پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

(۱۹۳۰ ـ ۲۰۱۲)

برگردان

شین میم شین

انواع مذاهب پلی ته ئیستی

ادامه

۱۱

  • با پیدایش خدام حرفه ای معابد و مراسم مذهبی، علاوه بر «خود فریبی» در مذهب، فریب آگاهانه توده های مردم نیز رواج پیدا می کند.

۱۲

  • سازمان ها و نهادهای مذهبی به لحظه پیدایش خود، خادم قشر استثمارگر فوقانی و مدافع قدرت آنان بوده اند.

۱۳

  • در دوره تجزیه و تلاشی جامعه اشتراکی اولیه، ایده ئولوژی مذهبی تغییر می یابد.

۱۴

  • اکنون مذهب، دیگر نه فقط انعکاس عجز انسان ها در مبارزه با طبیعت، بلکه علاوه بر آن، انعکاس عجز استثمار شوندگان در مبارزه با استثمارگران و به عبارت دیگر، انعکاس مظلومیت اجتماعی توده ها می شود.

۱۵

  • تاریخ مذهب پژوهی بورژوائی از در نظر گرفتن خصلت دوگانه خدایان طبیعی خود داری می ورزد، اگرچه مثال های بیشماری در تاریخ مذهب بر آن دلالت دارند:
  • به عنوان مثال، در مصر:

الف

  • اوزیرس:
  • فرعون و خدای نباتات.

ب

  • امون :
  • خدای قدر قدرت فرعونی و خدای خورشید.

۱۶

  • مراسم تدفین مردگان، رفته رفته به مراسم تدفین مردگان وابسته به اقشار فوقانی جامعه مبدل می شوند، که با جلال و جبروت خاصی صورت می گیرند:
  • بنای مقابر بزرگ که اهرام مصر نمونه بارز آنند و ترویج اساطیر، افسانه ها و دگم هائی در رابطه با رابطه اقشار فوقانی جامعه با خدایان و با ارواح گوناگون، که گویا قیصرها فرزندان خدایند، نیمه خدا ـ نیمه انسانند:
  • مثلا خدا انگاشتن فراعین، به مثابه پسران خدای خورشید، در مصر و خدا انگاشتن امپراطور روم.

۱۷

  • رفته رفته، تصورات مغشوش راجع به وجود ارواح در دنیای دیگر دستخوش تحول می شوند.

۱۸

  • با پیدایش نابرابری در جامعه، تصوراتی راجع به دو جهان (دنیا و عقبا)، راجع به سرنوشت های مختلف افراد ساده و قشر فوقانی در دنیای دیگر پا به عرصه وجود می گذارند.

۱۹

  • با توسعه بیشتر تمایزات طبقاتی، تعالیمی پا به عرصه وجود می نهند که گویا سعادت اخروی، پاداشی برای قناعت و تحمل رنج و زحمت و ذلت دنیوی خواهد بود.

۲۰

  • با توسعه دولت های آنتیک (جهان باستان کلاسیک)، خدایان به اصلی و فرعی طبقه بندی می شوند و خدایان و ارواح فرعی تابع خدایان اصلی قلمداد می شوند.

۲۱

  • انگلس می نویسد:
  • «اگر قیصر (قدر قدرت. مترجم) واحد به وجود نیامده بود، خدای (قدر قدرت. مترجم) واحد هرگز به وجود نمی آمد.
  • خدای (قدر قدرت. مترجم) واحد کپیه خودکامگان و جباران شرقی است.»

۲۲

  • با توسعه جامعه برده داری، خدایان عالم نباتات و خورشید به صفت منجی نیز مزین می شوند و توده های مردم می توانند، از آنها نه تنها نعمات طبیعی، بلکه رهائی از ذلت و زجر زندگی را نیز طلب کنند.

۲۳

  • در مذاهب جهان باستان، علاوه بر این، پرستش جانوران (به ویژه در مصر)، پرستش آیین نیاکان، که خانواده پدرسالار برده دار را مقدس می شمارد، پرستش اجنه و بت ها نیز رواج داشته است.

۲۴

  • رفته رفته اساطیر پرباری به تحریر در می آیند که به گزارش از حال و روز خدایان و نیمه خدایان اختصاص دارند.

ادامه دارد.