مارکسیزم و آئین بهائی
سایت پژوهشنامه

نگارنده:

نادر سعیدی

درنگی

از

میم حجری

حضرت بهاءالله در بررسی هر پدیده‌ای

آن را در آن واحد مادّی و روحانی می‌پندارند.

همه چیز در عین ظاهر مادّیش

آینهء تجلّی خدا ست

و

در نتیجه

این دو گانگی ویژگی بنیادین همهء هستی است.

در آثار بهائی

گاهی این دوگانگی به صورت دوگانگی ماهیت و وجود ظاهر می شود. به عنوان مثال حضرت بهاءالله بیان فرمود

که

"در هر شیئی حکم کلّ شیئی مشاهده می‌شود"

و

حضرت عبدالبهاء تأکید نموده‌اند

که

"در هر چیزی کمال هر چیزی هست"

و

حضرت باب بیان داشتند

که

"دون‌الله موجود نمی‌شود الّا به دو جهت،

جهت وجودی

که

دال بر ظهور متجلّی است

و

جهت ماهیتی

که

دال بر جهات عبودیت و قبول این تجلّی است".

امّا در عرصهء تاریخ نیز

حضرت بهاءالله

رادیکال‌ترین (شگرف‌ترین) اصل هشیاری تاریخی را بیان نمودند.

ولی نه تنها به خلاف هگل و مارکس

پایانی برای این تحول تاریخی قائل نشدند بلکه بعلاوه منطق این تاریخیت و زمانمندی را در عرصهء کلام و وحی و تجلّی الهی نیز صادق دانستند.

نویسندگانی مانند هگل

اگر چه دیالکتیک را قانون تاریخ دانستند ولی دربارهء عرصهء حقیقت دینی اندیشه ‏ای ایستا داشتند کما اینکه از دیدگاه هگل، مسیحیت پایان وحی و حقیقت دینی است. آئین بهائی

نه تنها زمانمندی را در همهء نهادها از جمله دین و وحی صادق می‌پندارد بلکه تجدید تجلّی تاریخی الهی (وحی) را حاصل ارتباط متقابل دین و نهادهای جامعه دانسته و آن را مبتنی بر بنیان تحوّل جامعه و نهادهای آن اعلان می‌نماید.

به عبارت دیگر

تاریخ در آن واحد امری روحانی و مادّی است و این ارتباط در درون مفهوم وحی و دین واقعیت می‏یابد

چرا که به فرموده حضرت عبدالبهاء

شریعت نه امری دلبخواهی و بی‏ ارتباط با روابط اجتماعی، بلکه "روابط ضروریه منبعث از حقائق اشیاء است".

به عنوان مثال حضرت عبدالبهاء می‌فرماید:

"تغییر احوال و تبدّل و انقلاب زمان، از لوازم ذاتیهء ممکنات است و لزوم ذاتی از حقیقت اشیاء انفکاک ندارد...

و چون تغییر و تبدّل حال از لوازم ممکنات است لهذا احکام نیز به سبب تبدّل و تغییر زمان تبدیل شود...

عالم مانند انسان است و انبیاء و رسل الهی طبیبان حاذق.

شخص انسانی بر حالت واحده نماند، امراض مختلفه عارض گردد و هر مرض را علاجی مخصوص.

پس طبیب حاذق هر علل و مرض را معالجه واحده ننماید بلکه به مقتضای اختلاف امراض و احوال، ادویه و علاج را تغییر دهد"

ادامه دارد.