فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اتیک (اخلاق) (۱۷)
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
برگردان
شین میم شین
عرصه های دوگانه اتیک
ادامه
۱
- بخش تئوریکی و هنجاری اتیک پیوند ناگسستنی با هم دارند و مکمل یکدیگرند.
- (این بدان معنی است که ما با دیالک تیک اتیک نظری و اتیک هنجاری (عملی) سر و کار داریم. مترجم)
۲
- تلاش در جهت حذف بخش تئوریکی اتیک و تقلیل اتیک به آموزه اخلاقی، یعنی به بخش هنجاری صرف، به معنی خواندن فاتحه ای بر اتیک به مثابه یک علم فلسفی خواهد بود.
۳
- در آن صورت، از تئوری فلسفی اخلاق، چیزی جز رساله مواعظ اخلاقی باقی نخواهد ماند.
۴
- برای تشکیل سیستم توسعه یافته جامعه سوسیالیستی، به درجه همواره عالی تری از هدایت آگاهانه و آماجگرایانه روند توسعه اخلاق نیاز مبرم خواهد بود.
۵
- آنگاه، هم حل و فصل مسائل تئوریکی بنیادی اتیک مارکسیستی و هم حل و فصل مسائل هنجاری آن اهمیت بزرگی کسب خواهد کرد.
۶
- اتیک مارکسیستی با به رسمیت شناختن دترمینیسم دیالک تیکی ـ به مثابه اصل بنیادی تعیین کننده هر علم اصیل ـ پیوند ناگسستنی دارد.
۷
- در نتیجه، به هنگام بررسی قوانین توسعه اخلاق، علاوه بر تجزیه و تحلیل روابط علی (علت و معلولی)، باید دیالک تیک پیوندهای ضرور و پیوندهای تصادفی نیز در نظر گرفته شود.
- مراجعه کنید به دترمینیسم، دیالک تیک ضرورت و تصادف
۸
- روندهای توسعه اخلاق، روندهای ماهیتا استوشاستیکی اند و در آنها عوامل تصادفی نیز نقش بازی می کنند.
۹
- اتیک در بررسی اخلاق (مورال)، هم با قوانین ساختاری سر و کار دارد و هم با قوانین توسعه ای.
- مراجعه کنید به اخلاق (مورال)
۱۰
- قوانین ساختاری ـ به عنوان مثال ـ عبارتند از روابط ساختاری و روابط فونکسیونی میان عناصر اجتماعی و فردی شعور اخلاقی.
۱۱
- قوانین توسعه ای اخلاق، به عنوان مثال عبارتند از قوانین پیدایش و توسعه اخلاق در چارچوب فرماسیون اجتماعی معین.
۱۲
- کاربست قاطعانه اصل دترمینیسم دیالک تیکی در اتیک به هیچوجه امکان گزینش تصمیمگیری ها و ارزیابی های اخلاقی عمل و رفتار را از بین نمی برد.
۱۳
- انسان به طور دلبخواه و بی اعتناء به ضرورت هائی که پایه و اساس هستی و توسعه او را تشکیل می دهند، عمل نمی کند.
۱۴
- رفتار انسان ها به وسیله مناسبات اجتماعی مشروط می شود.
۱۵
- انسان اما در چارچوب شرایط موجود برای عمل خویش، می تواند این و یا آن نوع و شیوه رفتار را برگزیند، مطابق با حوایج و ضرورت های اجتماعی معینی عمل کند و یا مغایر با آنها.
۱۶
- معیار گزینش درست رفتار انسانی و ارزیابی اخلاقی او می تواند همواره فقط یک ضرورت رفتاری معین باشد که بر الزامات پیشرفت اجتماعی مبتنی است.
۱۷
- دترمینیسم دیالک تیکی با به رسمیت شناختن امکان گزینش آگاهانه شیوه رفتار معین، همزمان ضرورت ارزیابی اخلاقی رفتار فردی و احساس مسئولیت انسان نسبت به این گزینش در قبال جامعه، خلق و طبقه و غیره را نیز به رسمیت می شناسد.
۱۸
- به قول ولادیمیر لنین، «ایده دترمینیسم به هیچوجه بی اعتناء به عقل و وجدان انسانی و ارزیابی عمل او نیست.
- بلکه درست برعکس!
- این فقط درک دترمینیستی است که ارزیابی دقیق و درست را امکان پذیر می سازد و مانع آن می شود که همه کاسه کوزه ها بر سر اراده آزاد شکسته شوند.»
- (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱، ص ۱۵۲)
۱۹
- اتیک مارکسیستی با این برداشت، از سوئی آگاهانه با آن اتیک ایدئالیستی به مخالفت برمی خیزد که عمل انسانی را ناشی از آزادی مطلق اراده او تلقی می کند و تعین مندی عمل انسان را به هیچوجه قبول نمی کند.
۲۰
- و از سوی دیگر با دترمینیسم مطلق ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی به مخالفت می پردازد که منکر هر تعیین آزادانه اراده انسانی و گزینش شیوه رفتار معین است.
ادامه دارد.
+ نوشته شده در دوشنبه یکم دی ۱۳۹۹ ساعت 17:57 توسط سیاوش زهری
|