جمعبندی

از

مسعود بهبودی 

 

ویرایش:

 

میم کلانتر

 

شدیم از ترس زمین لرزه

فراری از خانه ها

و

خوابنده در خیابانہا

 

به قول بعضی ھا:

«از کرونا بترسیم یا از زمین لرزه؟»

 

۱

به باور دهقانان

خدا از هرکس بیشتر خوشش آید

بیشترین بلا را بر سرش آرد.

 

۲

به همین دلیل

در

منشاء خدایی جمهوری جهل و جنایت و جنون

نباید تردیدی داشت.

 

۳

به قول امام جمعه سکسی دانش کاه تهران

امام زمان گفته:

«سید علی جانی

جانان ما ست.»

 

ویرایش:

 

میم کلانتر

 

چاه های نفت زیر پا دارم

و

هیزم نان بر پشت.

 

به چه امید ببندم

در کشوری که سر هر کوچه اش

صندوقی برای یاری به فقرا ست

و

من در آتش فقر می سوزم؟

 

۱

باز هم

بر تو

صد «زنده باد»

که

می بینی.

 

۲

زنده آنانند که می بینند.

 

۳

در جامعه ـ تئوری طویله طبقاتی

بهشت واهی جاودان برای فقرا ست

و

بهشت مادی گذرا برای اغنیا.

 

۴

به

قول مشد علی

امیرالمؤمنین

انباشت ثروت کلان

در

قطبی

نتیجه انباشت ذلت کلان

در

قطب دیگر

است.

 

۵

مفهوم ثروت باد آورده

خرافه ای بیش نیست.

 

۶

صد ها هزار شکر بر کرونا

که

قیمت طلای سیاه

کمتر از تره

شده است.

 

۷

روایت می کنند که سران ولایت

شب ها

مخفیانه

طعام به کلبه ایتام می برند

چرا

که

هم

پیروان مشد علی اند

و

هم

به

هنگام خروج از مادر

یا علی گفته اند.

 

برای آشنایی با هر رشته علمی، فقهی، فلسفی، فالگیری، هنری و غیره

باید تعریف مفاهیم هر کدام از انها را فرا گرفت.

 

۱

مفاهیم (مثلا واژه ها)

خشت های اساسی عمارت اندیشه اند.

 

۲

هر طلبه ای در هر حوزه عوامیه و عرعریه

هر دانشجوی رشته های زیر

بیولوژی

فیزیک

شیمی

...

هم

با

آموزش تعریف مثلا

نماز

خمس

زکات

حج

و

سلول

جذب و دفع

سوخت و ساز

اکسیداسیون و احیا

اتم

مولکول

...

شروع به آشنایی با

شریعت و علوم می کند.

 

۳

ما

۲۰ سال

است

که

تعریف مفاهیم فلسفی را

و

اخیرا

جامعه شناسی

را

ترجمه و منتشر و استفاده از انها را تمرین می کنیم.

 

۴

اجنه می خوانند و کیف جن میکنند

 

۵

جمارانیان

اما

به دنبال عکس و عرعر و عوامفریبی اند.

 

ارامنه

در روزهای ۹-۸ ماه مه ۱۹۴۵، جنگ جهانگیر دوم نظام سرمایه بر علیه پرولتاریای جهانی پایان گرفت

 

۱

جنگ جهانی دوم

بسان جنگ جهانی اول

فرمی از مبارزه درونطبقاتی بوده است.

 

۲

جنگ جهانی دوم

بسان جنگ جهانی اول

قبل از همه

جنگ جوامع امپریالیستی با یکدیگر بوده است.

 

۳

در جنگ جهانی اول

پرولتاریای جهانی تحت رهبری احزاب سوسیال ـ دموکرات

موافق جنگ بوده است.

 

۴

بدون حمایت احزاب سوسیال ـ دموکرات و لیبر و کار

اصلا شروع نمی شد.

 

۵

در جنگ جهانی دوم

هم

حزب ک. شوروی تحت رهبری استالین خرفت و خر

متحد فاشیسم آلمان بوده است و از حمایت همه جانبه فاشیسم کوتاهی نکرده است.

درست به همان سان که حزب توده خرفت و خر

از

فوندامنتلیسم شیعی

حمایت کرده است

 

و این خریت

برای هر دو بسیار گران تمام شده است.

 

۶

تحلیل خرکی و پفک نمکی

باید

با تحلیل علمی و انقلابی جایگزین شود

 

۷

اگر ارامنه نمی خواهند که عوام واره و عوامفریب باشند.

 

مشد علی

حافظ سرنوشتگرا و یا تقدیر گرا بوده است.

 

۱

حافظ

لات و لاشخور بوده است.

 

۲

حافظ

شبیه شاملو بوده است.

