فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تضاد (۱۰)
پروفسور گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۵
تضاد در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی
ادامه
۹
- لنین در شرایط تغییر یافته گذار از سرمایه داری به امپریالیسم و با توجه به توسعه شتابان معارف علوم طبیعی، در نقطه عطف قرن، به دفاع از اصول مارکسیستی در مقابل رویزیونیسم در جنبش کارگری و در مقابل ایدئالیسم و پوزیتیویسم در علوم طبیعی بر می خیزد.
۱۰
- لنین در آثار فلسفی ـ نظری خود، به ویژه در «ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم» و در ارثیه فلسفی خود، آموزه مارکسیستی تضاد را توسعه و تکامل هرچه بیشتر می بخشد.
۱۱
- آموزه تضاد دیالک تیکی به مثابه وحدت اضداد واقعی در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی دارای اهمیت بزرگی است.
۱۲
- مارکس آموزه تضاد دیالک تیکی را «سرچشمه تمامی دیالک تیک» می نامد.
- (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۶۲۳، تذکره ۴۱)
۱۳
- لنین در این آموزه مارکس، «هسته دیالک تیک» را می بیند.
- (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۲۱۴)
۱۴
- آموزه دیالک تیکی تضاد، تضادهای درونی چیزها، روندها، سیستم ها و غیره جهان مادی را به مثابه علت و نیروی محرکه حرکت و توسعه آنها در نظر می گیرد.
۱۵
- بنا بر آن، ماده دیگر برای حرکت و توسعه خود به محرک خارجی (الهی) نیاز ندارد.
۱۶
- ماده را باید در خود جنبی آن در نظر گرفت، که پیدایش، توسعه و حل تضادهای عینی آن نیروی محرکه آن را تشکیل می دهند.
ادامه دارد.
+ نوشته شده در جمعه سیزدهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 9:23 توسط سیاوش زهری
|