رخشنده اعتصامی

(۱۲۸۵ – ۱۳۲۰)،

معروف به پروین اعتصامی

درنگی

از

میم حجری

پا به هرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست

معنی تحت اللفظی:

در گلستان هر گوشه که بنگری، گلی هست.

همه جا زیبارویی وجود دارد.

پروین

در این بیت شعر،

دیالک تیک طبیعتی و جامعتی

را

به شکل دیالک تیک برگ گل زیبا و شاهد رعنا بسط و تعمیم می دهد

و

به خواننده و شنونده شعر معرفی می کند.

منظورش این است که نه قحط گل است و نه قحط زیبایی.

ضمنا زیبایی، عینی است و نه میلی.

بلبل هم نباشد، گل زیبا ست.

باغبانان همگی بیدارند
چمن و جوی مصفائی هست

معنی تحت اللفظی:

در گلستان باغبانان بیشماری بیدار و در کارند.

به همین دلیل، گل و چمن و جوی مصفا وجود دارد.

پروین

در این بیت شعر،

دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت

را

به شکل دیالک تیک مولد (تولید کننده) و مولود (تولید شده)

و

به شکل دیالک تیک باغبان و گلستان بسط و تعمیم می دهد.

پروین

ضمنا

از قول گل، اثبات می کند که گل تک واحدی تحفه نطنز نیست.

هر گلی بود و نبود و زشتی وزیبایی خود

را

مدیون زحمتکشان است.

اگر باغبانان زحمتکش نباشند، جهان به گلخنی تهوع انگیز مبدل می شود.

ادامه دارد.