 

۳

حافظ

بخش مزخرف و منفی و معیوب فلسفه سعدی

را

بخش خرافی، ضد عقلی و عرفانی و خرکی فلسفه سعدی

را

بی سر وصدا

از ان خود کرده

و

به زبان شیوای خود

توسعه داده و وسیعا و عمیقا تبلیغ کرده است.

 

۴

حافظ

توان تفکر نداشته است تا طرفدار مکتبی باشد.

 

۵

حافظ هر چه دارد از سعدی دارد

اگرچه بسان شاملو

از ذکر منبع عندیشه هایش

اکیدا

امتناع می ورزد.

 

۶

برخی از الغای (الاغ های) فئودالی ـ بورژوایی ـ جمارانی

سعدی

را

جبرگرا

جا زده اند.

 

۷

سعدی

جبرگرا نیست.

 

۸

سعدی و تحت تأثیر او

حافظ

مشیت الهی گرا

هستند.

 

۹

مشیت الهی

یکی از دگم های اساسی مسیحیت و اسلام است.

 

۱۰

جبرگرا

دترمینیست است

و

به

قوانین و قانونمندی های عینی هستی

پایبند است

و

ایمان دارد.

 

۱۱

دگم مسیحی ـ اسلامی مشیت الهی

هستی 

را

قانونمندی زدایی 

می کند.

 

۱۲

خدا

بسان قبله عالم

اراده می کند

و

تل آتش

گلستان می شود.

 

کره قمر

دو شقه می شود.

 

رودخانه نیل

تلی از اتش می شود

 

۱۳

اینجا

قوانین و قانونمندی های عینی هستی

زرشک و کشک می شوند.

 

۱۴

البته این طرز تفکر

در تحلیل نهایی

به مطلق کردن مقوله فلسفی جبر و به انکار اختیار ادمیان

و تام الاختیار بودن قبله عالم آسمانی و در واقع زمینی

منجر می شود.

 

۱۵

این طرز «تفکر» ز منجلاب تئوری تسلیم و تمکین و رضا سر در می اورد.

 

اساتیر

در اصل عربی نیست و لزومی ندارد

اساطیر

نوشته شود

ریشه اش واژه استوریای یونانی است.

علی علیه السلام

 

۱

اسطوره

اساطیر

و

علم الاساطیر

واژه های عربی کلاسیک جا افتاده برای مفاهیم میت و میتولوژی

اند.

 

۲

از فلسفه عربی

که فلسفه ای قدیمی تر و غنی تر و «غربی» تر و حتی غربی تر از غربی بوده است

به زبان فارسی آمده و اهلی شده است.

 

۳

فلسفه عربی

حتی قوی تر، غنی تر و قدیمی تر از فلسفه کاتولیکی و اروپایی و کلیسایی بوده است

 

۴

اگر

آثار فلسفه آنتیک (یونان باستان کلاسیک) به عربی ترجمه نشده بود،

فقهای مسیحی (مثلا قدیس توماس فون اکوین)

اصلا

نمی توانستند با فلسفه ارسطو

آشنا شوند

و

فلسفه و فقه کاتولیکی را سر و سامان ببخشند.

 

۵

یعنی

ایران فلسفه فقیر

که سهل است

حتی اروپا

مدیون فلسفه عربی است.

 

۶

طرز «تفکر» لغت نامه ای

میراث فئودالیسم است.

 

۷

البته بهتر از هیچ است.

 

۸

ولی برای فاطی

تنبان نمی شود.

 

۹

بیشتر به درد خودفریبی و عوامفریبی می خورد.

 

۱۰

تحریف طرز نگارش واژه های اهلی شده

و نه واژه هایی از قبیل طهران و جلاب و غیره

فرمی از خردستیزی آگاهانه و ناآگاهانه است

و

آب به آسیاب طبقه حاکمه کثافت امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی به مراتب کثیفتر

می ریزد.

 

۱۱

روحانیت کثافت شیعی

بدترین صدمات و لطمات جبران ناپذیر

را

بر زبان فارسی و فکر و فرهنگ ایران

وارد آورده است.

 

سایه

 

روزگارا

قصد ایمانم مکن

زآنچه می گویم، پشیمانم مکن

 

گر بدی گیرد جهان را سر به سر

از دلم امید خوبی را مبر

 

۱

یکی از دوستان ما این شعر سایه را تحلیل کرده است.

 

۲

اما تحلیل شعر و هر اثر هنری دیگر (منظور زباله در زر ورق شعر و هنر نیست)

هرگز به اتمام نمی رسد و استکمال نمی یابد.

 

۳

ما برخی از اشعار صدها بیتی فروغ را

به همین دلیل

چه بسا

دو و یا سه بار

البته از زوایای متفاوت تحلیل کرده ایم.

 

۴

و حالا این دو بیت از مرثیه بلند سایه.

 

۵

روزگار

هم مفهوم اصلی این دو بیت سایه و هم مخاطب او ست.

 

۶

اما منظور سایه از روزگار چیست؟

 

ادامه دارد.