ملت (ناسیون)
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
۱
· ملت یکی از فرم های همبود (اجتماع) انسانی است که با توسعه کاپیتالیسم قانونمندانه (به طرز قانونمندی) تشکیل شده است.
۲
· ملت به مثابه فرم توسعه نیروهای مولده و فرهنگ خلق ها نقش مهمی به عهده دارد و اهمیت تاریخی خود را تنها مدت ها پس از پیروزی جهانشمول سوسیالیسم به تدریج، قانونمندانه از دست خواهد داد.
۳
· مشخصات ملت به مثابه فرم همبود (اجتماع) به شرح زیرند:
الف
· پیوند اقتصادی جمعیت مناطق بزرگ بر بنیان توسعه بازار داخلی
ب
· سنن تاریخی خاص خلق مربوطه
پ
· طرز زیست و زبان مشترک، یعنی فرهنگ خلق مربوطه
۴
· ملت، بنابرین، پدیده تاریخی ـ مشخصی است که خصلت (کاراکتر) و نقشش به واسطه ترکیب قوای طبقاتی مختلف و به واسطه مؤثریت قوای طبقاتی مختلف برجسته می شود.
۵
· قبل از همه باید بین ملل بورژوایی و سوسیالیستی تفاوت گذاشت.
۶
· ملت بورژوایی را فقط تا زمانی می توان همبود ملی ثباتمند محسوب داشت که بورژوازی و پرولتاریا وظیفه همه جانبه و تاریخی سرنگون سازی فئودالیسم را و یا مبارزه مشترک بر ضد امپریالیسم خارجی را به عهده دارند.
۷
· ملت بورژوایی با توسعه آنتاگونیسم های (تضادهای آشتی ناپذیر) طبقاتی خاص کاپیتالیسم و قبل از همه در امپریالیسم، رو به تجزیه و تلاشی می رود.
۸
· منافع پیشرفت تاریخی توسعه فراتر نیروهای مولده در خدمت خلق، یعنی توسعه عالی تر فرهنگ، یعنی امر ملت، هرچه بیشتر و بیشتر با مبارزه طبقاتی طبقه کارگر و متحدین طبقه کارگر پیوند می یابد.
۹
· در چارچوب ملت بورژوایی عناصر ملت نوینی رشد می کنند.
۱۰
· بر بنیان نظام جامعه ای سوسیالیستی تحت رهبری طبقه کارگر، ملت سوسیالیستی نوینی تشکیل می یابد که مشخصه اش قبل از همه، وحدت سیاسی ـ اخلاقی زحمتکشان رهاگشته از استثمار است.
· ملت سوسیالیستی نوین، همبود واقعی ئی را نمودار می سازد که در اثر توسعه اقتصاد و فرهنگ خلق های سوسیالیستی نقش مهمی بازی می کند.
۱۱
· تئوری و سیاست مارکسیسم ـ لنینیسم در مسئله ملی از محتوای اجتماعی و طبقاتی مسئله ملی، شروع به حرکت می کند.
۱۲
· مسئله ملی تحت تابعیت مسئله اجتماعی و طبقاتی قرار دارد.
۱۳
· از این رو مارکسیسم ـ لنینیسم در رابطه با مسئله ملی نکات زیر را رهنمای خود قرار می دهد:
الف
۱
· کلیه مسائل، اقدامات و غیره مربوط به مسئله ملی باید تحت تابعیت منافع پیشرفت تاریخی در کل جهان، قبل از همه تحت تابعیت منافع طبقه کارگر کل جهان باشند.
۲
· از این رو، نقطه نظر مقدم و تعیین کننده در ارزیابی هر مسئله ملی، عبارت است از نقطه نظر انترناسیونالیسم پرولتری و سوسیالیستی
ادامه دارد.
ب
۱
· در حال حاضر، حقایق امور تاریخی مهم برای آینده در زمینه توسعه ملی عبارت است از تشکیل و تحکیم سیستم سوسیالیستی جهانی، تشکیل و تحکیم روند همکاری رفیقانه ملل سوسیالیستی و تشکیل و تحکیم نزدیکی صلح آمیز ملل سوسیالیستی به یکدیگر.
