درنگی

از

شین میم شین

توصیف مارکس از پول

پول
کالا ست.
پول واسطه و میانجی مادی برای تعویض و مبادله کالاها ست.


قبلا و در خیلی از جوامع عقب مانده،

هنوز هم
تعویض و مبادله کالا بدون وساطت و میانجیگری پول،

یعنی

بدون پول صورت می گرفت و صورت می گیرد.


چه بسا بزغاله ای و یا پالتویی و کلاهی و چرمی و میوه ای
نقش واسطه و میانجی برای مبادله کالاها را به عهده داشته و دارد.


پول
کالای کالاها ست:
پول کالایی است که با آن می توان همه کالاها را خرید و فروش کرد.


پول پرستی
در حقیقت
کالاپرستی است.


در کالاپرستی و پول پرستی
جای خدا را کالا و پول می گیرد.


پول و کالا
فی نفسه چیز بدی نیستند.


خود پول هم بسان کالا تولید می شود.


کالا = کار مرده

(مارکس)


کالا مثلا دوچرخه = طبیعت (آهن) سرشته به نیروی کار انسانی


کالا = طبیعتی که نیروی فکری و عضلانی بشر در آن نفوذ کرده است
کالا = نفوذ طبیعت بشری در طبیعت عینی


کالا
دیالک تیکی از طبیعت اول و طبیعت دوم (جامعه و بشر) است.


بشر با پرستش پول و کالا
در واقع
لیاقت و خلاقیت بشری خود را می پرستد.

(مارکس)


کالاپرستی و پول پرستی
در واقع
ماهیت مولد و خلاق خودپرستی است.


کالا آیینه تمامنمای ماهیت بشری بشر است.


بشر در آیینه کالا
خود را باز می بیند و باز می شناسد
خود مولد و خلاق خود را

پایان