خود آموز خود اندیشی (۸۳۵)
شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت بیستم
بخش دوم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۴ ـ ۷۵)
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
جوانی به دانگی کرم کرده بود
تمنای پیری بر آورده بود.
معنی تحت اللفظی:
جوانی به فقیری پشیزی داده بود و خواهش پیری را برآورده بود.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک جوان و پیر و دیالک تیک کریم و مستمند
را
برای صدور اندرز خود به خدمت می گیرد.
۲
به جرمی گرفت آسمان ناگهش
فرستاد سلطان به کشتنگهش
معنی تحت اللفظی:
جرمی مرتکب می شود و پادشاه فرمان اعدامش را صادر می کند.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به شکل دیالک تیک آسمان و جوان بسط و تعمیم می دهد
و
از آن دیالک تیک سلطان و جوان می سازد.
مفهوم «آسمان» را سعدی به جای جزم «مشیت الهی» به کار می برد و خدا را از انجام وظایف ناپسند خلاص می سازد.
این کردوکار سعدی
چیزی جز انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سپردن کارهای کثیف به دست غلامان از سوی خوانین و سلاطین نیست.
زنی فیلمساز از فرح پهلوی می پرسد که چرا شوهرش جوانان را شکنجه می داد و می کشت؟
فرح می گوید:
او که خودش شکنجه نمی داد.
این تنها حقیقتی بود، که از دهن او بیرون آمد.
اعضای طبقات و هیئت های حاکمه
دست خود را به کارهای کثیف آلوده نمی کنند.
آنها برای انجام کارهای کثیف
از فرزندان بی سرپرست و با سرپرست جامعه بهره برمی گیرند.
سعدی بدین طریق هم سلطان و هم انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سلطان را تبرئه می کند.
ادامه دارد.