درنگی در شعری از احمد شاملو خطاب به ایران درودی (۲)
درنگی
از
میم حجری
احمد شاملو
پيش از تو
صورتگران
بسيار
از آميزه برگ ها
آهوان برآوردند؛
يا بر شيب كوهپايه ئي
رمه ئي
كه شبانش در كج و كوج ابر و ستيغ كوه نهان است ؛
يا به سيری و سادگی
در جنگل پرنگار مه آلود
گوزنی را گرسنه كه ماغ می كشد.
معنی تحت اللفظی:
قبل از تو نقاش های دیگری
با ترکیبی از برگ ها، آهو ساخته بودند
و
یا رمه ای را نقاشی کرده بودند که شبانش در پیچاپیج ابر و قله کوه نهان است
و
یا از سر سیری و سادگی
گوزنی را نقاشی کرده بودند که در جنگل پر نقش و نگاری ماغ می کشد.
شاملو
در این بند آغازین این خطابیه به ایران درودی
به تحقیر نقاشان دیگری می پردازد و ضمنا هندوانه ای هم زیر بغل ایران درودی می چپاند تا خیال کند که یک سر و گردن بلندتر از نقاشان دیگر است.
در قاموس شاملو
نقاشی که به نقاشی گوزن ماغکشی در جنگلی می پردازد،
هم ساده است و هم سیر.
ضمنا
سادگی و سیری
جرم است.
شاملو
شخصا
آیینه تمامنمای اکثریت قریب به اتفاق هموطنانش است.
همه همین طوری اند:
همه هموطنان شاملو
در عین بی بضاعتی فکری و فلسفی شخصی
خودبزرگ بین و دگر خرد بین اند.
تو خطوط شباهت را تصوير كن :
آه و آهن و آهك زنده
دود و دروغ و درد را
- كه خاموشی
تقوای ما نيست .
معنی تحت اللفظی:
تو اما بر خلاف نقاشان ساده و سیر
خطوط شباهت را تصویر کن.
یعنی آه و اهن و آهک سوزاننده و دود و دروغ و درد را.
برای اینکه خاموشی تقوای من و تو نیست.
رهنمود شاملو به ایران درودی، تصویر خطوط شباهت است.
منظور از خطوط شباهت
واژه هایی با حروف یکسان است.
حالا باید در به در به دنیال معتادی گشت تا من ـ زور شاملو را
کشف و افشا کند.
ضمنا
بگوید که تصویر خطوط شباهت چه ربطی به گویایی و روشنی و خاموشی دارد.
تصویر خطوط کذایی شباهت
مگر به معنی شکست سکوت و افشای اسرار مگو و یا به معنی روشنگری است؟
ادامه دارد.