه کنید به روشنگری، حقوق طبیعی، ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، دیالک تیک، پیشرفت، هیستوریسم (تاریخگرائی)

پایان

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) ارتش ذخیره صنعتی

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

ارتش ذخیره صنعتی

مراجعه کنید

به

بیکاری

بیکاری

۱

· بیکاری به فقدان امکان اشتغال برای بخشی از زحمتکشان اطلاق می شود که پدیده ای نمونه وار در نظام سرمایه داری است.

۲

· بیکاری تحت تأثیر قوانین اقتصادی کاپیتالیسم (نظام سرمایه داری) پدید می آید.

۳

· در روند انباشت کاپیتالیستی، با ترکیب ارگانیک روز افزون سرمایه، تقاضای نیروی کار نسبتا کاهش می یابد.

۴

· در نتیجه اضافه جمعیت نسبی ئی پدید می آید که در رابطه با بهره وری میانگین از سرمایه، زاید است و برایش محل کاری پیدا نمی شود.

۵

· این سپاه بیکاران، تشکیل دهنده سپاه رزو (ذخیره، یدکی) صنعتی است.

۶

· بیکاری در فرم های مختلف زیر عرض اندام می کند:

الف

· بیکاری مستور

ب

· بیکاری فصلی

· مثلا در امور کشاورزی، راه و ساختمان

پ

· بیکاری سیال

· بیکاری سیال شامل حال زحمتکشانی می شود که قادر به کار فشرده عالی نیستند و تا پیدا کردن کار در خور بیکار می مانند.

ت

· بیکاری هرازگاهی

· بیکاری هرازگاهی شامل حال کارگران موقت می شود.

ث

· بیکاری ساختاری که تحت شرایط انقلاب علمی و فنی هرچه بیشتر اهمیت کسب می کند.

· بیکاری ساختاری، یا کل شاغلین رشته های صنعتی معینی را (مثلا کارگران معدن را) بیکار می سازد و یا منجر به لایه بندی های حرفه ای وسیع می گردد.

۷

· دامنه بیکاری با گردش (سیکل) صنعتی نوسان می یابد.

۸

· دامنه بیکاری در مرحله بحران ها و رکود ها (دپرسیون) افزایش چشمگیر می یابد و در مرحله احیا و رونق اقتصادی کاهش می یابد.

۹

· بیکاری در دوره بحران عمومی سرمایه داری ، حتی در دوره رونق اقتصادی، پدیده مستمری است و خصلت مزمن به خود می گیرد.

۱۰

· علاوه بر این، کار کوتاهمدت افزایش می یابد که در اثنای آن کارگران فقط در بخشی از روز کار و یا در بخشی از هفته کار، قادر به کار می گردند.

· مراجعه کنید به بحران عمومی سرمایه داری

۱۱

· بیکاری عنصر اساسی ذلت پرولتاریا را تشکیل می دهد.

· مراجعه کنید به ذلت پرولتاریا

۱۲

· بیکاری هم به کاهش دستمزد شاغلین منجر می شود و هم به کاهش درآمد میانگین رئال طبقه کارگر می انجامد.

۱۳

· از بیکاری و کار کوتاهمدت برای ارتقای غلظت (فشردگی) هرچه بیشتر کار سوء استفاده به عمل می آید و بدین طریق به وخامت وضع زندگی زحمتکشان افزوده می شود.

۱۴

· بیکاری به طرز به ویژه روشنی از فساد و گندیدگی کاپیتالیسم پرده بر می دارد.

۱۵

· دول سرمایه داری توسعه یافته می کوشند که بیکاری را با اقدامات سیکلی (کونیونکتورل) مهار کنند.

۱۶

· اما این اقدامات نیز بسان بقیه اقدامات به نیت نیل به اشتغال کامل در کاپیتالیسم، نمی توانند قانونمندی های اقتصادی ئی را که علت بیکاری اند، از بین ببرند.

۱۷

· افزایش بیکاری در سال های اخیر به پدیده مستمری بدل شده است.

۱۸

· در کشورهای سرمایه داری توسعه یافته در حال حاضر بیش از ۸ میلیون بیکار وجود دارد.

۱۹

· بیکاری تنها در سوسیالیسم محو می شود.

· برای اینکه در سوسیالیسم شرایط اقتصادی موجد بیکاری از بین می روند.

