فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ایراسیونالیسم (خردستیزی) دیروز و امروز (اکتوئالیته انتقاد گئورگ لوکاچ از ای
پروفسور دکتر اریش هان
برگردان
شین میم شین
پیشگفتار
ادامه
۱۳
- او در این باره می نویسد:
- «خرد برای دیالک تیک، عبارت نیست از چیزی خنثی و بی طرف که بر روی رودخانه توسعه اجتماعی شناور باشد، بلکه عبارت است از تعقل (و یا تجاهل) مشخص یک موقعیت اجتماعی و یک راه رشد... »
- (لوکاچ، «تخریب خرد»، ۱۹۵۴، ص ۶)
۱۴
- او در جائی دیگر از خردی که «ذاتی تاریخ بشری است» و از «خرد در خود جنبی مجموعه تاریخ» صحبت می کند.
- (لوکاچ، «تخریب خرد»، ۱۹۵۴، ص ۱۰۰)
۱۵
- هگل در این زمینه سنگ تمام گذاشته است.
- برخلاف فرض دوره روشنگری، در تحولات تاریخی به تدریج «خردی تحول ناپذیر خود را تحمیل می کند»، که آن را هگل «به خود آمدن، به خود ارتقا یافتن و خود آگاه شدن خرد در تاریخ، به وسیله تاریخ» نام داده است.
۱۶
- در تئوری مارکس، خرد هگل به طور رادیکال زمینی می شود:
- مناسبات میان انسان ها، به مثابه شالوده ساختار و دینامیسم پیشرفت، به مثابه اعضای زنده تحقق خرد در تاریخ جلوه گر می شوند.
- (لوکاچ، «تفکر انقلابی»، ۱۹۸۴، ص ۲۱۶)
۱۷
- باید اضافه کرد که لوکاچ منظور خود را از عینیت قانونمندی توسعه اجتماعی و پیشرفت در کتاب «اونتولوژی وجود جامعتی»، بطور تئوریکی اثبات کرده است.
- (لوکاچ، «اونتولوژی وجود جامعتی»، ۱۹۸۶، ص ۱۴۷)
ادامه دارد.
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم شهریور ۱۴۰۱ ساعت 12:51 توسط سیاوش زهری
|