آذر و احسان طبری

طبری

مثلا

مرکزیت و دموکراسى،

استوارى اصولى و انعطاف خلاق،

تسریع آگاهانه جریان و شکیب منطقى پروسه،

روش مسالمت آمیز و روش قهرآمیز،

اقناع و اجبار،

غیره و غیره....

برخى قطب هاى متضاد واقعیت است که غالبا بدان بر مى خوریم.

معنی تحت اللفظی:

مثال هایی برای اقطاب دوگانه واقعیت که به ذوجوانب شدن حقیقت منجر می شوند:

۵

دیالک تیک اقناع و اجبار

مثال پنجم و آخر طبری برای «اقطاب دوگانه واقعیت است که به ذوجوانب شدن حقیقت منجر می شود.»

دیالک تیک اقناع (قانع کردن) و اجبار (تحمیل نظر، زورگویی)

فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک جبر و اختیار است که به عرصه اخلاق و رفتار و هماندیشی منتقل شده است.

نقش تعیین کننده در دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی)

از آن جبر (ضرورت) است.

از دید طبری

دیالک تیک اقناع و اجبار

حقیقتی است که گاهی متضاد و متناقض به نظر می رسد.

اگر تشخیص داده شود که نقش تعیین کننده در این دیالک تیک

مثلا از آن «اقناع» است،

تضاد و تناقض از حقیقت مکشوفه رخت بر می بندد

و

حقیقت محض آشکار می گردد.

ادامه دارد.