پایان

درنگی در تخیلات زهره تنکابنی (۱۰)

زهره تنکابنی

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

منبع:

اخبار روز

درنگی

از

مسعود بهبودی

۱

امپراطور

به بهانه های واهی مانع توسعه ی عراق، سوریه و لیبی شده

و

با مانور های تحریک کننده در جزیره تایوان،

چین را دعوت به جنگیدن می کند،

لیکن، چین با کیاست، از این ترفند رقیب می‌گریزد.

زهره

هنوز

متوجه شکست اردوگاه سوسیالیسم و عواقب ژئوپولیتکی (سوق الجیشی) ناشی از آن نشده است.

پس از جنگ جهانی دوم و شکست فاشیسم آلمان، ایتالیا و ژاپن

جهان

بازتقسیم می شود:

مناطق تحت نفوذ سرکرده سابق جهان (بریتانیکای کبیر) و سرکردگان قبلی مثلا فرانسه و اسپانیا و پرتغال و غیره

میان دو سرکرده سوسیالیستی و امپریالیستی جهان

تقسیم می شوند.

اگر تیز بنگریم،

جنبش ها و جنگ ها و کودتاها و انقلابات

وسایل سلب نفوذ از سرکرده های سابق و کسب نفوذ

توسط سرکرده های جدید اند.

این دیالک نیک سلب و کسب

اما خود مملو از تضاد و سرشته به شطی از خون است.

برای سلب سرکردگی از بریتانیای کبیر و فرانسه و ژاپن و غیره

کودتاها و کشتارها و جنگ های مهیبی در کره و ویتنام و اندونزی و ایران و مصر و غیره صورت می گیرند

و

چه بسا

خطر استفاده مجدد از بمب اتمی می رود.

شرایط ژئوپولیتکی مشابهی

پس از شکست سوسیالیسم

برقرار می گردد:

کشورهای تحت نفوذ اتحاد شوروی میان امپریالیسم امریکا و دیگر دول امپریالیستی

بازتقسیم می شوند.

در بازتقسیم یوگوسلاوی

میان امپریالسم آلمان و فرانسه تضاد جدیدی شعله ور می شود که به نفع امپریالیسم المان حل می شود و واحد پولی کشورک های جدید در بالکان مارک می شود و نه فرانک.

جنگ در کشورهای خاورمیانه (عراق و لیبی و سوریه و غیره)

برای تصاحب مناطق تحت نفوذ اتحاد شوروی مرحوم توسط امپریالیسم امریکا ست.

تخریب این کشورها برای تسخیر آنها توسط امپریالیسم امریکا ست.

نتیجه جنگ شش روزه میان مصر و اسرائیل و دلیل ورود امپریالیسم امریکابه جنگ ویتنام

سلب سرکردگی بر کانال سوئز و ویتنام از امپریالیسم فرانسه و کسب سرکردگی توسط امپریالیسم امریکا بوده است.

توقف ناگهانی جنگ شش روزه

هم

به دلیل اخطار امپریالیسم امریکا بوده است.

اگر تیز بنگریم،

جنبش ضد امپریالیستی تحت هارت و پورت عبدالناصر

اسباب انتقال سرکردگی از امپریالیسم فرانسه به امپریالیسم امریکا بوده است.

جنبش ملی کذایی در ایران تحت رهبری مصدق نیز چیزی جز خلع ید از امپریالیسم انگلیس و پر کردن جای خالی آن توسط امپریالیسم امریکا نبوده است.

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۶)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

همانطور که ذکرش گذشت،

پیروزی انقلاب بورژوایی فرانسه و اشاعه شعار برنامه ای آن (آزادی، برادری، برابری)

به ایمانسیپاسیون (رهایش) خلق یهود منجر و معروف می شود.

اما همین رهایش خلق یهود

یهودی ستیزی جدیدی را به همراه می آورد.

بشریت با پیروزی انقلاب بورژوایی فرانسه وارد دوران تاریخی نوینی می شود:

دوران تاریخی سرمایه داری.

لغو انقلابی مناسبات تولیدی فئودالی، رهایش رعایا از قید وبند فئودالیسم و روند دشوار پرولتریزاسیون رعایا

و
انباشت بی رحمانه سرمایه

از

سویی

و

اشاعه شیوه تولید سرمایه داری در کلیه کشورهای جهان توسط طبقه ضد فئودالی

سرمایه دار (بورژوازی)

به

لشگرکشی های ناپلئون به کشورهای فئودالی و غیره

بدبختی های جدیدی را به دنبال می آورد

که

پاسخ درخور می طلبند.

