قرآن کریم از دیدی دیگر (۱۴)
تحلیلی از
فریدون ابراهیمی
يا چون كسانى اند كه در معرض رگبارى
- در آن ظلمات، توأم با رعد و برقى - قرار گرفته باشند که
از نهيب آذرخش و بيم مرگ،
سر انگشتان خود را در گوش هاي شان می نهند،
ولى خدا بر كافران احاطه دارد.
1
· منافقین در این آیه، بلحاظ پسیکولوژیکی تعریف و یا به عبارت دقیق تر، تحریف می شوند:
· منافقین از رعد و برق و رگبار در ظلمات ترس دارند و نوک انگشان خود را در سوراخ گوش های شان نهاده اند و به همین دلیل نمی شنوند.
2
· اشکال منطقی این آیه ـ قبل از همه ـ این است که کسی که از شنیدن رعد و دیدن برق و رگبار در ظلمات دچار ترس باشد، ترسو و بی تجربه می تواند باشد، ولی کر و لال و کور نمی تواند باشد.
· به همین دلیل این آیه، نقض آشکار ادعای آیه قبلی است:
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ
کر و لال و کور هستند و به راه برنمی گردند.
3
· کسی که با تدریس توأم با تقدیس قرآن «تربیت» شده باشد، عملا مورد بد آموزی قرار می گیرد و برایش «طرز تفکر» ضد و نقیض و غیر منطقی و حتی ضد منطقی، امری طبیعی و عادی جلوه گر می شود.
· یا خود خدای کذائی بکلی حواس پرت است و یا جبرئیل در طول راه، وحی الهی را مانی پولیزه (دستکاری و تحریف) می کند.
4
ولى خدا بر كافران احاطه دارد.
· این دیگر نور علی نور است:
· منافقین از فرط حواس پرتی، جزو کفار محسوب می شوند.
· ضمنا منافق و یا کافر که از پدیده های طبیعی (رعد وبرق و رگبار و ظلمات) ترس دارد، دچار جنایت و جرمی که نشده است.
· تا به بهانه آن تحقیر و توهین و نفرین شود و حتی به عذاب الیم و عظیم و غیره محکوم گردد.
· چگونه می توان قرآن را کتاب مقدس و وحی منزل و حقیقت مطلق قلمداد کرد و حتی در صدد اداره جامعه بشری بنا بر احکام الهی در قرن بیست و یکم در آمد؟
· از سرتاپای این آیات حواس پرتی مؤلف آنها نعره می کشد.
· این آیات ضد و نقیض اند.
· یکدیگر را نفی می کنند.
· فاقد انسجام منطقی اند.
5
ولى خدا بر كافران احاطه دارد.
· یکی از ایرادات اساسی خدای اسلام، کبر و نخوت و خودخشنودی و خودستائی او ست.
· خدای کذائی به محض اینکه فرصت می یابد، شروع به رجزخوانی می کند و منم منم سر می دهد.
· به همین دلیل هم می توان گفت که خدای اسلام انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سلاطین و خوانین نظامات برده داری و فئودالی است.
ادامه دارد.