Das Dreieck von Ethik, Moral und Recht | Michael Rasche

 

پروفسور دکتر ماتهویس کلاین

برگردان 

شین میم شین

 

 

۳۰

  •     کالینین می نویسد:
  •     «قواعد و قوانین اساسی کمونیستی، به زبان ساده، عبارتند از:

 

الف

  •     قواعد و قوانین مربوط به انسان آموزش عالی یافته، صادق و ترقی خواه

 

ب

  •     عشق به میهن سوسیالیستی، دوستی، رفاقت، انسانیت، صداقت

 

پ

  •     عشق به کار سوسیالیستی و سلسله ای از خصایص اخلاقی شریف دیگر که معروف خاص و عام اند.

 

ت

  •     تشکیل و توسعه این خطوط خصلتی، این خصایص اخلاقی شریف، بخش اصلی تربیت کمونیستی را تشکیل می دهند.»
  •     (کالینین، «تربیت کمونیستی و تکلیف نظامی»)

 

۳۱

  •     اتیک مارکسیستی اکنون ـ قبل از همه ـ تحت شرایط مبارزه طبقاتی ایدئولوژیکی بین المللی شدید و روند جهانشمول انقلاب علمی و فنی توسعه می یابد.

 

۳۲

  •     اتیک مارکسیستی اکنون با وظایف کیفیتا نوین زیر مواجه است:

 

الف

  •     فائق آمدن بر وظایفی که در پیشرفت انقلاب علمی و فنی مطرح می شوند.

 

ب

  •     فائق آمدن بر وظایفی که در راسیونالیزاسیون و اوتوماتیزاسیون سوسیالیستی مطرح می شوند.

 

پ

  •     فائق آمدن بر وظایفی که در تکمیل مداوم سیستم آموزش و فرهنگ سوسیالیستی مطرح می شوند.

 

ت

  •     فائق آمدن بر وظایفی که  به ویژه در سیستم برنامه ریزی و هدایت توسعه جامعه در کلیه سطوح مطرح می شوند.

 

۳۳

  •     اتیک مارکسیستی، امروز باید قبل از همه با بررسی های علمی، شرایط تئوریکی و متدیکی برای هدایت روندهای ایدئولوژیکی در توسعه اخلاق سوسیالیستی و در شکوفاسازی کلیه نیروهای محرکه اخلاقی فردی و اجتماعی پدید آید.

 

۳۴

  •     اتیک مارکسیستی باید در مبارزه آشتی ناپذیر بر ضد تئوری های مختلف اتیک بورژوائی واپسین، امپریالیستی و رویزیونیستی و در پیوند ناگسستنی با آن و با تکیه بر بررسی قانونمندی های اجتماعی به توسعه همه جانبه و خلاق تئوری شخصیت و تئوری همبود سوسیالیستی بپردازد.

 

۳۵

  •     اتیک مارکسیستی بدین طریق می تواند تحت شرایط کنونی سهم خود را به حل مسائل اتیکی و اخلاقی مطروحه در کرد و کار اداری و رهبری و در مبارزه طبقاتی ایدئولوژیکی ادا کند.

 

۳۶

  •     برای درک درست قانونمندی های توسعه اخلاق سوسیالیستی، شناخت این نکته از اهمیت بزرگی برخوردار است که سوسیالیسم نه یک مرحل گذار کوتاهمدت، بلکه فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی نسبتا مستقلی (یعنی برخوردار از استقلال نسبی) در توسعه و تکامل جامعه بشری است.

 

۳۷

  •     در نتیجه، مسئله توسعه اخلاق سوسیالیستی تنها بر بنیان ویژگی های روندهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی مرحله گذار قابل توضیح نیست و نمی تواند به عنوان «غلبه بر بقایای ناپسند» جامعه سرمایه داری، کهنه تلقی شود.

 

۳۸

  •     با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی و با پیشرفت بعدی جامعه در جریان تشکیل سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته، اخلاق سوسیالیستی نیز بر مبنای مناسبات اقتصادی و سیاسی کیفیتا جدید که بنا بر قوانین خاص فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی تغییر می یابند، با قوت بیشتری توسعه می یابد.

 

۳۹

  •     یکی از مسائل تئوریکی و عملی بنیادی تعیین کننده در پیشبرد اخلاق سوسیالیستی و توسعه اتیک مارکسیستی عبارت است از تشکیل درست رابطه شخصیت سوسیالیستی و همبود (و یا جامعه) سوسیالیستی که هسته مرکزی اش قبل از همه عبارت است از تشکیل درست رابطه منافع شخصی با منافع کلکتیو و با منافع اجتماعی.

