جمعبندی

از

مسعود بهبودی

 

ما

باید

برای کسب توان خود اندیشی

به

هماندیشی

خطر کنیم.

 

آیا امیدی هست؟

حریف

 

۱

منظور از هماندیشی چیست؟

 

۲

هماندیشی

کلا

یا

بیواسطه

است

و

یا

با واسطه

 

۳

یکی از مزایای فیسبوک

امکان پذیر گشتن هماندیشی بیواسطه

است.

 

۴

این نعمت بسیار بزرگی است

ولی

کسی طالب آن نیست

به ویژه خود بانی این نعمت.

 

۵

هماندیشی

برای همنوعان ما

چیز منفوری است.

 

۶

ما با هر حریفی هماندیشی کردیم

بلافاصله

بلاک مان کرد.

 

۷

فرم با واسطه هماندیشی

مثلا

کتاب است و مقاله است و شعر است و غیره است.

 

۸

خواندن اکتیو و نه پاسیو کتاب

عملا و عینا

به

معنی هماندیشی با واسطه (کتاب به عنوان واسطه) با نویسنده و مؤلف است.

 

۹

منظور از مطالعه اکتیو کتاب و یا شعر و یا هر مطلب دیگر

اندیشیدن به اندیشه نویسنده کتاب و مطلب و شعر است

و

در افتادن با او و افکار او ست.

 

۱۰

اما برای هماندیشی

باید

با ساز و برگ هماندیشی

پیشاپیش

و

اصیلا

و

عمیقا

آشنا بود

 

۱۱

بدون ساز و برگ در هر زمینه نمی توان کاری کرد.

 

۱۲

بدون بیل و کلنگ نمی توان چاله ای کند و درختی کاشت.

 

۱۳

ساز و برگ هماندیشی

مفاهیم

اند.

 

۱۴

هماندیشی

یعنی کلنجار با مفاهیم

 

۱۵

عیب اصلی خلایق

کلنجار با همنوع

به

عوض کلنجار با مفاهیم

است.

 

۱۶

مرتب تکرار می کنند:

من

موافقم

و

یا

مخالفم

من

فلانم

تو بهمانی.

 

۱۷

کلنجار با همدیگر

کمترین ربطی به هماندیشی ندارد.

 

۱۸

سوال:

امید چیست؟

 

۱۹

امید یک مفهوم است

 

۲۰

برای پاسخ دادن به پرسش حریف

قبلا باید با تعریف امید آشنا شد

 

یعنی

به تعریف این مفهوم پرداخت

 

تصادف چیست؟

 

هر کس که در زندگی با او روبرو می شویم

هیچگاه

زاییده تصادف نیست.

حریفه شریفه

 

۱

منظور حریفه شریفه از تصادف یعنی اتفاقی

یعنی

فاقد قانونمندی

 

۲

برای تعیین صحت وسقم ادعای حریفه

مثالی تجربی بزنیم.

 

۳

حریفی برای خرید سیب زمینی به بقالی محل مراجعه می کند و در آنجا با حریفه روبرو می شود.

 

۴

مراجعه حریف به بقالی محل

عاری از قانونمندی نبوده است.

 

۵

اگر حریف در محله دیگری زندگی می کرد

اگر به سیب زمینی احتیاج نمی داشت

اگر خوابش برده بود

در

آن لحظه

در بقالی محل حضور نمی داشت

تا

با حریفه

روبرو شود.

 

۶

همین پیش شرط ها

در

مورد حریفه هم مصداق دارند.

 

۷

می توان هزاران مثال دیگر هم زد.

 

۸

پس

چگونه

حریفه با اینهمه قاطعیت

قانونمندی روبرویی با حریف

را

انکار می کند؟

 

۹

سؤال دیگر و مهمتر این است

که

زیر این کاسه تصادف ـ انکاری حریفه

چه نیمکاسه ی نظری و فکری

نهفته است؟

 

۱۰

منظور اصلی حریفه چیست؟

 

۱۱

انکار قانونمندی رخدادها

به چه معنی است؟

 

۱۲

برای یافتن پاسخ به این پرسش

باید

اولا تعریف فلسفی مفهوم تصادف را توضیح داد

ثانیا

باید

ضد دیالک تیکی تصادف

را

پیدا کرد.

 

۱۳

تعریف فلسفی مفهوم تصادف چیست

و

ضد دیالک تیکی تصادف

چیست؟

 

یاران ناشناخته ام

‏چون اختران سوخته

‏چندان به خاک تیره فرو ریختند

سرد

‏که

گفتی

‏دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند

 

 شاملو

 

۱

یار کجا بود

مش میلا

 

۲

در ایران کسی یار کسی نبوده و نیست.

 

۳

هر کس دکه ای برای خود دارد

و

مشتری های خاص خود را

برای زباله های خود

دارد.

 

۴

جنگ همه دکه داران بر ضد همدیگر

شعله ور بوده و است و خواهد بود.

 

۵

پیش شرط یاری میان افراد

حمایت و حراست آنان از حقیقت عینی

است.

 

۶

حقیقت در ایران

و

امروزه

حتی در جهان

بی کس و بی پناه و بی یار و یاور است.

 

۷

حقیقت

در

نهایت عینیت و علمیت

تنها ست.

 

۸

درد هم همین جا ست.

 ادامه دارد.