سوبژکتیویسم (ذهنگرایی)

پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
الف
۱
- سوبژکتیویسم به معنی وسیع کلمه، به قضاوت و عملی اطلاق می شود که با شرایط عینی (اوبژکتیو) مطابقت ندارد.
۲
- ۲سوبژکتیویسم به معنی محدود کلمه، اولا به درک و استنباطی اطلاق می شود که در آن، معارف (شناخت های) بشری فقط و یا در وهله اول به واسطه سوبژکت مشروط می شوند.
۳
- نتیجه نهایی قطعی سوبژکتیویسم معرفتی ـ نظری، سولیپیسیسم است.
۴
- سولیپیسم نقطه نظری است که در آن فقط برای «من» فردی و حالات روانی او وجود واقعی قائل می شوند و برای جهان برونی فقط در تصورات «من» فردی حق حیات قایل می شوند.
سولیپسیسم
مانفرد بور
۱
- سولیپسیسم در واقع به معنی فقط «من» خودم است.
۲
- سولیپسیسم موضعگیری معرفتی ـ نظری ایدئالیسم ذهنی افراطی است که برای واقعیت عینی فقط در «من» و یا در ضمیر سوبژکت به طور کلی، حق حیات قائل می شود.
۳
- برای سولیپسیسم فقط «من» (فردی) و حالات روانی «من» وجود واقعی دارند.
- جهان خارج از دید سولیپسیسم، تنها در تصور «من» وجود دارد.
۴
- سولیپسیسم نتیجه اجتناب ناپذیر هر نوعی از ایدئالیسم ذهنی است.
- زیرا آن وجود ماده و تأثیر آن بر حواس انسانی را منکر می شود و فقط برای احساسات، دریافت ها و تصورات به مثابه حالات روانی واقعیت قائل می شود.
- (لنین، «مجموعه آثار» جلد ۱۴، ص ۱، ۶)
- نمایندگان سولیپسیسم به شرح زیر بوده اند:
الف
- برکلی
ب
- اشتیرنر
پ
- طرفداران امپیریوکریتیسیسم
۵
- کلیه جریانات ایدئالیستی ـ ذهنی فلسفه بورژوائی معاصر حاوی تمایلات نیرومند سولیپسیستی اند، به ویژه جریانات مختلف پوزیتیویسم و اگزیستانسیالیسم.
پایان
ب
۱
- سوبژکتیویسم ثانیا به درک و استنباطی اطلاق می شود که در آن، بررسی واقعیات امور معین به رابطه آنها با سوبژکت بشری انتزاعی مثلا با سودمندی آنها برای این و آن، نقطه نظر مقدم قایل می شوند.
۲
- این سوبژکتیویسم مثلا با توجه به مسائل اخلاقی و ایده ئولوژیکی به اگوئیسم (خودپرستی) و به تئوری هایی منجر می شود که مبتنی بر اگوئیسم و تجلیل از اگوئیسم اند.
۳
- از زمان تشکیل ماتریالیسم تاریخی خط سوبژکتیویستی تئوری های اخلاقی بورژوایی، به ویژه انواع (واریانت های) اوبزروانتس (رعایت اکید قواعد) اویده مونیستی، به انضمام انواع هدونیستیکی و اوتیلاریستیکی تقویت شده اند.
- أن سان که نهایتا مسلط گشته اند.
خوشبختی گرایی
(اویده مونیسم)
https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_28.html
۱
http://hadgarie.blogspot.com/2015/03/1_31.html
۲
http://hadgarie.blogspot.com/2015/03/2_31.html
پایان
فایده رسانی گرایی
(اوتیلیتاریسم)
https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_6.html
۱
http://hadgarie.blogspot.de/2017/01/1_5.html
۲
http://hadgarie.blogspot.de/2017/01/2_5.html
۳
http://hadgarie.blogspot.de/2017/01/3.html
۴
http://hadgarie.blogspot.de/2017/01/4.html
پایان
هوس گرایی
(هدونیسم)
https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_81.html
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5816
پایان
۴
- سوبژکتیویسم در کشورهای بسیار توسعه یافته سرمایه داری، نهایتا در فرم خودپرستی مبتنی بر خودخشنودی و ایده ئولوژی مصرفی محدود و مبتذل به ماکسیم (عالی ترین ملاک و معیار) حیاتی رایج مبدل شده است که زندگی روزمره توده های وسیع مردم را تحت سیطره عملی اش دارد.
پ
۱
- سوبژکتیویسم به درکی و یا به موضع منطبق با درکی اطلاق می شود که بر آن است که حوادث جامعتی را می توان به طرزی سوبژکتیو و دلبخواهی صورت داد و یا بالاعم به اغراق در نقش فاکتورهای (عوامل) سوبژکیتو در تاریخ می پردازد.
۲
- سوبژکتیویسم مشخصه ماهوی کلیه جهان بینی های ایدئالیستی ـ ذهنی (سوبژکتیو) است.
