میتسه گربه ـ مینی موش (۱)
جینا روک پاکو
(۱۹۳۱)
برگردان
میم حجری
۱
تولد مینی موش
- در ماه آوریل، میتسه گربه ـ مینی موش پا به عرصه جهان می گذارد.
- گربه مادر راضی و خشنود است.
- گربه مادر علاوه بر میتسه گربه ـ مینی موش، دو بچه گربه نر هم زائیده است.
- مینی موش خیلی کوچولو است.
- او می خوابد، می نوشد و رشد می کند.
- مینی موش پس از ده روز، برای اولین بار چشمانش را باز می کند.
- طولی نمی کشد که از سبد بیرون می آید و شروع به گشت و گذار می کند.
- به پشت صندوق و زیر کمد می خزد، اما گربه مادر او را از موهای گردنش می گیرد و بیرون می آورد.
- با زبان ناهموارش موهای خود را نظافت می کند.
- مینی موش از گوش های برادرانش می گیرد و با دست به دماغ شان می زند.
- بعد با هم بازی می کنند.
- آنها با هم کشتی می گیرند و به شکل پشمگلوله رنگین در می آیند.
- یکبار جنگ و دعوا داشتند.
- مینی موش گاز می زند، چنگ می زند و فیش فیش کنان تهدید می کند.
- «میاو!»، گربه مادر دعواشان می کند.
- گربه کوچولوها دست از سر یکدیگر برمی دارند.
- مینی موش دهندره می کند و همه با هم به زیر پشم گرم شکم مادر می خزند.
- طولی نمی کشد که خرناس گربه مادر، گربه های نر کوچولو و مینی موش گوش فلک را کر می کند.
ادامه دارد.
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۹ ساعت 15:46 توسط سیاوش زهری
|