توده های چه بسا بی خبر در به در دنبال باعث و بانی بدبختی های جدید می گردند

و

همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر خلق یهود خرد و خراب می کنند.

جنبش لاشخوریستی ئی به نام «هپ هپ» اوج می گیرد

و

پروگروم جدیدی در سال ۱۸۱۹ میلادی در کلیه شهرهای آلمان و هلند و لهستان و غیره

شروع می شود:

مساکن و دکاکین خلق یهود مورد حمله لاشخورها قرار می گیرد

و

دار و ندارشان غارت می شود.

هپ هپ

مخفف خرافه زیر است:

اورشلیم (قدس) از دست رفته است.

شعار لاشخورها

پایان دادن به برابرحقوقی خلق یهود با مسیحیان

است.

این شعار لاشخوریستی مورد حمایت «جنبش ملی» جدید مد روز قرار می گیرد

که خواهان تشکیل دولتی ملی بنا بر زبان و فرهنگ واحدی است.

«جنبش ملی»

خلق یهود

را

حائز این شروط نمی داند.

این خرافه مورد حمایت فلاسفه ای از قبیل فیشته قرار می گیرد.

یهودیت به نظر حضرات

دولتی در دولت ها ست

و

خطر مهیبی برای ملت آلمان است.

این تئوری خرافی

در اواخر قرن ۱۹ به صورت «آموزه نٰژادها» در می آید.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۷۷۱)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

بگفت:

«ای فلان، ترک آزار کن

یک امشب به نزد من افطار کن.»

به خلق و فریب اش گریبان کشید

به خانه در آوردش و خوان کشید.

معنی تحت اللفظی:

مرد نابینا به گدای گریان گفت:

«دست از خود آزاری بردار و میهمان من باش.»

بعد

با خوش اخلاقی گولش زد و به خانه اش برد و برایش سفره پهن کرد.

برای فهم مفهوم «گول زدن گدا» توسط توانگر نابینا

باید به محتوای دیالک تیک داد نقد و ستد نسیه اندیشید.

کسی که پشیزی، پالتوئی و یا طعامی (داد نقد، مادی) به ازای اجر اخروی صد برابر در عقبی و دفع بلا در دنیا به گدائی می دهد، به نظر سعدی سرتاپا پراگماتیست است.

ارزان می خرد و سود کلان می برد و عملا سر طرف دیگر معامله، کلاه می گذارد.

فریب و نیرنگ در اینجا ست:

۱

گره بر سر بند احسان مزن

که این زرق و شید است و آن مکر و فن

ولیکن تو بستان، که صاحبخرد

از ارزانفروشان به رغبت خرد.

معنی تحت اللفظی:

کیسه احسان را باز بگذار و هرگز نبند.

برای اینکه احسان، کردوکاری مبتنی بر ریا و مکر و فریب است.

از طریق احسان، سود کلانی به جیب بزن.

همانطور که خردمندان از ارزانفروشان، با میل و رغبت خرید می کنند.

از این رو ست، که مرد پوشیده چشم، به سبب «گره بر سر بند کیسه احسان نزدن»، مکر و فن به کار می برد و «از ارزانفروشان به رغبت می خرد.»

سعدی

دیالک تیک گدا و توانگر

را

به شکل دیالم تیک ارزانفروش خر و ارزانخر خردمند بسط و تعمیم می دهد.

توانگر بر سر گدا

کلاه می گذارد:

پشیزی به او می دهد و در آخرت، غرفه بهشتی می خرد.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (۲۴)

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

تئوری تاریخ در فلسفه بورژوازی واپسین

ادامه

۱۱

  • رانکه بدین طریق بلایای زیر را بر سر علم می آورد:

الف

اولا علم را به رلاتیویسم تاریخی محکوم می کند.

ب

  • ثانیا علم را به صرفنظر از درس آموزی از تاریخ محکوم می کند.

پ

  • ثالثا علم را به صرفنظر از راهنمائی انسان در تأثیرگذاری بر سیر تاریخ محکوم می کند.

۱۲

  • این «هیستوریسم» (تاریخگرائی) بیگانه با توسعه تاریخی بی جواب نمی ماند.

