پروفسور دکتر هاینتس پپرله

برگردان

شین میم شین

۱

  • مفهوم رفاه عمومی در تاریخ فلسفه به مثابه مفهومی برای تعیین هدف مشترک و تحقق بخشیدن به ارزش مورد نظر به طور گوناگونی به کار می رود که به خاطر آن انسانها متحد می شوند و همبودی را تشکیل می دهند.

۲

  • مفهوم رفاه عمومی به لحاظ محتوا به طرق متفاوتی تعریف می شود:

الف

  • درک اول، ایندیویدوئآلیستی (فردگرایانه) از رفاه عمومی است که تنها منافع و رفاه ظاهری اعضای منفرد را در نظر می گیرد.

ب

  • درک دوم از رفاه عمومی، برای همبود ارزش خودویژه و فراتر از ارزش های فردی قایل می شود.

۳

  • به نظر ارسطو هدف دولت به مثابه عالی ترین فرم همبود نه «حفاظت از مزاحمت های متقابل» و یا «حفاظت از جریان مبادله»، بلکه «تأمین بود (زندگی) کامل و خودکفایی» است که از یک «زندگی سعادتمند و مبتنی بر سجایای اخلاقی» تشکیل می یابد.
  • (ارسطو، «سیاست»، ۱۲۸۱ الف)

۴

  • توماس فون اکوین رفاه عمومی را همانند ارسطو تعریف می کند ولی از سه نظر آن را تکمیل می کند:

الف

  • حفظ صلح درونی و برونی

ب

  • تأمین رفاه مادی

پ

  • تضمین آماج نهائی انسانی مقرر شده از طرف خدا.

۵

  • ژان ژاک روسو هدف از همبود دولتی را «حفظ اعضای خود و تأمین رفاه آنان» و افزایش جمعیت را ضامن نیل به این هدف می داند.
  • (روسو، «قرارداد اجتماعی»، جلد سوم، ص ۹)

۶

  • به نظر هولباخ «آماج همیشگی و تغییر نا پذیر هر جامعه را حراست از خود جامعه و سعادت مردم آن جامعه» تشکیل می دهد و قوانین باید «منافع عمومی جامعه را آماج تغییر نا پذیر خود قرار دهند، یعنی آنها باید برای بخش اعظم شهروندان پاسدار منافعی باشند که به خاطرشان متحد شده اند.

۷

  • این منافع عبارتند از آزادی، مالکیت و امنیت.»
  • (هولباخ، «سیستم طبیعت»، ص ۴۶۶، ۱۰۹)

۸

  • به نظر لایب نیتس کلیه حقوق باید در خدمت رفاه عمومی، یعنی حفظ و توسعه نظام الهی جهان، بنی نوع بشر و دولت، باشد.

۹

  • نظریه کریستیان ولف راجع به رفاه عمومی بیشتر ایندیویدوئالیستی (فردگرایانه) است:

الف

  • رفاه عمومی ماهیتا با رفاه ظاهری و فایده رسانی برای عموم یکی است.

ب

  • رفاه عمومی عبارت است از فراهم آوردن «هر آنچه که برای رفع مایحتاج مردم، برای آسایش و لذت بردن از زندگی و برای سعادت مردم لازم است.»
  • (ولف، «قوانین اساسی حقوق طبیعی و مردمی»، پاراگراف ۹۷۲)

ادامه دارد.