درنگی در کاریکلماتور های پرویز شاپور (۸)
کاریکَلِماتور
(مرکب از کاریکاتور + کلمات)
نامی است
که
پرویز شاپور
بر نوشتههای خود داده است.
مأخذ:
سایت انترنتی دیده ور
درنگی
از
ربابه نون
۱
آرزوهای بر باد رفته مشترکی داریم.
دلیل سرهم بندی این سخن،
اشتراک در چیزی است که برباد رفته است.
این جمله
ولی
بیانگر چیز عجیب و غریبی نیست.
۲
دلم به حال مسافری میسوزد که پایش در اثر خستگی اعتصاب میکند.
شاپور
در این جمله
مسافر
را
به
کارخانه
و
پای او
را
به
کارگر
تشبیه کرده است.
ضمنا
فرم اقتصادی مبارزه طبقاتی
را
به
ابتذال کشیده است.
چون
او
مفهوم اعتصاب
را
شوخی شوخی
تحریف کرده است:
بدین طریق
اعتصاب
نه
نتیجه رسیدن کارد به استخوان کارگر،
بلکه
نتیجه خستگی کارگر
قلمداد شده است.
این توهین به طبقه کارگر و مبارزه اقتصادی آن است.
بیگانگی پرویز شاپور با توده زحمت
در همین جفنگ او
آشکار می گردد.
ادامه دارد.
+ نوشته شده در یکشنبه دهم اسفند ۱۳۹۹ ساعت 12:6 توسط سیاوش زهری
|