میم حجری

 

۳۲۱ 

 سنگ سخنگو

 بسپاریم

بر سنگ مزارمان

تاریخ نزنند

تا آیندگان ندانند

بیعرضگانِ این برهه از تاریخ

ما بوده ایم.

 

خسرو گلسرخی

 

 سگ سخن جو
 

بی عرضه مفهوم دقیقی نیست.

بی شعور مفهوم دقیقی است.

 

۳۲۲  

 سنگ سخنگو

 

 Bild könnte enthalten: 1 Person, sitzt, Text „Wer die Freiheit aufgibt, um Sicherheit zu gewinnen, FREIE MEDIEN 790) 706- Franklin Benjamin der wird am Ende beides verlieren.“

 

کسی که برای کسب امنیت، از آزادی صرفنظر می کند،

آخر سر

از هر دو محروم می گردد.

 بنیامین فرنکلین

(۱۷۰۶ ـ ۱۷۹۰) 

 

 سگ سخن جو

 

اگر

 آزادی، 

آزادی به معنی حقیقی کلمه باشد 

و

 نه

 به معنی بورژوایی ـ بند تنبانی آن،

به 

ازای امنیت 

داد و ستد نمی شود.

 

منظور بنیامین از آزادی

هرج و مرج و خر تو خر بوده است.

 

آزادی یعنی شناخت ضرورت (جبر) و خروج از خریت.

 

 ۳۲۳

 سنگ سخنگو

 

ما حتی کیفیت زندگی‌مون در حد حیوانات هم نیست. 

حیوانات حداقل سکس می‌کنن

 

 سگ سخن جو
 

تو دد شناس نئی جان سگ

خطا اینجا ست.

 

اگر از میمون و موش و خرگوش 

  صرفنظر کنیم،

حیوانات 

منضبط ترین موجودات در زمینه جفتگیری اند.

 

مثال:

روباهان 

یکبار در سال در هفته معینی با زوج خود جفتگیری می کنند.

حتی حشرات اهل لهو ولعب نیستند.

در روز معینی از سال

میلیون ها حشره با هم جمع می شوند و جفتگیری می کنند.

 

نباتات هم به همین سان.

 

استثناء میامین و موش ها و خرگوش ها و قورباغه ها هستند

و

اشراف زاده ها، آخوندها و بورژواها.

 

۳۲۴  

 سنگ سخنگو

 

هی می‌گن بچه بیارید چون ۲۵ سال دیگه جمعیت رشدش منفی می‌شه، بگذریم که شغل و پولی نیست، یه کار درست درمون هم برای مهار کرونا نمی‌کنن. 

این جوونا که دارن یکی یکی پر پر میشن، 

جمعیت نیستن؟

  

 

سگ سخن جو

 

خیلی ها 

حرف می زنند

نه به این دلیل که حرفی برای گفتن دارند.

 

بلکه به این دلیل که حرفی زده باشند و خلایق نگویند 

که این زباله های سیاست پیشه 

انگل اند و مفت خورند

 

موقع پیروزی عنگلاب اسلامی

جمعیت کشور ۳۰ میلیون بوده 

و در عرض ۴۰ سال نکبت

 سه برابر شده است.

کمیتی کلان بدون کیفیتی ناچیز.

 

۳۲۵

 سنگ سخن گو
 

ناامید میشم و ناراحت میشم و تحت فشار عصبی طی می‌کنم و اینا هی جمع میشن رو هم. 

بعد یه روز فوران می‌کنن.

 

 سگ سخن جو

 

این 

همان قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی تدریجی به تغییرات کیفی جهشی و ناگهانی

است.

 

دیالک تیک

چیزی عینی است.

 

ادامه دارد.