پروفسور دکتر افرد کوزینگ

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

فلسفه کلاسیک آلمان

  • در فلسفه کلاسیک آلمان ـ از کانت تا هگل ـ عناصر مربوط به متد و طرز تفکر دیالک تیکی فلاسفه پیشین مورد جمع بندی سیستماتیک قرار می گیرد.

۱

کانت

۱

  • کانت سهم خودرا دراین زمینه به ویژه در آثار نخستین خود ادا می کند:
  • کتاب کانت تحت عنوان «تاریخ عمومی طبیعت و تئوری کهکشان ها» حاوی اهمیت فوق العاده ای در پیشبرد تئوری توسعه بوده است.

۲

  • کتاب کانت تحت عنوان «افکاری در باره تاریخ عمومی از نقطه نظر جهانوندی» در زمینه بررسی توسعه دیالک تیکی در جامعه اهمیت خاصی داشته است.

۳

  • کتاب دیگر کانت تحت عنوان «نقد خرد محض» مسائل دیالک تیکی مهمی را مورد بحث قرار می دهد.

(واژه جهانوندی را به تقلید از واژه شهروندی ساخته ایم. مترجم)

۲

فیشته

یوهان گوتلیب فیشته

(۱۷۶۲ ـ ۱۸۱۴)

یکی از برجسته ترین نمایندگان ایدئالیسم آلمانی

۱

  • فیشته در توسعه دیالک تیک مفهومی ایدئالیستی گام مهمی به پیش برمی دارد.

۲

  • در فلسفه ایدئالیستی ـ ذهنی او سوبژکت جهان عینی را در روند دیالک تیکی توسعه مفهومی به وجود می آورد.

۳

شلینگ

  • شلینگ از جهات مختلف نظریه توسعه دیالک تیکی را غنا می بخشد و در تدوین مسائل دیالک تیکی منفرد بیشماری نقش بسزائی ایفا می کند.

۴

هگل

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

(۱۷۷۰ـ ۱۸۳۱)

۱

  • فلسفه کلاسیک آلمان و دیالک تیک ایدئالیستی در فلسفه هگل به کمال خود می رسند.

۲

  • «در سیستم هگل، فلسفه نوین، یعنی فلسفه کلاسیک آلمان به نقطه اوج خود می رسد.

۳

  • در سیستم فلسفی هگل ـ برای اولین بار ـ (و این خدمت بزرگ اوست) کل جهان طبیعی، تاریخی و فکری به مثابه روندی، یعنی در حرکت، تغییر، تحول و توسعه بی وقفه مطرح می گردد و در جهت اثبات پیوند درونی موجود در این حرکت و توسعه تلاش به عمل می آید.»
  • (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۲۲)

۴

  • در فلسفه ایدئالیستی ـ عینی هگل این روح است که در روندی دیالک تیکی پله به پله بالاتر می رود، همواره ـ به طور قانونمند ـ فرم های نوینی به خود می گیرد و همزمان به خود شناسی نایل می آید.

۵

  • این روح که هگل تعالی آن را به صورت مفاهیم مطرح می سازد، چیزی جز روند تفکر نیست که خود را از سوبژکت (متفکر) جدا کرده، خود مختار شده و به صورت روند جهانی مطلق در آمده است.

۶

  • اما هگل در این فرم وارونه با اتکاء به وسعت نظر خویش و دانش دایرة المعارفی اش، علوم زمان خود را به خدمت می گیرد تا در کل هستی، در طبیعت، تاریخ و تفکر به اثبات وجود پیوند درونی، توسعه و تضادها نایل آید.

۷

  • دیالک تیک ایدئالیستی هگل حاوی محتوای واقعی است، زیرا در توسعه عرفانی گشته روند تفکر، توسعه واقعی جهان مادی در قانونمندی دیالک تیکی اش، بخشا، آگاهانه توضیح داده می شوند و بخشا به طرزی نبوغ آمیز تخمین زده می شوند.

۸

  • بنابرین، سیستم هگل ـ به قول مارکس، انگلس و لنین ـ «به لحاظ متد و محتوا، ماتریالیسمی است که به طور ایدئالیستی روی کله اش قرار داده شده است.»
  • (مارکس و انگلس، «کلیات» جلد ۲۰، ص ۲۲، لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۲۲۶)

(ماتریالیسمی که وارونه و کله وا شود، ایدئالیسم می شود.

یعنی روح را مقدم بر ماده، شعور را مقدم بر وجود می پندارد.

چه فرقی بین وارونه سازی به طور ماتریالیستی و وارونه سازی به طور ایدئالیستی وجود دارد؟

مترجم )

ادامه دارد.