ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا ۗ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ﴾
[ الأنعام: ۵۳]

همچنين بعضى را به بعضى آزموديم، تا بگويند:

آيا از ميان ما اينان بودند كه خدا به آنها نعمت داد؟

آيا خدا به سپاسگزاران داناتر نيست؟


کریم

در این آیه،

از سویی

نعمات مادی و سیاسی و غیره

را

نه نتیجه کار فکری و مادی بشری، بلکه نتیجه نیت الهی جا می زند.

سلطنت هم به عنوان موهبت الهی جا زاده می شود

و

سلاطین به عنوان سایه های الهی.

خدا

به برخی از خلایق ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت می بخشد تا آنها را مورد آزمون و آزمایش قرار دهد.

خدای عالم الغیب کذایی می خواهد ببیند که صاحبان ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت می فهمند که نعمات خدا دادی اند و یا نمی فهمند.

کریم

از سوی دیگر

از صاحبان ثروت و نعمت و قدرت و خلافت و سلطنت و ولایت

انتظار شکرگزاری دارد.

کریم

دیالک تیک داد و ستد را به صورت دیالک تیک دریافت نعمت و شکرگزاری بسط و تعمیم می دهد.

این همان انتظار اربابان برده دار از بردگان است:

ارباب به برده نان و آب و مسکن و پوشاک می دهد

و

برده به ازای دریافت این نعمات شکرگزار و منتکش ارباب می شود.

آنچه که در این میان نادیده می ماند،

این حقیقت امر است که برده هم برای ارباب جان می کند و حتی جسم و جان و اهل و عیالش را در اختیار ارباب می گذارد.

ادامه دارد.