Ist möglicherweise ein Bild von Text

میم حجری

عرفان
فرمی از خردستیزی و خر پروری است.


در بیت بیت دیوان خواجه شیراز
مشخصات مهم عرفان به چالش کشیده می شود:
تزویر
تقیه
تظاهر
توطئه
تخریب
مکر و فریب
قلدری
....


عمارت تئوریکی عرفان ستیزی حافظ

را
سعدی
بنا کرده است:
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم:
«میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را؟»

گفت:
«آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج
وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را.»


همه مذاهب جهان
عرفان خاص خود را دارند.


مریدان عرفان
فقط خرد و شخصیت ندارند.


چه بسا
ادرار مراد خود را با اشتها می نوشند
و
بر سر مدفوعاتش از روی جنازه همدیگر می گذرند.


خانقاه ها

چه بسا
محل به تخت کشیدن زنان و نران توسط مرادان زن و نر است.


خمینی هم طرفدار عرفان بود.

پایان