رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (۱)
"سالگرد درگذشت شاعری که شعرهایش به سرقت رفت "
«ای وای بر اسیری کز یادرفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
بیست و سوم مهرماه سالروز درگذشت حزین لاهیجی است؛ شاعری که در دهه ۳۰ شعرهایش به سرقت رفته بود.
سرقتی که سرانجام به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی افشا شد.
حدود 50 سال پیش، شاعری به نام کاظم غواص شعرهای حزین لاهیجی را با جایگزین کردن تخلص خود (غواص) به جای «حزین»، به نام خود عرضه میکرد و بر اثر این کار اعتبار و شهرت بسیاری به دست آورده بود.
این شهرت اما دیری نپایید.
محمدرضا شفیعی کدکنی با پیدا کردن شعرهای حزین لاهیجی متوجه سرقت کاظم غواص شد و آن را افشا کرد. این ماجرا به عنوان یکی از مشهورترین سرقتهای ادبی در دوران معاصر شناخته شده است.
سرچشمه:
صفحه فیسبوک رضا حیت
(نقل از صفحه فیسبوک
سید صادق توسلی)
1
· بریدن نان این و آن را شنیده بودیم.
· اکنون بریدن نام این و آن را هم می شنویم.
· حالا مگر چی می شد، اگر اشعار حزین به نام غواص منتشر می شد؟
· غواص مخاطره جو که صد بار بهتر و انرژی مند تر از حزین دلمرده و مأیوس است.
2
· ضمنا شفیعی کجا ست تا کسی دستش را بگیرد و به برهوت فیس بوک ببرد و نشان دهد که سرقت اشعار این و آن یعنی چی؟
· ضمنا دستمالی هم به دستش دهد تا عرق شرم از جبین برگیرد، اگر از کرد و کار ایام جوانی اش شرمنده باشد.
3
· اگر قرار باشد برای هر شاعر که اشعارش به سرقت رفته تعزیه بگیریم، باید قید خور و خواب خویش حتی بزنیم.
4
· از شفیعی و اعوان و انصار غافل از جهانش چه پنهان که در فیسبوک میلیون ها نفر کاری جز سرقت دم به دم (لحظه به لحظه) اشعار این و آن ندارند.
5
· آنهم نه اشعار شعرای مرده، بلکه اشعار شعرای حی و حاضر و حتی فعال در گردنه ی رهزنان فیسبوک.
6
· محض اطلاع شفیعی ها بهترین راه مبارزه با سارقین اشعار و افکار، نوشتن کامنتی انتقادی به شعر و فکر مسروقه است.
· آنگاه بنا بر ضرب المثل «مال بد بیخ گوش صاحبش!»، بلافاصله نام شاعر و متفکر ملعون افشا می شود.
پایان
بهروز خلیق
پارادایم و فراپارادایم
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
میم حجری
بهروز خلیق
در علوم اجتماعی هیچ نظام فکری جامع و فراگیر و یا فراپارادایم وجود ندارد.
· علوم اجتماعی به چه می گویند و چه سیر و سرگذشتی داشته اند؟
1
· علوم اجتماعی به مجموعه علومی اطلاق می شود که مربوط به پیوندها و روندهای توسعه در جامعه باشند.
· علوم اجتماعی به مجموعه علومی اطلاق می شود که به روند زندگی اجتماعی انسان ها و به بررسی روابط انسان ها با طبیعت مربوط باشند.
· تشکیل و توسعه علوم اجتماعی از نظرهائی با تشکیل و توسعه علوم طبیعی (فیزیک، شیمی، بیولوژی و غیره) فرق داشته است.
· علوم اجتماعی خیلی دیرتر از علوم طبیعی توسعه یافته اند.
· اما چرا و به چه دلیل؟
· چرا باید بررسی علل زلزله با بررسی علل انقلابات اجتماعی فرق داشته باشد؟
2
· علت این تفاوت را باید در خود ویژگی های علوم اجتماعی جستجو کرد که به شرح زیرند:
الف
· اگر وظیفه علوم اجتماعی را حل و فصل تئوریکی پیوندهای تماماجتماعی و تاریخی تلقی کنیم ـ وظیفه هر رشته علوم اجتماعی نیز در تحلیل نهائی همین است ـ می توان شروع واقعی علوم اجتماعی را با اطمینان تمام تعیین کرد.
· آنگاه می توان دید که شروع علوم اجتماعی با بنیانگذاری مارکسیسم در پایان سال های چهل قرن نوزدهم همزمان است.
