شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت هفتم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۷)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

چو بر عقل دانا شود عشق چیر

همان پنجه آهنین است و شیر

تو در پنجه شیر مرداوژنی

چه سودت کند، پنجه آهنی؟

چو عشق آمد، از عقل، دیگر مگوی

که در دست چوگان اسیر است گوی.

ادامه دارد.