پروفسور دکتر هانس کورتوم

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

تئوری تاریخ در فلسفه بورژوازی واپسین

ادامه

ت

لئوپولد فون رانکه

(۱۷۹۵ ـ ۱۸۸۶)

مورخ

استاد دانشگاه

سیاستمدار پروس

۱

  • نتیجه نهائی این محرومیت از داشتن دورنمای تاریخی را می توان حتی در آثار لئوپولد فون رانکه به وضوح دید:

۲

  • لئوپولد فون رانکه در سال ۱۸۳۰ میلادی در بررسی تاریخ و فلسفه اش و در سال ۱۸۵۴ میلادی در سخنرانی هایش راجع به اعصار تاریخ جیدتر‍‍‍‍، بر ضد درک تاریخی «فلسفه تاریخ»، مبنی بر این که «بنی نوع بشر را در پیشرفت لاینقطع و در معراج بی وقفه به سوی کمال می بیند»، موضعگیری می کند.

۳

  • به نظر رانکه پیشرفت قابل قبول تنها در دو عرصه زیر وجود دارد:

الف

  • «در رابطه با شناخت

ب

  • در رابطه با تسلط بر طبیعت.»

۴

  • رانکه استفاده از مفهوم پیشرفت در مورد مسائل زیرین را مجاز نمی داند:

الف

  • در مورد هستی (دا زاین) اخلاقی و یا مذهبی فردی

ب

  • در مورد تشکیل نوابغ هنری، شعری، علمی و دولتی.

  • زیرا اینها به نظر او، منشاء الهی بی واسطه دارند.

پ

  • در مورد علوم انسانی منفرد، مثلا فلسفه و سیاست

ت

  • در پیوند قرن ها به طور کلی.

  • چون به نظر او هر قرنی خادم قرن دیگر نیست.

۵

  • رانکه «از نقطه نظر ایده الهی بر آن است که بشریت تنوع بی پایانی از توسعه ها را در خود نهفته دارد که یکی پس از دیگری بروز می کنند.

  • البته بر طبق قوانینی که برای ما نامعلوم و اسرارآمیزند و تفکر ما گنجایش آنها را ندارد.»

۶

  • رانکه از این رو، تئوری پیشرفت روشنگری را دور می اندازد و خواهان «نگرش بیطرفانه» و «تاریخ شناسی عینی» می شود.

۷

  • این اما به معنی صرفنظر کردن از تعمق در شناخت قوانین توسعه تاریخی است که با قطع رابطه با تئوری پیشرفت روشنگری پیوند تنگاتنگ دارد.

۸

  • زیرا فرضیه بندی رانکه مبنی بر این که در عرصه اجتماعی پیشرفتی وجود ندارد، خود نه بیطرفانه است و نه عینی.

۹

  • رانکه بدین طریق، پیشاپیش برای علوم وظایف زیر را تعیین می کند:

الف

  • قناعت بر گردآوری فاکت ها و الحاق آنها به یکدیگر

ب

  • قناعت به «توصیف تمایلات مسلط بر قرن»

۱۰

  • به عبارت دیگر، درخواست رانکه مبنی بر برخورد بیطرفانه، کار را به آنجا می کشاند

  • که

الف

  • اولا «چیزها را آن سان که هستند، بپذیریم»

ب

  • ثانیا از تجزیه و تحلیل و ارزیابی آنها در چارچوب توسعه بالنده تاریخی، در شدن و فنا شدن شان، صرفنظر کنیم.

ادامه دارد.