پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 

و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین 

 

نقش اجتماعی

(رل اجتماعی)

ادامه

 

۱۹

·    مفهوم نقش (رل) این شرایط اجتماعی تاریخی خاص را به طرزی بازتاب می بخشد که  به حفظ و تحکیم واقعیت امری که مبنای آن است، منجر می شود.

 

۲۰

·    این حقیقت امر به طرز روشن و مبهم در خود تئوری بورژوایی نقش ته نشین می شود.

 

الف

 

۱

·    از سویی اغلب، اتریبوت (صفت ممیزه) آن به طرز ناآگاهانه چنان فرموله می شود که خصلت روابط میان انسانی مطروحه در جامعه کاپیتالیستی به روشنی تبیین می یابد.

 

۲

·    به عنوان مثال، لپسیوس، سازمان اجتماعی فرمال کارخانه را به مثابه سیستم نقش های اجتماعی «در پوشش های سلسله مراتبی و حاکمیتی» تعریف می کند.

·    (جامعه شناسی، فرهنگ لغات فیشر، ۱۹۶۷، ص ۱۳۴)

 

 

۳

·    او رابطه کارگر نسبت به نقش خود را به طرز مبسوطی به مثابه دمسازسازی مطلوب (خواسته شده) قلمداد می کند.

 

۴

·    «تنبیهات درونکارخانه ای ، مثلا اخطارها، جرایم مالی، تعویض جا و مقام و در حالات افراطی، اخراج، ناشی از قصور هر کدام از افراد در خوددمسازسازی با نقش خود و توقعات رفتاری تلقی می شوند.

 

۵

·    در حالیکه  هر فرد با نقش خود به انتگراسیون (همپیوندی) در کارخانه نایل می آید، از حالت (استاتوس) خود سهم عظیمی از ارضاء خود و امنیت اجتماعی خود در کارخانه را اخذ می کند.»

·    (همانجا، ص ۱۳۵)

 

۶

·    پوپیتس نیز بدون آنکه خود بخواهد، مفهوم نقش (رل) را افشا می کند، وقتی که او روند سوسیالیزاسیون (فراگیری نقش ها) را و نتیجه حاصل از آن را به طرز زیر توضیح می دهد:

·    «اینکه فرد میل و لیاقت لازم برای ایفای نقشی را کسب می کند، در نتیجه روند سوسیالیزاسیون است.

·    در روند سوسیالیزاسیون است که ما یاد می گیریم چیزی بخواهیم، آنچه که باید بخواهیم و نهایتا بکنیم (انجام دهیم) بدون اینکه متوجه باشیم.»

·    (پوپیتس، «مفهوم نقش اجتماعی به مثابه عنصر تئوری سوسیولوژیکی»،  ۱۹۶۷، ص ۶)   

 

ادامه دارد.