ب
· تئوری های علوم اجتماعی با منافع اجتماعی، با مطالبات سیاسی، ایدئولوژیکی و جهان بینانه نیروهای طبقاتی مختلف، یعنی با مبارزات احزاب سیاسی ـ در مقایسه با علوم طبیعی ـ پیوند بمراتب مستقیم تری دارند.
· زلزله و توفان و آتشفشان، باد و برف و باران شامل حال تمامی سکنه کشوری می شوند.
· انقلاب اجتماعی اما منافع طبقاتی بعضی ها را به خطر می اندازد.
· به همین دلیل توسعه تئوری ها در عرصه علوم اجتماعی بیانگر کم و بیش دقیق مبارزات طبقات، تضاد منافع طبقات و بویژه نقش تاریخی طبقات مختلف اجتماعی است.
ت
· توسعه و توفیق تئوری سازی علوم اجتماعی با طرح فلسفی ـ تئوریکی و جهان بینانه درست و یا نادرست در زندگی اجتماعی انسان ها ـ بمثابه کل ـ پیوند بیواسطه تری دارند.
· دلیل آن عبارت از این است که زندکی اجتماعی ـ همیشه ـ نمودار پیوند بغرنجی است و روندها و قانونمندی های اجتماعی همیشه در عمل انسان ها ـ بمثابه نیروهای طبقاتی ـ تحقق می یابند.
· در وقوع زلزله و توفان، بنی بشر نقش تعیین کننده ندارد.
· ولی برای هر تحول اجتماعی بزرگ و کوچک انسان ها باید وارد عمل شوند.
پ
· پیش شرط توسعه علوم اجتماعی و عدم وابستگی آنها به تئوری های مذهبی، تئولوژیکی، گمانورزانه و سوبژکتیویستی اجتماعی عبارت است از تدوین تئوری علمی ـ فلسفی جامعه و تاریخ ـ بمثابه کل.
3
· شروع پژوهش علمی زندگی اجتماعی بی شک خیلی قبل از پیدایش مارکسیسم بوده است.
· در جهان باستان یونان و روم، گام های چشمگیری در زمینه تاریخ نگاری، اقتصاد، تئوری دولت و تئوری حقوقی برداشته شده بود.
· اما تنها زمانی که بورژوازی در صدد تشکیل نظام اجتماعی خاص خود و استقرار حاکمیت طبقاتی خویش برآمد، اولین گام های تعیین کننده برای توسعه سلسله ای از رشته های علوم اجتماعی برداشته شد، که به شرح زیر بوده اند:
الف
· اقتصاد کلاسیک بورژوائی.
ب
· تاریخ نگاری و تئوری تاریخ بورژوائی.
ت
· تئوری طبقات بورژوائی.
پ
· تئوری دولت بورژوائی.
4
رشته های مختلف علوم اجتماعی مارکسیستی ـ لنینیستی
· علوم اجتماعی مارکسیستی ـ لنینیستی سیستم وحدتمند و بی خلل، اما باز و در توسعه مدام اند و از رشته های مختلف زیر تشکیل می یابند:
الف
رشته های فلسفی ـ جهان بینانه و فلسفی ـ سوسیولوژیکی (جامعه شناسی)
1
· ماتریالیسم تاریخی.
2
· اتیک.
3
· استه تیک.
4
· جنبه های اصلی تئوری شناخت
5
· جنبه های اصلی تئوری علم.
ب
رشته های مبتنی بر علوم منفرد سیستماتیک
1
· اقتصاد سیاسی.
2
· تئوری دولت و تئوری حقوقی
3
· علوم مربوط به زبان.
4
· جامعه شناسی.
5
· روانشناسی اجتماعی.
ت
رشته های تاریخی
1
· علوم تاریخی عام.
2
· تاریخ جامعه کارگری.
3
· تاریخ فرهنگ.
4
· تاریخ تفکر علمی و فلسفی.
گر مهر تو بیرون رود از سینه مردم
در شهر کسی را به کسی کینه نماند.
شاپور تهرانی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک لیلا پرهام
میم حجری
· طنزی دو پهلو، که قابلیت تفاسیر مختلف، متفاوت و حتی متضاد را دارد:
· فقط کافی است که محتوا و معنی «تو» تعیین شود:
1
· اگر منظور شاعر از «تو»، ضحاک حاکم باشد، پیش شرط رهائی از همنوع ستیزی (کینه کسی به کسی) ترک طرفداری از ضحاک (بیرون راندن مهر ضحاک از دل) خواهد بود.
