ویرایش و تحلیل از

فریدون ابراهیمی

 

سوره بقره

آیه (١٣٨)  

 صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ  

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام)

و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!

و ما تنها او را عبادت مى ‏كنيم.  

 

· این آیه، از آن آیه های مضحک و خنده انگیز است:

 

1

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام)

 

· خدای کذائی اولا از آدمیان می خواهد که رنگ عوض کنند و خود را همرنگ خدا سازند.

 

2

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام)

 

· مترجم حزب الله رنگ خدائی را بازتعریف و عملا تحریف می کند:

· پذیرش رنگ خدائی بزعم مترجم حزب الله، یعنی پذیرش رنگ ایمان.

· کسی هم در این حوالی نیست تا از حریف بپرسد که ایمان چه رنگی است.  

 

 

3

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام)

 

· درست به دلیل فقدان پرسنده ای، مترجم حزب الله معلق می زند و رنگ خدائی را رنگ توحید قلمداد می کند.

· باز هم احدی در میان نیست تا بپرسد که توحید چه رنگی است؟

 

4

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام)

 

· وقتی کسی جرئت پرسش ندارد، مترجم حزب الله رنگ خدائی را رنگ اسلام جا می زند.

· این هنوز تمامی مضجکه نیست.

 

5

و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!

 

· خدائی که از خلایق خواسته تا همه همرنگش شوند، هندوانه ای هم زیر بغل خویش می چپاند و رنگ خدائی را بهترین رنگ ها می داند.

· باز هم می توان از خدای نظامات برده داری و فئودالی انتظار خودخواهی و خودستائی داشت.

· مضحکه اما ادامه می یابد:

 

6

و ما تنها او را عبادت مى ‏كنيم.  

 

· هر خواننده و شنونده این جمله که ذره ای مغز در کاسه سر داشته باشد، از خنده سرشته به حیرت روده بر می شود:

· خدای کذائی اعلام می دارد که او و امثال او، همه از دم، او را عبادت می کنند و نه کس دیگر را.

· فقط باید در کدوی کله به جای مغز شلغم داشت تا بتوان تصورش را کرد که چگونه کسی خویشتن خویش را عبادت می کند.  

 

7

سوره بقره

آیه (١٣٩)  

   قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ  

بگو:

«آيا در باره خداوند با ما محاجه مى‏ كنيد؟!

در حالى كه او، پروردگار ما و شما ست

 و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شما ست

 و ما او را با اخلاص پرستش مى ‏كنيم، (و موحد خالصيم) .»  

 

· این آیه هم از آن آیه های سؤال انگیز است:

 

1

بگو:

«آيا در باره خداوند با ما محاجه مى‏ كنيد؟!

 

· معنی تحت اللفظی:

· به آنها بگو:

· آیا راجع به خدا با ما جر و بحث می کنید؟

 

· خدائی که عالم العلما بودن خود را مرتب به رخ خلایق می کشد، حاضر نیست با انسان ها وارد بحث شود و می خواهد که از اقامه دلیل صرفنظر کنند و چشم و گوش و هوش بسته، به ساز او برقصند.

· دلیل خدا اما شنیدنی تر است:  

 

2

در حالى كه او، پروردگار ما و شما ست

 

· چون خدا پروردگار مسلمانان است، پس بحث و تفکر و اقامه دلیل بیهوده و ممنوع است.

· از سرتاپای خدای اسلام دموکراسی حزب اللهی می تراود.

 

3

 و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شما ست

 

· اینهم دلیل کودکانه دیگر خدای کذائی است:

· چون اعمال هر کس مال خود او ست، پس اقامه دلیل و بحث و جدل مذموم و ممنوع است.

· ضد عقلی تر و ضد منطقی تر از این نمی توان سخن گفت.  

 

4

و ما او را با اخلاص پرستش مى ‏كنيم.  

 

· اینهم دلیل قوی دیگر خدای قدر قدرت است.

· چون مسلمانان خدا را با اخلاص پرستش می کنند، پس بحث و جدل راجع به او ممنوع و مذموم است.

 

· ایکاش کسانی که سنگ اسلام به سینه می زنند و با احکام قرآن قصد اداره جامعه بشری را دارند، نظری بر این آیات الهی کذائی بیندازند تا بلکه به هوش آیند.  

 

ادامه دارد.