دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۶۵۳)
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
نقش اجتماعی
(رل اجتماعی)
ادامه
۱۹
· مفهوم نقش (رل) این شرایط اجتماعی تاریخی خاص را به طرزی بازتاب می بخشد که به حفظ و تحکیم واقعیت امری که مبنای آن است، منجر می شود.
۲۰
· این حقیقت امر به طرز روشن و مبهم در خود تئوری بورژوایی نقش ته نشین می شود.
الف
۱
· از سویی اغلب، اتریبوت (صفت ممیزه) آن به طرز ناآگاهانه چنان فرموله می شود که خصلت روابط میان انسانی مطروحه در جامعه کاپیتالیستی به روشنی تبیین می یابد.
۲
· به عنوان مثال، لپسیوس، سازمان اجتماعی فرمال کارخانه را به مثابه سیستم نقش های اجتماعی «در پوشش های سلسله مراتبی و حاکمیتی» تعریف می کند.
· (جامعه شناسی، فرهنگ لغات فیشر، ۱۹۶۷، ص ۱۳۴)
۳
· او رابطه کارگر نسبت به نقش خود را به طرز مبسوطی به مثابه دمسازسازی مطلوب (خواسته شده) قلمداد می کند.
۴
· «تنبیهات درونکارخانه ای ، مثلا اخطارها، جرایم مالی، تعویض جا و مقام و در حالات افراطی، اخراج، ناشی از قصور هر کدام از افراد در خوددمسازسازی با نقش خود و توقعات رفتاری تلقی می شوند.
۵
· در حالیکه هر فرد با نقش خود به انتگراسیون (همپیوندی) در کارخانه نایل می آید، از حالت (استاتوس) خود سهم عظیمی از ارضاء خود و امنیت اجتماعی خود در کارخانه را اخذ می کند.»
· (همانجا، ص ۱۳۵)
۶
· پوپیتس نیز بدون آنکه خود بخواهد، مفهوم نقش (رل) را افشا می کند، وقتی که او روند سوسیالیزاسیون (فراگیری نقش ها) را و نتیجه حاصل از آن را به طرز زیر توضیح می دهد:
· «اینکه فرد میل و لیاقت لازم برای ایفای نقشی را کسب می کند، در نتیجه روند سوسیالیزاسیون است.
· در روند سوسیالیزاسیون است که ما یاد می گیریم چیزی بخواهیم، آنچه که باید بخواهیم و نهایتا بکنیم (انجام دهیم) بدون اینکه متوجه باشیم.»
· (پوپیتس، «مفهوم نقش اجتماعی به مثابه عنصر تئوری سوسیولوژیکی»، ۱۹۶۷، ص ۶)
ادامه دارد.