فرهنگ مفاهیم فلسفی (ث) ثبات
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۱
- ثبات در واقع به معنی استحکام و دوام است.
۲
- ثبات به مشخصه و یا وضع هر سیستم دینامیک (پویا) اطلاق می شود که سیستم به برکت آن می تواند در مقابل اختلال و یا اختلالات وارده، تعادل خود را حفظ کند و اختلالات را چنان سر و سامان دهد که خودکوشانه به حالت تعادل اولیه خویش بازگردد.
۳
- عرصه ثبات عبارت است از عرصه اوضاع و احوالی که سیستم در آن می تواند از عهده حل و فصل اختلالات وارده برآید.
۴
- وسعت عرصه ثبات با توجه به ساختار درونی سیستم تعیین می شود.
۵
- ساختار درونی سیستم نوع و میزان اختلالات قابل حل و فصل را تعیین می کند.
۶
- هیچ سیستمی وجود ندارد که در مقابل هر اختلالی ثباتمندی خود را حفظ کند.
۷
- وسعت دادن به عرصه ثبات خود و ارتقای توانائی خود برای حفظ ثبات خویش در مقابل انواع و اقسام اختلالات وارده از مشخصات انطباقی و اوولوسیونی سیستم های پویا ست.
۸
- سیستم های سیبرنتیکی ثبات خود را خود بدون مداخله از خارج حفظ می کنند.
۹
- سیستم های سیبرنتیکی برای حفظ ثبات خود از پیوندهای برگشتی به اصطلاح خنثاگر کمک می گیرند.
۱۰
- پیوندهای برگشتی به اصطلاح خنثاگر به پیوندهای برگشتی اطلاق می شوند که اختلالات وارده را می بلعند، تضعیف می کنند، مفلوج می سازند و از کار می اندازند.
۱۱
- بررسی ثبات ـ مثلا تجزیه و تحلیل مکانیسم های ثبات سیستم های طبیعی موجود ـ و همچنین تشکیل سیستم های فنی ثباتمند وظیفه اصلی سیستمتئوری سیبرنتیکی است.
۱۲
- مطالعه مکانیسم های ثبات سیستم های اجتماعی و به ویژه سیستم های اقتصادی برای علوم جامعتی از اهمیت خاصی برخوردار است.
۱۳
- تئوری مارکسیستی بحران را می توان ـ به لحاظ سیبرنتیکی ـ به مثابه کاربست تئوری ثبات بر اقتصاد سیاسی کاپیتالیستی تلقی کرد.
پایان
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 23:43 توسط سیاوش زهری
|