سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

(۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

فصل دوم

کردوکار روانی و واقعیت عینی

۴

روانی به مثابه روند شناخت

ادامه

۱۴

  • در کلیه مراحل و یا فرم های شناخت هم می توان معیار مشترک اوبژکتیویته (عینیت) را اثبات کرد.

  • این معیار مشترک اوبژکتیویته (عینیت) را پراتیک تشکیل می دهد.

پراتیک

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11454

۱۵

  • درعین حال اما سوبژکتیویته و اوبژکتیویته در هر مرحله شناخت به انحای مختلف نمودار می گردند.

۱۶

  • ادراک (استنباط) در فرم های اولیه اش عمدتا در مشاهده کم و یا بیش اوبژکت بیواسطه موجود است.

۱۷

  • روند ادراک به مثابه چنین چیزی در شعور نمودار نمی گردد.

(اگر مشاهده آماجگرا را وارد ادراک نکنیم.

ادراکی که در واقع، تفکر حسی ئی است.)

۱۸

  • تفکر، بیشتر به مثابه کردوکار فکری بشر عرض اندام می کند.

۱۹

  • یعنی به مثابه کردوکار فکری سوبژکت عرض اندام می کند.

۲۰

  • «سوبژکتیویته»، بدین معنا در تفکر در معنی اول و عام این کلمه، به میزان قوی تری عرض اندام می کند.

  • به میزانی قوی تر از آن که در ادراک عرض اندام کرده است.

۲۱

  • همزمان، تفکر انتزاعی بنا بر محتوایش به اوبژکتیویته ای دست می یابد که در دسترس احساس و یا ادراک نیست.

۲۲

  • ما اکنون برای نشان دادن سوبژکتیو و اوبژکتیو (و ضمنا برای نشان دادن فکری) در فرم های مشخصش، به انالیز (تجزیه و تحلیل) روند شناخت می پردازیم.

روند شناخت

ادراک به مثابه شناخت حسی جهان خارج

۱

  • شناخت از احساس و ادراک تا تفکر انتزاعی، یعنی تفکر مفهومی روند یکپارچه و واحدی است.

۲

  • از انجا که احساس و مفهوم ماهیتا متفاوت از یکدیگرند، در این روند می توان میان حلقات متفاوت تفاوت گذاشت.

مراجعه کنید

به

مفهوم

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/2855

تفکر مفهومی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13278

پایان

۳

  • می توان حتی به «جهش» معینی پی برد که شناخت در این گزار به تفکر انتزاعی صورت می بخشد.

۴

  • اما علیرغم آن، نباید مرحله حسی (سنسوئآل) شناخت و مرحله منطقی و یا عقلی (راسیونال) شناخت را از یکدیگر ایزوله و مجزا ساخت و خارجا (به طور خارجی) رو در روی یکدیگر قرار داد.

  • کاری که چه بسا صورت می گیرد.

۵

  • چنین کاری (در مقابل هم قرار دادن خارجی مرحله حسی (سنسوئآل) و مرحله منطقی و یا عقلی (راسیونال) شناخت) تاب مقاومت در برابر انتقاد ندارد و با جریان واقعی روند شناخت هم مطابقت ندارد.

۶

  • اثبات پیوند مرحله حسی با مرحله انتزاعی دشوار نیست.

۷

  • قبل از همه باید گفت که شناخت انتزاعی بدون شناخت حسی محال و امکان ناپذیر است.

(در دیالک تیک حسی و عقلی

نقش تعیین کننده از آن حسی است.

  • مراجعه کنید به حسی و عقلی

حسی و عقلی

(سنسوئال و راسیونال)

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14897

مترجم)

۸

  • بدین معنی، نه فقط درست که هر تفکر تئوریکی (نظری) در تحلیل نهایی، بر منبای داتاهای تجربی (امپیریکی) صورت می گیرد و ضمنا به محتوای انتزاعی از طریق آنالیز (تجزیه و تحلیل) کم و یا بیش بنیادی (اساسی) داتاهای حسی می توان دست یافت، علاوه بر آن، به عمیق ترین معنی اش، در تفکر انتزاعی همیشه این و یا آن درونمایه حسی به صورت بسیار تقلیل یافته، حبس شده است که همزمان پایه و اساس آن است.

ادامه دارد.