Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

۱

از آن، اهل دل در پی هرکس اند

که باشد، که روزی به مردی رسند

معنی تحت اللفظی:

دلیل جستجوی همه کس، رسیدن تصادفی به مردی است.

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک بیگانه و آشنا

را

به شکل دیالک تیک هرکس و مرد بسط و تعمیم می دهد و بسان عارفی خردستیز دو قطب دیالک تیکی را در هم ذوب می کند و به تخریب خیالی دیالک تیک لایزال عینی مبادرت می ورزد.

بدین طریق در قاموس عرفانی سعدی،

نه از بیگانه نشانی می ماند و نه از آشنا نامی.

سعدی

در این بیت شعر،

ضمنا

دیالک تیک ضرورت و تصادف

را

وارونه می سازد و نقش تعیین کننده را از آن تصادف می داند.

به نظر او اهل دل (اهل عرفان) برای نیل به ضرورت مورد نظر خویش، از پله های سست تصادف بالا می روند.

آنها برای نیل به مرد ایدئال خود بافته، به دنبال هر کسی می افتند.

آنها به دنبال هرکسی می افتند، به این امید واهی که شاید او مرد ایدئال خیالی آنها باشد.

سعدی و حافظ هرگز خود چنین نکرده اند.

آنها با آگاهی و حساب و کتاب تمام به دنبال کسی افتاده اند.

آنها مبلغ و مروج خردستیزی و ندانمگرائی اند،

ولی خود از خرد و دانش غول آسا برخوردارند.

ادامه دارد.