۳
- سوبژکتیویسم در رشته های زیر برجستگی نیرومند خاصی کسب کرده است:
الف
- در تئوری شناخت
ب
- در درک تاریخ (تاریخ شناسی)
پ
- در جامعه شناسی
ت
- در اتیک (اخلاق)
ث
- در استه تیک
۴
- سوبژکتیویسم در این فرم (پ) مشخصه ماهوی جامعه ـ تئوری ایدئالیستی و از آنجمله جامعه شناسی است که روندهای تاریخی را و ساختارهای جامعتی رانهایتا ناشی از عوامل زیر می داند:
الف
- قوای غریزی
ب
- نقش نخبگان
پ
- اهمیت ایده ها، ایدئال ها، اصول اخلاقی، «ارزش های» فرهنگی، چیزهای روانی و روحی دیگر و یا فرضیه بندی هایی از گشتاور سوبژکتیو در حیات جامعتی.
۵
- سوبژکتیویسم در تاریخ نگری می تواند رنگ فاتالیستی (تقدیرگرایی) داشته باشد.
- مثلا در نیهلیسم نیچه.
۶
- سوبژکتیویسم می تواند مدعی فرم پذیری دلبخواهی جامعه باشد.
- آنسان که نارودنیک های روسی لاوروف، میخائیلوفسکی و غیره بر ضد لنین، مطرح می کردند.
۷
- سوبژکتیویسم در تاریخفلسفه معاصر بورژوایی که سودای اصلی اش دفاع از امپریالیسم به هر قیمت است، با قوت بیشتری عرض اندام دارد.
- اگرچه در آن، ضمنا درک تئولوژیکی اسپه کولاتیو (گمان ورزی) از تاریخ نیز اشاعه یافته است.
- مثلا در آثار توینبی.
۸
- در جامعه شناسی بورژوایی معاصر نیز سوبژکتیویسم نقش تعیین کننده ای به عهده دارد.
- اگرچه در طرح ایندیویدوئالیسم انتزاعی حیات اجتماعی، مجموعه افراد دیگر تقدم کسب نمی کنند.
۹
- مقولات مربوط به رفتار انسانی که به طرز سوبژکتیویستی تفسیر شده اند، به مثابه هسته مناسبات اجتماعی نقش مسلط دارند.
۱۰
- این طرح که توسط پاره تو، دورکهایم، ماکس وبر، پارسونس، کونیگ و غیره نمایندگی می شود، حاکی از سوبژکتیویسم است.
- از این رو، مناسبات اجتماعی که باید تعیین کننده کل جامعه و به ویژه افراد منفرد باشند، به طرز ایده ئولوژیکی ـ هنجاری بی غل و غش درک می شوند.
- مثلا ناشی از «نقش های اجتماعی» قلمداد می شوند.
- یعنی به معنی بافت ارزشی ایده ئولوژیکی ـ هنجاری فهمیده می شوند.
۱۱
- بسیاری از مفاهیم اساسی جامعه شناسی بورژوایی، آشکارا حاکی از سوبژکتیویسم اند.
۱۲
- در جامعه شناسی بورژوایی، مثلا «شعور ما» به مثابه معیار تعیین کننده گروه اجتماعی تلقی می شود.
۱۳
- در مرکز آموزه کنترل اجتماعی از گورویچ به بعد، مبالغه سوبژکتیویستی در مفاهیم زیر در روندهای اجتماعی هر چه بیشتر اوج می گیرد:
الف
- نقش رهبران اجتماعی ـ فرهنگی
ب
- سمبل ها
پ
- تصورات ارزشی
ت
- ایدئال های (آرمان های) کلکتیو
۱۴
- قشر اجتماعی به مثابه تعدادی از افراد تعریف می شود که همتراز با یکدیگرند و نسبت به دیگران ارزشمندتر و یا حقیرتر تلقی می شوند.
۱۵
- صرفنظر ایده ئولوژی بورژوایی از در نظر گرفتن زیربنای اجتماعی ـ اقتصادی مناسبات ایده ئولوژیکی و تقدم مناسبات جامعتی مادی، تئوری علمی مناسبات اجتماعی را و رفتارهای اجتماعی را غیر ممکن می سازد و از حد دفاع بی چون و چرا از مناسبات جامعتی امپریالیستی فراتر نمی رود.
۱۶
- سوبژکتیویسم نه تنها در جامعه شناسی بورژوایی، بلکه در کلیه علوم جامعتی بورژوایی وزن سنگینی دارد.
- مثلا در آموزه سوبژکتیو ارزش در علم الاقصاد.
۱۷
- سوبژکتیویسم خود را در مجموعه حیات جامعتی به مثابه انعکاس مخدوش واقعیت عینی در سیاست در اقداماتی نمودار می سازد که عمدتا آرزوها و یا توهمات معینی را مبنا قرار می دهند و به شرایط رئال (واقعی) اعتنای زیادی ندارند و یا بی اعتنا هستند.
۱۸
- فرم افراطی این موضع را آنارشیسم تشکیل می دهد.
- مراجعه کنید به آنارشیسم
آنارشیسم، آنارکوسندیکالیسم، آنارکوکمونیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7216
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7213
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7214
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7215
پایان
پایان