تأملی در مسله ملی (۸) (قسمت اول)
بررسی هایی پیرامون مسئله ملی و مبانی موضع گیری مترقی در باره آن
نوید نو
مطلب دریافتی
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
از سوی دیگر
متمرکز کردن توده های مردم بر روی مفاهیمی چون ملیت و ملی گرایی،
امکان هدایت ستیز فزاینده ی طبقاتی ناشی از شکاف روز افزون میان طبقات اجتماعی متخاصم
را،
به
مجرای بی خطر و سود آور «مجادلات ملی»
فراهم می کرد و می کند .
اما
ملی گرایی مانند هر پدیده ی دیگری
حاوی وجه دیگری نیز است :
قطعا تلاش در راستای رفع ستم ملی برای ملل تحت انقیاد ،
سویه ی مترقی آن است.
به بیان دیگر
میان ناسیونالیسم استعمارگران و ناسیونالیسم استعمار شوندگان
تفاوت جدی وجود دارد:
تلاش ملی گرایان فرانسوی
برای حفظ الجزایر به عنوان مستعمره
و
مبارزات رهایی بخش ملی گرایان الجزایری بر ضد استعمارگران
نمونه ای از دو سویه ی متضاد ملی گرایی اند.
۱
از سوی دیگر
متمرکز کردن توده های مردم بر روی مفاهیمی چون ملیت و ملی گرایی،
امکان هدایت ستیز فزاینده ی طبقاتی ناشی از شکاف روز افزون میان طبقات اجتماعی متخاصم
را،
به
مجرای بی خطر و سود آور «مجادلات ملی»
فراهم می کرد و می کند .
از این جمله مؤلف
طرز تحلیل فونکسیونالیستی ـ پراگماتیستی
او
عربده می کشد:
مؤلف
به
عوض تحلیل عینی مسئله ملی و مفاهیم ملت و ملیت و ناسیونالیسم و غیره
به
پیامدهای پراگماتیستی ناشی از تلاش برای حل مسئله ملی
می پردازد
و
همانجا
در جا می زند و سرگیجه می گیرد.
در
کله مؤلف
توده
اوبژکت بی همه چیزی
است.
آلت دست این و آن است
تا
به
نفع خود
مورد استفاده قرار دهند.
توده
انگار
فاقد منافع خاص خویش
است.
توده
انگار
توپ فوتبال در میدان مسابقه بورژوازی و پرولتاریای بی غل و غش ست.
۲
اما
ملی گرایی مانند هر پدیده ی دیگری
حاوی وجه دیگری نیز است:
قطعا تلاش در راستای رفع ستم ملی برای ملل تحت انقیاد ،
سویه ی مترقی آن است.
در
ذهن مؤلف
مسئله ملی
در
جوامع کثیرالمله
با
انقلاب ملی ـ دموکراتیک
در
جوامع نیمه فئودالی ـ نیمه مستعمراتی
و
یا
فئودالی ـ مستعمراتی
مخلوط می شود
و
گیجی و سرگیجه مؤلف و خواننده
نتیجه این اختلاط سوبژکتیویستی
است.
این
همان نامه مردم و نوید نو
است
که
به
ضرب شلاق
حتی
حاضر به قبول تعریف مارکسیستی - لنینیستی مفاهیم ملی و دموکراتیک
نیست
و
طویله جماران
را
در
مرحله انقلاب ملی ـ دموکراتیک
می پندارد و می قبولاند.
به زعم حضرات
ببخشید
مؤلف
تلاش در راستای رفع ستم ملی برای ملل تحت انقیاد ،
سویه ی مترقی ناسیونالیسم (ملی گرایی)
است.
تحریف جنبش رهایی بخش ملی
با
استفاده از مفهوم ناسیونالیسم
به
همین می گویند.
بدین طریق و با این ترفند
محتوای ضد فئودالی و ضد استعماری جنبش رهایی بخش ملی
یعنی
انقلاب دموکراتیک و ملی
از
دیده دور می ماند
و
در
مه غلیظ ناسیونالیسم کذایی
محو می شود.
خرافه وارگی بقیه «تحلیل» تخیلی مؤلف
اکنون
روشن می شود.
۳
به بیان دیگر
میان ناسیونالیسم استعمارگران و ناسیونالیسم استعمار شوندگان
تفاوت جدی وجود دارد:
ماشاء الله.
به
زعم حریف
مفهوم ناسیونالیسم
انعکاس رئالیستی ـ راسیونالیستی واقعیت امر واحدی
نیست.
ناسیونالیسم
در
ذهن پریشان مؤلف
به
دو نوع
طبقه بندی می شود:
الف
مفهوم ناسیونالیسم
انعکاس ناسیونالیسم بورژوازی امپریالیستی
است.
ب
مفهوم ناسیونالیسم
انعکاس ناسیونالیسم توده های جوامع نیمه فئودالی ـ نیمه مستعمراتی
و
یا
فئودالی ـ مستعمراتی
است.
ادامه دارد.