Bild

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

پ

۱

· باید در نظر داشت، که توسعه نیروهای مولده ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی توسعه نیروها، لیاقت ها و توانائی های انسانی است.

· به قول مارکس، به معنی «توسعه غنای طبیعت انسانی» است.

۲

· این جنبه باید در معیار فوق الذکر پیشرفت، به مثابه فاکتور اصلی در نظر گرفته شود.

· پیشرفت اما در فرماسیون های اجتماعی آنتاگونیستی، فرم تضادمندی به خود می گیرد.

۳

· واقعیت این است، که پیشرفت جامعه همواره با پسرفت از لحاظ وضعیت زندگی توده های مردم، همراه است.

(پیشرفت

در دیالک تیک پیشرفت و پسرفت وجود دارد.

مثال:

گذار از جامعه اشتراکی آغازین به جامعه برده داری،

اگرچه به توسعه نیروهای مولده و در نتیجه به پیشرفت جامعه منجر می شود،

ولی ضمنا به بدتر شدن زندگی اکثریت جامعه (طبقه اجتماعی برده) می انجامد.

مترجم)

۴

· مارکس خاطرنشان می شود، که «توسعه توانائی های نوع بشر، اگرچه در آغاز به بهای رنج اکثریت افراد بشری و حتی به بهای رنج طبقات بشری تمام می شود، ولی سرانجام، خود این توسعه، این آنتاگونیسم را در هم می شکند و با توسعه و تکامل تک تک افراد انطباق می یابد.

۵

· مارکس اضافه می کند، که توسعه بالنده فردیت، تنها ازطریق یک روند تاریخی امکان پذیر می گردد.

· روندی که در آن افراد قربانی می دهند.»

· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۶، ص ۲، ۱۱)

۶

· در شرایط سوسیالیستی این انطباق تحقق می یابد.

۷

· دیالک تیک توسعه نیروهای مولده چنان است، که درست به وسیله انقلاب علمی ـ فنی، درهم شکستن آنتاگونیسم یاد شده، به ضرورت بنیادی توسعه نیروهای مولده و پیشرفت بعدی بشری بدل می شود.

۸

· سوسیالیسم، به ویژه در رابطه با این جنبه معیار پیشرفت، برتری خود را نسبت به سرمایه داری آشکارا نشان داده است.

ت

۱

· توسعه نیروهای مولده را، به مثابه معیار پیشرفت، باید در پیوند تنگاتنگی با توسعه و تعویض مناسبات تولیدی دید.

(نیروهای مولده

را

همیشه باید در دیالک نیورهای مولده و مناسبات تولیدی دید.

این دیالک تیک مهم ترین دیالک تیک هر جامعه بشری است.

مترجم)

۲

· مناسبات تولیدی تعیین کننده سرعت، وسعت و آماجگزاری توسعه نیروهای مولده و همچنین تعیین کننده شرایط زندگی اجتماعی توده های زحمتکش است.

۳

· به طور کلی می توان گفت که مناسبات تولیدی ئی پیشرفت را الزامی و نمایندگی می کنند، که باعث توسعه نیروهای مولده می شوند.

۴

· مناسبات تولیدی ئی که مانع پیشرفت اجتماعی می شوند، برای مدتی آن را منحرف می سازند و تحت شرایطی حتی به عقب می رانند، مناسبات تولیدی ئی اند، که توسعه نیروهای مولده را سد می کنند و یا منحرف می سازند.

۵

· در توسعه مناسبات تولیدی نیز می توان توسعه بالنده جامعه را از طریق تعویض پیوست و گسست (استمرار و شکست) مشاهده کرد.

۶

· هرنوع جدیدی از مناسبات تولیدی، به معنی مرحله کیفی عالی تر، در مطلوب سازی (اوپتیمال سازی) توسعه حتی المقدور نیروهای مولده است، که برای مدتی نقش مؤثری ایفا می کند و روزی می رسد، که باید جای خود را به مناسبات تولیدی منطبق با درجه توسعه جدید نیروهای مولده بدهد.

ادامه دارد.