مراجعه کنید

به

تاریخگرایی

(هیستوریسم)

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12237

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12248

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12253

۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12258

پایان

۱۳

  • اما از آنجا که واکنش بر آن نیز همان پیش شرط های «هیستوریسم» را مبنای کار قرار می دهد، یعنی بر فرضیه واره ای استوار بوده که بنا بر آن برای بشریت حرکت پیشرفتمند قانونمندی وجود ندارد، حاصلی جز روی بر تافتن از تفکر تاریخی به همراه نمی آورد.

۱۴

  • این قضیه را در نوشتجات دوره جوانی نیچه تحت عنوان «سود و زیان تاریخ برای زندگی» (سال ۱۸۷۱) مشاهده می کنیم:

الف

  • این یعنی اولا «روی برتافتن از شدن (تحول)» (به قول نیچه)

ب

  • ثانیا روی آوردن به «آنچه که به تاریخ، خصلت ابدی و همیشه همان می بخشد.»

پ

  • ثالثا روی آوردن به انواع فناناپذیر در گونه های بی پایان.

۱۵

  • چون این دو موضعگیری که همدیگر را مشروط می سازند، نتیجه فقدان دورنمای تاریخی عینی بوده اند، تعجبی ندارد که ایدئولوگ های بورژوائی واپسین تا عصر حاضر اگر چه در باره بحران «هیستوریسم» بسیار نوشته اند، ولی آخر سر از حد این دو موضع و یا از حد تلاش در جهت ذوب اکلکتیکی (التقاطی) آندو پا فراتر نگذاشته اند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ج) «جامعه صنعتی»

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۱

  • «جامعه صنعتی» مفهوم سانترال (مرکزی) فلسفه، جامعه شناسی و اقتصاد معاصر بورژوایی است که توسط ایده ئولوگ های امپریالیستی بر ضد مفاهیم جامعه کاپیتالیستی و جامعه سوسیالیستی که به طور اجتماعی ـ طبقاتی توسط مارکسیسم ـ لنینیسم تعیین شده اند، به کار برده می شود.

۲

  • سران راستگرای سوسیال ـ دموکراسی نیز در نگرش های سیاسی خود بر مفهوم «جامعه صنعتی» تکیه می زنند.

۳

  • مفهوم «جامعه صنعتی» منکر کلیه تفاوت های اجتماعی ماهوی میان کاپیتالیسم وسوسیالیسم است.

۴

  • مفهوم «جامعه صنعتی» کلیه فرماسیون های اقتصادی ـ جامعتی موجود در دوران کنونی را بنا بر معیار فنی ـ سازمانی بی غل و غش ارزیابی می کند.

۵

  • بدین طریق، تفاوت های طبقاتی اساسی و تعیین کننده میان کاپیتالیسم و سوسیالیسم مخدوش می گردند و کلیه مسائل تکاملی (توسعتی) دو سیستم جامعتی یاد شده، نه بنا بر فرم مالکیت متفاوت بر وسایل تولید، بلکه بنا بر فن و استفاده از فن توضیح داده می شوند.

۶

  • مفهوم «جامعه صنعتی» به لحاظ علمی فاقد ارزش است.

۷

  • مفهوم «جامعه صنعتی» فاقد فونکسیون معرفتی است.

(یعنی

به درد شناخت نمی خورد.

مترجم)

۸

  • مفهوم «جامعه صنعتی» فقط و فقط برای دفاع از مناسبات تولیدی کاپیتالیستی است.

  • مراجعه کنید به تئوری همگرایی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3536

پایان

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۶۲)

میم حجری

https://hadgarie.blogspot.com/2023/10/blog-post_65.html

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۵)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

سکنه اروپا

در سال ۱۳۴۶ میلادی

اشاعه پاندمی طاعون

را

تقصیر خلق یهود قلمداد می کنند.

توطئه تئوری دیگری سر هم بندی می شود،

مبنی بر اینکه خلق یهود در همدستی با شیطان

در چاه های آب سم ریخته اند و خلایق با خوردن آب سمی، طاعون گرفته اند.

بر اساس این توطئه تئوری

قتل و طرد و تبعید و غارت فجیع و همه جانبه خلق یهود

صورت می گیرد.

کین و نفرت به خلق یهود

رفته رفته به منتالیته (روحیات) خلایق خر و خردستیز و خون آشام مبدل می شود.

خلق یهود

به مثابه مظهر شر قلمداد می شود که گویا به طرز موذیانه در صدد امحای مسیحیان جهان و سلطه بر جهان است.

