Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت بیستم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۴ ـ ۷۵)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

جوانی به دانگی کرم کرده بود

تمنای پیری بر آورده بود.

معنی تحت اللفظی:

جوانی به فقیری پشیزی داده بود و خواهش پیری را برآورده بود.

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک جوان و پیر و دیالک تیک کریم و مستمند

را

برای صدور اندرز خود به خدمت می گیرد.

۲

به جرمی گرفت آسمان ناگهش

فرستاد سلطان به کشتنگهش

معنی تحت اللفظی:

جرمی مرتکب می شود و پادشاه فرمان اعدامش را صادر می کند.

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک آسمان و جوان بسط و تعمیم می دهد

و

از آن دیالک تیک سلطان و جوان می سازد.

مفهوم «آسمان» را سعدی به جای جزم «مشیت الهی» به کار می برد و خدا را از انجام وظایف ناپسند خلاص می سازد.

این کردوکار سعدی

چیزی جز انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سپردن کارهای کثیف به دست غلامان از سوی خوانین و سلاطین نیست.

زنی فیلمساز از فرح پهلوی می پرسد که چرا شوهرش جوانان را شکنجه می داد و می کشت؟

فرح می گوید:

او که خودش شکنجه نمی داد.

این تنها حقیقتی بود، که از دهن او بیرون آمد.

اعضای طبقات و هیئت های حاکمه

دست خود را به کارهای کثیف آلوده نمی کنند.

آنها برای انجام کارهای کثیف

از فرزندان بی سرپرست و با سرپرست جامعه بهره برمی گیرند.

سعدی بدین طریق هم سلطان و هم انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سلطان را تبرئه می کند.

ادامه دارد.