درنگی

از

شین میم شین

توصیف مارکس از پول

مارکس

چون پول به‌مثابه‌ی مفهومی فعال از ارزش‌ها،

تمام چیزها را درهم می‌آمیزد و معاوضه می‌کند،

خود نیز بیان‌گر درهم‌آمیختگی و معاوضه‌ی عام همه چیزها ـ جهانی وارونه ـ

یا به‌عبارتی

درهم‌آمیختگی و معاوضه‌ی همه کیفیت‌های طبیعی و انسانی است.

معنی تحت اللفظی:

پول

مفهومی فعال از ارزش ها ست.

در نتیجه

پول می تواند همه چیزها را با هم مخلوط و معاوضه کند.

از این رو،

پول بیانگر اختلاط و معاوضه عام همه چیزهای جهان وارونه است.

به عبارت دیگر

پول اختلاط و معاوضه کلیه کیفیت های طبیعتی و بشری است.

ما برای درک و توضیح این بند از سخن مارکس به تجزیه و سپس تحلیل مارکسیستی آن خطر می کنیم:

۱

پول

مفهومی فعال از ارزش ها ست.

مارکس

ظاهرا مفاهیم را به دو دسته طبقه بندی می کند:

مفاهیم فعال (اکتیو)

مفاهیم منفعل (پاسیو)

معلوم نیست که منظور مارکس از این طبقه بندی چیست.

هر مفهومی

چیزی مجرد و انتزاعی است

یعنی

نتیجه تجرید (انتزاع) چیزهای مادی و عینی و مشخص است.

مثال:

مفهوم دختر

چیزی مجرد و انتزاعی است (فقط در ذهن ما وجود دارد و نه در عالم واقع)

یعنی

نتیجه تجرید (انتزاع) دختران مادی و عینی و مشخص از قبیل نرگس و نیر و نادره و نجیبه و غیره است.

مفهوم پول

هم

چیزی مجرد و انتزاعی است

یعنی

نتیجه تجرید (انتزاع) چیزهای مادی و عینی و مشخص است.

پول

به عنوان وسیله معاوضه و مبادله کالاها

نتیجه تجرید انواع مختلف واسطه ها و وساطت ها ست.

زمانی به عوض پول چرم و حبوبات و دانه ها و مهره ها و سنگ های قیمتی و زینتی و نمک و غیره

وسیله معاوضه و مبادله کالاها بودند.

زمان دیگر شخصی به عنوان دلال معاوضه و مبادله کالاها را وساطت و میانجیگری می کرد.

پول

نتیجه تجرید این واسطه ها ست.

مفهوم پول

ضمنا

نتیجه تجرید سکه و اسکناس و چک و غیره است.

پول

ماهیتا

فرقی با چرم و دلال و غیره ندارد.

پول

فقط

فرم تکامل یافته ای از واسطه ها ست که معاوضه و مبادله را تسهیل و تسریع می کند.

چرا باید مفهوم پول اکتیو باشد و مفاهیم دیگر مثلا چرم و دلال، پاسیو باشند؟

۲

پول می تواند همه چیزها را با هم مخلوط کند و معاوضه کند.

این حرف مارکس یا غلط ترجمه شده و یا غلط است:

پول

نه سوبژکت (فاعل)، بلکه اوبژکت است.

پول

اوبژکت معاوضه و مبادله است.

پول

به عنوان سکه و اسکناس و غیره

بین خریدار و فروشنده دست به دست می شود.

پول

فی نفسه

کاره ای نیست.

پول

معیاری برای معاوضه و مبادله کالاها ست و نه ماشین اختلاط و معاوضه.

۳
پول بیانگر اختلاط و معاوضه عام همه چیزهای جهان وارونه است.

اینکه پنبه با پرتقال مبادله و معاوضیه می شود،

به دلیل وجه مشترک مادی و مصرفی پنبه و پرتقال است و نه به دلیل بود و نبود پول.

هم برای تولید پنبه کار فیزیکی و فکری صرف شده است

و

هم برای تولید پرتقال.

بر مبنای میزان ساعات کار لازم برای تولید هر کدام، مبلغی پول دست به دست می شود.

ضمنا

بهای پنبه و پرتقال بسته به دیالک تیک عرضه و تقاضا در بازار کالاها تعیین می شود و پول بیانگر عام چیزی نیست.

۴

پول اختلاط و معاوضه کلیه کیفیت های طبیعی و بشری است.

این ادعای مارکس هم درست نیست.

کیفیت های مختلف چیزهای طبیعی مثلا پنبه و پرتقال و دیوان شعر و ترانه و تصنیف

به طور عینی و عملی تعیین می شود و ربطی به پول ندارد.

اگر کسی پولدار باشد می تواند کالای کیفیتا بهتری بخرد و اگر کسی تهیدست باشد، کالای دست دوم می خرد

و

این ربطی به پول ندارد.

این به جایگاه اجتماعی افراد و تعلقات طبقاتی آنها مربوط می شود و نه به پول و شق القمرهای کذایی پول.

ادامه دارد.