بدین طریق

زمینه برای پروگروم های مکرر هموار می گردد:

توطئه تئوری سم ریزی در چاه های آب

به

پروگروم طاعون

منجر می شود.

توده های یهودی

کشتار و ضمنا در به در از شهرها می شوند و دار و ندارشان غارت می شود.

فقط در آلمان

۱۰۰ همبود (اجتماع) یهودی تار و مار و تخریب می گردد.

وقتی ده سال بعد

(۱۳۵۱)

پاندمی طاعون پایان می یابد،

کلیه مراکز زندگی خلق یهود در آلمان از بین رفته است

و

مراکر اصلی سکونت خلق یهود به اروپای شرقی منتقل شده است.

یهودیان

رفته رفته

در قرن ۱۷

به آلمان برمی گردند.

در قرن ۱۸

(۱۷۸۹)

انقلاب بورژوایی در فرانسه پیروز می شود

و

شعار برنامه ای اش

(آزادی، برابری، برادری)

به

آلمان هم می رسد.

در نتیجه برابر حقوقی خلق یهود با مسیحیان رواج می یابد

که

به

«رهایش خلق یهود»

معروف است.

اکنون

خلق یهود

حواشی جامعه را ترک می کند و جزو برابر حقوق جامعه می شود.

ادامه دارد.

خودآموز خوداندیشی (بخش هفتاد و هفتم)

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد

و

نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن

را

باید مثل هرعلم،

در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی)

۷۶۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13222

۷۶۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13229

۷۶۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13234

۷۶۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13239

۷۶۵

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13242

۷۶۶

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13245

۷۶۷

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13249

۷۶۸

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13253

۷۶۹

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13256

۷۷۰

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13262

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (۲۳)

پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

تئوری تاریخ در فلسفه بورژوازی واپسین

ادامه

ت

لئوپولد فون رانکه

(۱۷۹۵ ـ ۱۸۸۶)

مورخ

استاد دانشگاه

سیاستمدار پروس

۱

  • نتیجه نهائی این محرومیت از داشتن دورنمای تاریخی را می توان حتی در آثار لئوپولد فون رانکه به وضوح دید:

۲

  • لئوپولد فون رانکه در سال ۱۸۳۰ میلادی در بررسی تاریخ و فلسفه اش و در سال ۱۸۵۴ میلادی در سخنرانی هایش راجع به اعصار تاریخ جیدتر‍‍‍‍، بر ضد درک تاریخی «فلسفه تاریخ»، مبنی بر این که «بنی نوع بشر را در پیشرفت لاینقطع و در معراج بی وقفه به سوی کمال می بیند»، موضعگیری می کند.

۳

  • به نظر رانکه پیشرفت قابل قبول تنها در دو عرصه زیر وجود دارد:

الف

  • «در رابطه با شناخت

ب

  • در رابطه با تسلط بر طبیعت.»

۴

  • رانکه استفاده از مفهوم پیشرفت در مورد مسائل زیرین را مجاز نمی داند:

الف

  • در مورد هستی (دا زاین) اخلاقی و یا مذهبی فردی

ب

  • در مورد تشکیل نوابغ هنری، شعری، علمی و دولتی.

  • زیرا اینها به نظر او، منشاء الهی بی واسطه دارند.

پ

  • در مورد علوم انسانی منفرد، مثلا فلسفه و سیاست

ت

  • در پیوند قرن ها به طور کلی.

  • چون به نظر او هر قرنی خادم قرن دیگر نیست.

۵

  • رانکه «از نقطه نظر ایده الهی بر آن است که بشریت تنوع بی پایانی از توسعه ها را در خود نهفته دارد که یکی پس از دیگری بروز می کنند.

  • البته بر طبق قوانینی که برای ما نامعلوم و اسرارآمیزند و تفکر ما گنجایش آنها را ندارد.»

۶

  • رانکه از این رو، تئوری پیشرفت روشنگری را دور می اندازد و خواهان «نگرش بیطرفانه» و «تاریخ شناسی عینی» می شود.

۷

  • این اما به معنی صرفنظر کردن از تعمق در شناخت قوانین توسعه تاریخی است که با قطع رابطه با تئوری پیشرفت روشنگری پیوند تنگاتنگ دارد.

۸

  • زیرا فرضیه بندی رانکه مبنی بر این که در عرصه اجتماعی پیشرفتی وجود ندارد، خود نه بیطرفانه است و نه عینی.

