Eis-Ernte: Eine Ausstellung erinnert an die Zeit vor dem Kühlschrank

 

پروفسور دکتر کلاوس دیتر ووستنک

 

برگردان

 

شین میم شین

 

 

 

۹

 

  •     گروهی از انقلابات فنی از سلسله مراتب قانونمند برخوردارند.

 

 

 

۱۰

 

  •     از آن جمله اند، دو نوع به لحاظ تاریخی بسیار بارز زیر که در «انقلاب صنعتی» قرن هجدهم و در «انقلاب علمی ـ فنی» معاصر وجود دارند:

 

 

 

الف

 

انقلاب فنی نوع اول

 

 

 

  •     انقلاب فنی نوع اول عبارت است از استفاده از ماشین کار (با نیروی محرکه انسانی و یا طبیعی)، که انجام عملیات ابزاری دست انسانی را به عهده می گیرند و بنا بر قوانین مکانیک عمل می کنند.

 

  •     به عنوان مثال، دستگاه ریسندگی و چرخ خیاطی.

 

  •     (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۴، ۴۰۶)

 

 

 

ب

 

انقلاب فنی نوع دوم

 

 

 

  •     انقلاب فنی نوع دوم عبارت است از استفاده از نیروی محرکه فنی و ماشین انرژی:

 

  •     به عنوان مثال، ماشین بخار.

 

 

 

۱۱

 

  •     در مورد دوم، مسئله امروز عبارت است از تحقق فنی تصمیمات هدایتی و تنظیمی در به کار انداختن ماشین ها و دستگاه هائی که تحت عنوان «اوتوماتیزاسیون بغرنج» مورد استفاده قرار می گیرند و تا کنون به وسیله مغز ـ به مثابه بنیادی ترین فونکسیون کار عملی ـ انجام گرفته است.

 

 

 

۱۲

 

  •     مبانی تئوریکی این بخش را رشته های علمی زیر عرضه می کنند:

 

 

 

الف

 

  •     سیبرنتیک، به ویژه تئوری هدایت، تئوری تنظیم و  اطلاعتئوری

 

 

 

 

 

سیبرنتیک

 

 

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3544

 

 

 

 

 

ب

 

  •     منطق.

 

 

 

پ

 

  •     ریاضیات، مثلا تئوری اوتومات های انتزاعی

 

 

 

ت

 

  •     روانشناسی مهندسی.

 

 

 

ث

 

  •     فیزیک، الکترونیک، تکنیک حلاجی داتاها و ساخت ابزاری که مواد ساختمانی و یا عناصر ساختمانی و حاملین ابزاری هدایت می کنند.

 

 

 

۱۳

 

  •     در نتیجه هر انقلاب فنی، رشته های پیوند میان فونکسیون های کاری معینی با فونکسیون ارگانیکی (یعنی شیوه های فونکسیون به طور فیزیولوژیکی و پسیکولوژیکی تعیینگشته و محدود اعضای طبیعی انسان) قطع می شود و فونکسیون های کاری یاد شده آزاد می گردند.

 

 

 

۱۴

 

  •     بدین طریق، امکان آن فراهم می آید که در تشکیل فن (تکنیک) جدید، به جای اعضای کار انسان، علم به مثابه «نیروی مولده بیواسطه» مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

 

۱۵

 

  •     در نتیجه، سطح عالی تر استفاده آگاهانه از قوای طبیعی و تابع سازی آنها به اهداف انسانی امکان پذیر می گردد.

 

 

 

۱۶

 

  •     اما همزمان، شرایط، امکانات و مطالبات کیفیتا نوینی هم در زمینه توسعه  بیشتر دیگر وسایل تولید و هم قبل از همه، در زمینه لیاقت و توانائی های کاری انسان در تسلط بر این نوع فونکسیون جدید وسیله کار فراهم می آیند.

 

 

 

۱۷

 

  •     زیرا اکنون «آنچه که کارگر به طور بیواسطه تحت سلطه خویش قرار می دهد و رام خویش می سازد، نه موضوع کار (مواد خام و اولیه)، بلکه وسیله کار است.»

 

  •     (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۱۹۴)

 

 

 

۱۸

 

  •     به عبارت دیگر، کارگر اکنون با موضوع جدید کار در تأثیر متقابل فونکسیونی مستقیم قرار می گیرد.

 

 

 

۱۹

 

  •     این روند، به ویژه به توسعه سیستم انسان ـ ماشین در روند کار منجر می شود.

 

 

 

۲۰

 

  •     مثلا گذار به ماشین محرکه فنی (ماشین بخار) ـ به مثابه یک انقلاب فنی که به انقلاب صنعتی منتهی می شود.

 

  •     یعنی سبب بزرگتر و سریعتر شدن ماشین های کار و همچنین خود ابزار ـ آلات می شود.

 

  •     (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۳۹۶)

 

 

 

۲۱

 

  •     آنگاه به مواد کمکی جدیدی از قبیل ذغال سنگ و آب و بعدها به منابع انرژی و وسایل انتقال انرژی نیاز می افتد.

 

 

 

۲۲

 

  •     این امر اما ـ همزمان ـ انتظارات کیفی جدیدی از کارآئی و فونکسیون انسان در زمینه به راه انداختن این سیستم ماشینی پدید می آورد، که به مراقبت و نگه داری از ماشین آلات، برنامه ریزی فکری (تجربه، دانش، مهارت و تردستی) و هدایت ماشین ها مربوط می شود.

 

 

 

ادامه دارد.