 

۴۰

  •     این مسئله از آغاز تشکیل اتیک، مسئله بنیادی تئوری اخلاق و مسئله اصلی کلیه آموزه های اتیکی مترقی زمان های گذشته بوده است.

 

۴۱

  •     رابطه شخصیت و همبود (اجتماع) از طریق روابط متفاوت بیشمار شخصیت منفرد با بشریت به طور کلی، با دولت، ملت خودی و ملل خلق های دیگر، با طبقه، خانواده و فرم های دیگر گروه های انسانی، با دیگر افراد بشری و همچنین با خویشتن خویش تحقق می یابد.

 

۴۲

  •     رابطه شخصیت و همبود، علاوه بر این در برخورد افراد با وظایف و آماج های طبقات اجتماعی رزمنده در راه پیشرفت جامعه، در عصر حاضر قبل از همه طبقه کارگر و در برخورد با سوسیالیسم به مثابه  نظام اجتماعی تحقق می یابد.

 

۴۳

  •     در ورای تشکیل فرهنگ مادی و معنوی بشریت، در ورای آماج ها و وظایف مبارزاتی طبقات ترقی خواه ـ پنهان از دیده ها ـ الزامات اوبژکتیو و ضرورت های تاریخی پیشرفت اجتماعی و منافع عام توسعه بشریت قرار دارند، که به مثابه  الزامات و ضرورت های اخلاقی برای افراد انسانی خصلت تکلیفی کسب می کنند و آنها را به شیوه رفتار معینی مکلف می سازند، به شیوه رفتاری که با الزمات پیشرفت اجتماعی انطباق دارند.

۴۴

  •     بسیاری از سیستم های اتیکی در دوره های پیشین در تلاش نشان دادن راه هائی برای وحدت مبتنی بر هارمونی فرد با جامعه معین بوده اند.

 

۴۵

  •     اما تا زمانی که در خود جامعه، شرایط ضرور برای تحقق آنها فراهم نیامده بود، همه این تلاش ها می بایستی اوتوپی هائی بمانند و بس.

 

۴۶

  •     جامعه مبتنی بر آنتاگونیسم (تضادهای آشتی ناپذیر) طبقات، همواره بار آنتاگونیسم فرد با جامعه را نیز بر دوش دارد.
  •     زیرا همیشه طبقه ای به مثابه نماینده جامعه معین گام به عرصه می نهد، که هستی اش بر استثمار و سرکوب طبقات دیگر استوار است.

 

۴۷

  •     تنها با ورود پرولتاریا، طبقه ای گام به عرصه تاریخ می نهد که منافع طبقاتی خاصش با منافع عام کلیه انسان های زحمتکش انطباق دارد.
  •     طبقه ای که هر فرم استثمار، ستم و سرکوب را برمی اندازد و جنگ را برای همیشه از حیات جامعه دور می سازد.
  •     طبقه ای که هرگز از خدمت به منافع عام پیشرفت اجتماعی کوتاهی نمی ورزد.

 

۴۸

  •     اتیک مارکسیستی راه پیوند منافع فردی با منافع اجتماعی را، راه بر قراری انطباق میان عمل شخصیت با الزامات اوبژکتیو توسعه اجتماعی را ـ بر خلاف تئوری های اخلاقی بورژوائی و غیره ـ در وهله اول، نه در پند و اندرز اخلاقی، نه در ازبر کردن جملات قصار این و آن، نه در خودتکمیلسازی افراد انسانی، بلکه در سازماندهی برنامه ریزی شده  کرد و کار اجتماعی انسان ها، در جلب آنها به شرکت در اداره و رهبری امور دولتی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصه های حیات اجتماعی بر پایه وحدت درست کلیه محرکه های مادی و اخلاقی برای توسعه فعالیت اجتماعی انسان ها می داند.

 

۴۹

  •     به قول والتر اولبریشت:
  •     «آماج تولید سوسیالیستی عبارت است از برآورده ساختن همیشه بهتر حوایج مادی و معنوی اعضای جامعه، شکوفاسازی روابط اجتماعی سوسیالیستی، شکوفاسازی شخصیت و کرد و کار خلاق انسان ها و تقویت سازمان، دولت و جامعه آنها.»

 

۵۰

  •     مناسبات سوسیالیستی و آماجگذاری سوسیالیستی متعاقب با آن سبب می شود که بر تضاد آنتاگونیستی خاص نظام اجتماعی سرمایه داری میان شخصیت و جامعه، شهروند و دولت غلبه شود و جای خود را به انطباق میان الزامات و تکالیف اجتماعی و منافع مادی، سیاسی و فرهنگی زحمتکشان منفرد و کلکتیو دهد.

 

۵۱

  •     این انطباق یکی از مهمترین نیروهای محرکه نظام اجتماعی سوسیالیستی است.

 

ادامه دارد.