2
· ترک طرفداری ازضحاک اما به معنی طرفداری از خلق خواهد بود و طرفداری از خلق به معنی کندن سنگر و موضع گیری بر ضد ضحاک خواهد بود.
3
· در آن صورت جامعه و همبود ستیزی، که در حقیقت نوعی خودستیزی است، جای خود را به ضحاک ستیزی و نتیجتا به همبستگی توده ای خواهد داد.
4
· در آن صورت، این بیت به زره طنزی تند و تیز و زهراگین و ژرف ملبس خواهد شد و در نهایت سادگی و معصومیت به سلاح روشنگری و نبرد رهائی بخش بدل خواهد گشت.
5
اثری از حسین رزاقی
· اما اگر «تو» به معنی معشوق انتزاعی و یا کذائی تلقی شود که احتمالا مورد نظر شاعر بوده، در آن صورت مهر اگوئیستی (مهر مبتنی بر خودخواهی) همه به یکی موجب شعله ور گشتن آتش نفاق و کین میان خلق خواهد شد.
6
· چنین مهری اما در واقع نه مهر به معشوق کذائی، بلکه مهری تهی از شعور و کور به خویشتن خویش است، خودخواهی است، خودخواهی ئی که آبستن نفرت و دگر ستیزی است، خودخواهی ئی که نافی همیستگی است.
7
· در آن صورت «مهر تو» نه مهری اصیل و راستین، بلکه بهانه ای برای خودپرستی و همنوع ستیزی خواهد بود.
· در آن صورت، «تو» ی انتزاعی رنگ خواهد بود و «من» واقعی با تمامت نکبت و ادبارش عرض اندام خواهد کرد، تا جامعه و جهان به جهنمی بدل شود و بربریت بر تخت نشیند.
پایان
به ياد آر، كه تاريخ ما بي قراري بود
احمد شاملو
سرچشمه :
صفحه فیسبوک
نرگس گندمکار
میم حجری
· از این خبرها نبوده و نیست و نخواهد بود:
1
· هر چیز از ذره تا کهکشان، دیالک تیکی از قرارمندی و بی قراری است:
· دیالک تیکی از حرکت و سکون است.
· اگر جز این می بود، هیچ چیز، چیزی نمی شد.
· اما چنین نبوده، نیست و نخواهد بود.
2
دیالک تیک حرکت و سکون
· هر حرکتی به سوی آماجی است.
· هر سفری به سوی مقصدی.
· قرارمندی و بی قراری همیشه دست در دست با هم رفته اند و می روند.
3
· سفر بی مقصد و حرکت بی آماج و بی سکون توهمی بیش نیست:
· حرکت یون های سدیم (مثبت) و کلر (منفی) به سوی وحدت آندو ست که همزمان به معنی سکونی نسبی و تشکیل نمک حیاتی طعام است.
4
· تاریخ ما در بی قراری خلاصه نمی شود.
· نیاکان ما قطره قطره آب لازم برای زیست خویش را به تلاشی عرقریز و به فراستی ستایش انگیز از دل صخره و سنگ بدر کشیده اند و مایه حیات بخش بی جانشین را بسان مردمک چشم خویش عزیز داشته اند و پاس داده اند.
· زندگی در فلات ایران نه کرد و کاری سهل و آسان، بلکه هنری بی نظیر و چشمگیر بوده است.
پایان
چی بگم؟
تابلو، نقاش را ثروتمند کرد.
شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد.
کارگردان جایزه ها را درو کرد.
و هنوز سر همان چهار راه واکس می زند کودکی که بهترین سوژه بود.
سرچشمه :
صفحه فیسبوک
پروین کامران
میم حجری
· شاهکار است، این شعر مبتنی بر درک ژرف شاعر از چیزها، پدیده ها و روندهای جهنم جامعه و جهان.
1
· در نگاه کودک کار، اما علیرغم این حقایق زهرتر از زهر، لذت دیگر گونه غریبی موج می زند:
2
· لذت نوعی ـ انسانی ئی شاید که در نگاه انسان آغازین پس از نخستین آشنائی با هنر اعجازگر کار موج زده است.
3
· خودشناسی ئی شاید.
4
· ماهیت خلاق خود شناسی ئی شاید.
5
· ارزش و استعداد و لیاقت خود و معنای زیست خود شناسی ئی شاید.
6
· هوس و عشق و شوری سوزان در جهت بهسازی کرد و کار خود شاید.
پایان