۹

  • رانکه بدین طریق، پیشاپیش برای علوم وظایف زیر را تعیین می کند:

الف

  • قناعت بر گردآوری فاکت ها و الحاق آنها به یکدیگر

ب

  • قناعت به «توصیف تمایلات مسلط بر قرن»

۱۰

  • به عبارت دیگر، درخواست رانکه مبنی بر برخورد بیطرفانه، کار را به آنجا می کشاند

  • که

الف

  • اولا «چیزها را آن سان که هستند، بپذیریم»

ب

  • ثانیا از تجزیه و تحلیل و ارزیابی آنها در چارچوب توسعه بالنده تاریخی، در شدن و فنا شدن شان، صرفنظر کنیم.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ص) صنعت (۴) (بخش آخر)

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۲۶

  • صنعت متعلق به خلق عمدتا تضمین رفع حوایج جامعه سوسیالیستی را به عهده دارد.

۲۷

  • صنعت متعلق به خلق سهم تعیین کننده ای در تقویت پایه مادی ـ فنی سوسیالیسم در جمهوری آلمان دموکراتیک را، در تغلیظ (فشرده سازی) تولید جامعتی را، در تعمیق تقسیم بین المللی ـ سوسیالیستی کار و همکاری و توسعه تناسبی مبتنی بر پلان اقتصاد ملی را به عهده دارد.

۲۸

  • بدین طریق نیل به عالی ترین درجه از رشد حتی الامکان درآمد ملی و به مؤثرترین طرز استفاده از درامد ملی برای تضمین انجام وظایف تعیین شده در پلنوم هشتم حزب امکان پذیر می گردد.

۲۹

  • صنعت در جمهوری آلمان دموکراتیک به رشته های زیر تقسیم بندی می شود:

الف

  • صنایع مواد اساسی

ب

  • صنایع مربوط به فلزات

پ

  • صنایع سبک

ت

  • صنایع عذایی و تنقلات

۳۰

  • جمهوری آلمان دموکراتیک جزو دول صنعتی پیشرفته است.

۳۱

  • پلان ینجساله (۱۹۷۱ ـ ۱۹۷۵)، افزایش ۳۴ ـ ۳۶ درصدی تولید صنعتی در مقایسه با سال ۱۹۷۰ را و ارتقای ۳۵ ـ ۳۷ درصدی راندمان کار صنعتی را الزامی می سازد.

۳۲

  • در سال ۱۹۷۲، در جمهوری آلمان دموکراتیک حدود ۱۱ هزار کارخانه صنعتی با ۸/۲ میلیون کارگر و کارمند مشغول کار بوده اند و تولید ناخالص صنعتی بالغ بر ۱۶۰ میلیارد مارک بوده است.

۳۳

  • صنایع جمهوری آلمان دموکراتیک به انضمام صنایع دستی و به استثنای صنایع ساختمانی در سال ۱۹۷۲ دوسوم کل تولید جامعتی را به عهده داشته اند.

پایان

خود آموز خود اندیشی (۷۷۰)

Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

بگفت:

«ای فلان، ترک آزار کن

یک امشب به نزد من افطار کن.»

به خلق و فریب اش گریبان کشید

به خانه در آوردش و خوان کشید.

معنی تحت اللفظی:

مرد نابینا به گدای گریان گفت:

«دست از خود آزاری بردار و میهمان من باش.»

بعد

با خوش اخلاقی گولش زد و به خانه اش برد و برایش سفره پهن کرد.

سعدی

در این دو بیت شعر،

مرد پوشیده چشمی را سراغ سائل پر خشم و کین می فرستد.

برای پذیرش دیالک تیک داد نقد و ستد نسیه باید هم کور و کودن بود.

اما لحن سعدی را در بیت دوم باید تماشا کرد:

«به خلق و فریبش گریبان کشید، به خانه در آوردش و خوان کشید!»

مرد پوشیده چشم کلاه بزرگی سر سائل پریشان می گذارد،

به او کلک می زند

و

با خوش اخلاقی و چرب زبانی به خانه می برد و خوان می گسترد.

خدعه و نیرنگ مرد پوشیده چشم به چه دلیل است؟

ادامه دارد.

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۴)

درنگی

از

یدالله سلطانپور

همانطور که ذکرش گذشت،

آنتی یهودائیسم (یهودا ستیزی)

وقتی شروع می شود که مسیحیت از یهودیت انشعاب می کند

و

یهودیان

را

قاتل مسیح (محارب خدا) قلمداد می کند که مورد غصب الهی قرار گرفته اند و به سرگردانی در جهان محکوم شده اند.