۲
· این روند با منافع خلق های سوسیالیستی مطابقت دارد و در خدمت مبارزه بر ضد سیستم امپریالیستی است.
۳
· طرز تحکیم دیگر سیستم سوسیالیستی از این رو، عبارت است از انجام وظایف بنیادی مربوط به مسئله ملی در حال حاضر در نگرش مارکسیستی – لنینیستی.
۴
· اینجا ست که مارکسیسم ـ لنینیسم به حمایت از شکوفایی (رونق) اقتصاد ملی و فرهنگ ملی خلق های سوسیالیستی در سیستم جهانی سوسیالیستی می پردازد.
۵
· روند پیوند ملل سوسیالیستی در سیستم جهانی سوسیالیستی با حل تضادهایی صورت می گیرد که قبل از همه ناشی از تفاوت های تکاملی (توسعه ای) ملل سوسیالیستی اند.
پ
۱
· مارکسیسم ـ لنینیسم مدافع پیگیر و سرسخت حق ملل مختلف به تعیین سرنوشت خود است.
۲
· مارکسیسم ـ لنینیسم مخالف سرسخت تضادها و جنگ ها میان ملل مختلف و به ویژه مخالف کلیه فرم های سیاست سرکوب ملی (استعماری و نو استعماری) طبقات استثمارگر بر ضد زحمتکشان و طبقات اجتماعی تحت استثمار است.
۳
· به همین دلیل مارکسیسم ـ لنینیسم، در رأس همه تلاش های خود جهت تشکیل روابط دموکراتیک میان ملل، وحدت طبقه کارگر و زحمتکشان همه کشورها به طور کلی را در مبارزه مشترک به خاطر صلح، پیشرفت اجتماعی و سوسیالیسم قرار می دهد.
۴
· با محو استثمار انسان به وسیله انسان در هر ملت، تضادهای آشتی ناپذیر (آنتاگونیسم ها) میان ملل نیز محو خواهند گشت.
ت
· مارکسیسم ـ لنینیسم مخالف مبارز جریانات زیر است:
۱
· مخالف مبارز ایده ئولوژی مبتنی بر عداوت ملی است.
۲
· مخالف مبارز ایده ئولوژی مبتنی بر تحریک خلق است.
۳
· مخالف مبارز ایده ئولوژی مبتنی بر بی اعتمادی ملی است.
۴
· مخالف مبارز ایده ئولوژی مبتنی بر نیهلیسم ملی (پوچ انگاری ملیت) است.
۴
· مارکسیسم ـ لنینیسم مبارز خستگی ناپذیر در راه پیشبرد ایده ئولوژی انترناسیونالیسم سوسیالیستی و همبستگی با خلق هایی است که در راه رهایش خود مبارزه می کنند.
۱۴
· مسئله بنیادی ملی در آلمان از نقطه عطف قرن، در آنتاگونیسم (تضاد آشتی ناپذیر) میان منافع ملی خلق آلمان از سویی و حاکمیت و سیاست امپریالیسم آلمان از سوی دیگر است.
۱۵
· یعنی در ضرورت تاریخی امحای امپریالیسم و تضمین توسعه صلح آمیز، دموکراتیک و سوسیالیستی ملت آلمان است.
۱۶
· وحدت آلمان پس از سال ۱۹۴۵ توسط قدرت های امپریالیستی از بین رفته است.
۱۷
· در آلمان دموکراتیک توسعه دموکراتیک و صلح آمیز خلق آلمان در مطابقت با الزامات تاریخی صورت گرفته است.
۱۸
· توسعه دموکراتیک و صلح آمیز خلق آلمان در آلمان دموکراتیک به مثابه ملت سوسیالیستی صورت می گیرد.
۱۹
· سرنوشت بعدی کل ملت آلمان وابسته به عوامل زیر است:
الف
· وابسته به تقویت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت و جامعه سوسیالیستی در آلمان دموکراتیک است.
ب
· وابسته به امحای امپریالیسم آلمان است.
پ
· وابسته به تضمین توسعه واقعا دموکراتیک و سرانجام سوسیالیستی در آلمان غربی است که فقط می تواند در سایه عمل مشترک طبقه کارگر و زحمتکشان و نیروهای دموکراتیک متحد طبقه کارگر جامه عمل بپوشد.
پایان