مرکز آنتی یهودائیسم (یهودا ستیزی)

اروپا بوده است.

ولی تا قرن یازدهم

هنوز

خصلت خصومت فیزیکی ضد یهودی به خود نمی گیرد.

اما خلق یهود از خیلی از حقوق اجتماعی محروم می گردد.

تنها کارهایی که یهودیان مجاز به انجام برای امرار معاش اند،

کارهایی است که مسیحیان مجاز به انجامش نیستند.

از قبیل رهن و ربا و غیره.

برخی از بانکداران یهودی ثروتمند می شوند

و

تهمت مال اندوزی به خلق یهود زده می شودو

تهمتی

که

کماکان

رواج دارد.

این تهمت وسیعا تبلیغ می شود.

حتی در رمان ها و کاریکاتورها و غیره.

مثلا در رمان شکسپیر تحت عنوان «فروشنده وندیگ»

اوج آنتی یهودائیسم (یهودا ستیزی) مسیحی

سال ۱۰۹۶ است که جنگ های صلیبی مسیحیان شروع می شوند.

چنگ های صلیبی

به ظاهر بر ضد مسلمین اند.

ولی اعلام می شود که دشمنان خدا در شهرهای ما و میان ما هستند

و لزومی به لشگرکشی به کشورهای دیگر نیست.

بدین طریق

لاشخورها و صلیبیان به کشتار یهودیان و غارت دار و ندارشان مبادرت می ورزند.

این جنایات لاشخورهای مسیحی

را

پروگروم

می نامند.

پروگروم ها در اروپا به کرات صورت می گیرند.

ولی

به ویژه

در قرن چهاردهم اوج می گیرند.

در سال ۱۳۴۶ پاندمی طاعون اشاعه می یابد و تقریبا یک سوم جمعیت اروپا می میرند.

طاعون

زمینه فکری لازم را برای تئوری های توطئه فراهم می آورد.

باعث و بانی طاعون

را

خلق یهود محارب با خدا

قلمداد می کنند

و

قتل و غارت و قلع و قمع خلق یهود اوج می گیرد.

اتفاقا

با اشاعه پاندمی کرونا نیز از همین توطئه تئوری ها بر ضد خلق یهود

رواج می یابند.

ادامه دارد.

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ص) صنعت (۳)

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

۲۰

  • صنعت در کشورهای سوسیالیستی پایه اقتصادی مهم دولت سوسیالیستی است.

۲۱

  • صنعت در سال ۱۹۷۰ در تولید درآمد ملی به میزان زیر سهیم بوده است:

الف

  • ۶۲ درصد در چکوسلواکی

ب

  • ۶۱ درصد در جمهوری آلمان دموکراتیک

پ

  • ۵۸ درصد در جمهوری خلق لهستان

ت

  • ۵۲ درصد در اتحاد جماهیر شوروی

۲۲

  • توسعه صنعت در کشورهای سوسیالیستی نقش بسیار مهمی در اجرا و انجام وظایف اقتصادی، اجتماعی و علمی ـ فنی دارد.

۲۳

  • صنعت متعلق به خلق در جمهوری آلمان دموکراتیک در جریان تحول آنتی فاشیستی ـ دموکراتیکی از طریق سلب مالکیت از کارخانجات متعلق به تبهکاران جنگی و فعالین نازی تشکیل یافته است.

۲۴

  • صنعت جمهوری آلمان دموکراتیک از آن به بعد که در کل مالکیت خلقی تمامجامعتی، فرم مالکیتی اصلی بوده است، به طرز پلان بندی شده ای توسعه داده شده و مدرنیزه (نوسازی) شده است.

۲۵

  • توسعه فراتر صنعت به برکت برنامه حزب سوسیالیستی متحده آلمان، مصوبات پلنوم هشتم حزب و وظایف مطروحه در برنامه بغرنج برای تعمیق و تکمیل هر چه بیشتر همکاری و توسعه انتگراسیون (همپیوندی) اقتصادی کشورهای عضو شورای همیاری متقابل تعیین می شود تا مطالبات روز افزون جامعه سوسیالیستی در زمینه تولید مؤثرتر وسایل تولید و وسایل مصرفی امکان پذیر گردد.

ادامه دارد.